1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

تجربه ليبى و سياست ايران و كره شمالى

۱۳۸۲ دی ۱, دوشنبه
https://p.dw.com/p/A5vm
عکس: AP

روزنامه فرانسوى La Croix كه در پاريس منتشر ميشود در باره سياست رهبر ليبى چنين مينويسد:
“سالى كه به پايان ميرسد چه پايان خوش فرجامى براى جورج بوش، رئيس جمهور آمريكا و تونى بلر، نخست وزير بريتانيا داشته است. پس از به دام افتادن صدام حسين، اينك آنان ميتوانند از حلاوت يك پيروزى ديپلماتيك نيز شادكام شوند. چرا كه ليبى اعلام كرده است كه حاضر است از همه جنگ افزارهاى اتمى، شيميايى و بيولوژيك چشم پوشى كند، يعنى همان جنگ افزارهايى كه گويا در صدد توليدشان بوده است. ۹ ماه گفتگو و مذاكره براى دستيابى به اين نتيجه لازم بوده است. حال همگان تاثيرات اين تصميم را بر ديگر عرصه هاى سياست بين الملل به دقت پيگيرى خواهند كرد. چرا كه بهرحال قذافى در شمار كسانى نيست كه به پايبندى به قول و وعده شان شهره اند.”

روزنامه بلغارى Dnewnik كه در صوفيه منتشر ميشود در همين رابطه چنين مينويسد:
“معمرالقذافى كه خود يكى از آماجهاى مبارزه جهانى با تروريسم بود، از لحظه بهره گرفت و به جبهه نيروهاى ظفرمند كوچ كرد، چرا كه خود او آشكارا ديده بود، كه نيروهاى مغلوب سرانجام بدام ميافتند، و با مويى تراشيده در برابر دادگاه قرار ميگيرند. او بر كشورهايى همچون ايران كه خود ميتواند آماج حملات نظامى بعدى در جنگ با تروريسم قرار گيرد پيشى گرفته است و حتى توانسته است از كشورى همچون مصر و ديگر كشورهاى ذينفوذ جهان اسلام نيز پيشى گيرد، يعنى از همان كشورهايى كه شمار اسلامگرايان افراطى در آنها فزون است.”

روزنامه هلندى de Volkskrant با پرداختن به تصميم قذافى نگاهى دارد به تاثير اين اقدام بر كشورهايى همچون ايران، سوريه و كره شمالى. اين روزنامه كه گرايش سوسيال دموكراتيك در هلند را نمايندگى ميكند، در تفسير امروز خود در اين باره چنين نوشته است:
“رئيس جمهور آمريكا، جورج بوش و نخست وزير بريتانيا، تونى بلر، بدان اميد بسته اند كه كشورهايى همچون جمهورى اسلامى ا يران و كره شمالى نيز از سياست معمرالقذافى رهبر انقلاب ليبى پيروى كرده و سياست مشابهى در پيش گيرند. بوش و بلر از اين بابت نيز خرسندند كه آشكارا به جهان و جهانيان نشان داده اند كه سياست آنها در مقابله با تروريسم نه تنها در برگيرنده راه حلهاى نظامى است، بلكه ميتواند راه حلهاى ديپلماتيك را نيز شامل گردد. و آنان بموازات تازيانه يعنى همان جنگهاى پيشگيرانه از امكان نان قندى نيز برخوردارند و آن همانا خاتمه بخشيدن به انزواى سياسى مثلا در رابطه با ليبى. و پيام اين اقدام براى كشورهايى همچون ايران، كره شمالى و سوريه نيز پيامى است روشن و شفاف.

چرخش در سياست ليبى در قبال جنگ افزارهاى كشتار دستجمعى اندكى پس از توفيق ديپلماسى اروپا در زمينه متقاعد ساختن جمهورى اسلامى ايران نسبت به اجازه بازرسى اعلام نشده نيروگاههاى اتمى آن كشور رخ نمود. اين دو نمونه اميد بخشند. اين دو نمونه نشان ميدهند كه سياست كشورهاى اروپايى و سياست ايالات متحده آمريكا ميتوانند مكمل يكديگر باشند.”