1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

تجربيات خبرنگار آلمانى كريستيانه هوفمان به عنوان گزارشگر در ايران

روشنك زنگنه۱۳۸۳ مرداد ۱۸, یکشنبه

خانم كريستيانه هوفمان Christiane Hoffmann گزارشگر روزنامه فرانكفورتر آلگماينه Frankfurter Allgemeine آلمان است كه ۵ سال در ايران به عنوان خبرنگار اقامت داشت. وى از تجربه هاى خود به عنوان زنى خبرنگار و اروپايى در ايران سخن مى گويد.

https://p.dw.com/p/A4FK
كريستيانه هوفمان
كريستيانه هوفمانعکس: DW

كريستيانه هوفمان قبل از اقامتش در ايران به مدت ۴ سال در مسكو به كار مشغول بود. خانم هوفمان در سال هاى ۱۳۷۵ تا ۱۳۷۸ دامنه گزارشهاى خود را گسترش داد و در مورد مسائل كشور هاى آسياى ميانه، مانند قفقاز، تاجكستان و جمهورى چچن نيز گزارش هاى متعددى تهيه كرد. در اين زمان بود كه او با اسلام و همچنين با نقش ايران در اين منطقه آشنايى پيدا كرد. چندى بعد خانم هوفمان به روزنامۀ فرانكفورتر آلگماينه پيشنهاد كرد كه مايل است به عنوان گزارشگر در ايران مشغول به كار شود. تا اين زمان روزنامه نام برده، دفترنمايندگى در ايران نداشت. از اين رو با پيشنهاد او موافقت شد و از پائيز ۱۳۷۸ به ايران فرستاده شد.

هم زمان با خانم هوفمان همسرش نيز به عنوان سفير كشور سوئيس عازم ايران شد. بايد به اين نكته اشاره كرد كه در ايران معمولا اين امرمتداول نيست كه همسر سفير به حرفه اى در كشور ميزبان اشتغال داشته باشد، بخصوص به عنوان گزارشگر. از اين جهت در ابتدا خانم هوفمان براى كسب اجازه كار با مشكلاتى روبرو شد. ولى پس از مدتى با اشتغال او موافقت شد. او در مورد روند كارش بعنوان روزنامه نگار خارجى در ايران گفت:

« من هر وقت مى خواستم مصاحبه رسمى اى انجام بدهم، بايد از طرف وزارت ارشاد تقاضاى مصاحبه ميكردم و براى تمام خبرنگاران به همين نحو است. اما به علت اينكه من مدت طولانى در ايران بودم، توانستم اعتماد وزرات ارشاد را تا حدى جلب كنم. البته وزارت ارشاد از گزارش هايم متوجه شد كه من قصد ندارم تبليغات منفى عليه دولت ايران كنم. بلكه مى خواهم با ديدى واقع نگر به مسائل نگاه كنم و گزارش تهيه كنم. در نتيجه طى سالهاى اوليه در همكارى ما مسئله اى پيش نيامد.»

اگر مى خواهيم با فرهنگ كشورى آشنا شويم و با مردم آن ارتباط برقرار كنيم، بديهى است كه بايد ابتدا با زبان آن كشور آشنايى پيدا كنيم. از اين رو خانم هوفمان از آغاز اقامتش در تهران، به فراگيرى زبان فارسى پرداخت. دانستن زبان فارسى در بسيارى از موارد، بخصوص در نظر پرسى ها و مصاحبه هايش به او كمك كرد تا بتواند بدون حضورشخص ثالثى به عنوان مترجم، به گفتگو بپردازد. او در پاسخ اينكه شرايط كارى و برخورد مردم با او چگونه بوده است گفت:

« بطور كلى شرايط كارى براى خبرنگاران خارجى مناسب است. يعنى اين كه مردم، روشنفكران و بسيارى از شاغلين در صنف هاى مختلف كشور با خبرنگاران خارجى راحت تماس برقرار ميكنند و تا حدى صريح حرف ميزنند. با سياستمداران هم معمولا تماس گرفتن راحت بود. البته اگر از قبل وقت گرفته بودم با وزرا و نمايندگان مجلس به راحتى ميتوانستم مصاحبه كنم. از اين جهت ميتوانم بگويم كه شرايط كار تقريبا مثبت بود.»
يكى ديگر از مزاياى دانستن زبان فارسى براى خانم هوفمان اين بود كه او مى توانست از جرايد ايران به عنوان منبع مهمى براى كسب مسائل روز و مشكلات اجتماع استفاده كند. او در باره نقش مطبوعات در تهيه گزارشش گفت:

« بدليل اينكه در روزنامه هاى ايرانى مقاله هاى جالبى چاپ ميشود كه در مورد تصميمات و مسائل مجلس گزارش ميدهند. همچنين در سالهاى اخير مطبوعات ايران بصورت بسيار وسيع به مسائل اجتماعى مختلف مى پردازند، مانند اعتياد، خودفروشى، فرار نوجوانان از خانه هايشان، مسائل مربوط به زنان و غيره . در نتيجه مطبوعات ايران براى من دائما منبع مهم و جالبى بودند.»

در حدود چند سال است كه مطبوعات و روزنامه نگاران در ايران با مشكلات متعددى مواجه هستند، از قبيل بيكارى، خود سانسورى يا حتى بازداشت. خانم هوفمان در مورد مشكلات خبرنگاران خارجى در ايران گفت:

« در برابر خبرنگاران خارجى هم دولت ايران سعى ميكند كه بر گزارشها تاثير بگذارد. بارها اين تجربه را كردم كه بعضى از خبرنگاران خارجى آنطور كه از آنها خواسته شده بود رفتار نكرده بودند و در نتيجه يا بايد كشور را ترك ميكردند يا اجازه كارشان را ميگرفتند يا اگر قصد داشتند كه دوباره به ايران باز گردند، اجازه ورود به آنها داده نميشد. خبرنگاران خارجى با چنين مسائلى روبرو هستند. اما فشارى كه روى آنهاست بمراتب كمتر از فشارى ست كه به خبرنگاران ايرانى وارد ميشود كه معمولا احتياج به حقوق شان دارند. براى بسيارى از خبرنگاران بستن يك روزنامه بمعنى مشكلات مالى ست.»

خانم كريستيانه هوفمان درمدت اقامتش و اشتغالش در ايران مقالات متعددى درباره مسائل مختلف سياسى و اجتماعى ايران نوشته است. در بهار سال گذشته از وزارت ارشاد به او اطلاع داده شد كه ميبايست اجازه كار و كارت خبرنگارى اش را پس دهد. البته پس از چند هفته ارزيابى، اين حكم صادر نشد. او در اين مقاله به مسائل اجتماعى حادى كه هم اكنون در ايران وجود دارد پرداخته بود:

« همچنين من با دخترى مصاحبه كردم كه به اصطلاح Party girl بود و خودفروشى ميكرد. اما نه به دليل مسائل مادى و اقتصادى بلكه به نظر من به اين دليل كه معنى آزاد بودن را اشتباه متوجه شده بود. اوبه شدت احساس نيازميكرد كه بايد از زندگى اش لذت ببرد و تمام تابوها و تمام ممنوعيت هايى را كه در اجتماع وجود دارند بشكند. شايد اين قسمت از مقاله ام چيزى ست كه در مطبوعات ايران منتشر نميشود. بيشتر در مطبوعات ايران مينويسند كه خودفروشى زنها فقط به دليل نيازمالى آنهاست.»

خانم هوفمان مدت پنج سال در ايران زندگى كرد. اين زمان، براى آنكه بتوان تصويرى نزديك به واقعيت پيدا كرد، كافى ا ست. در پاسخ اين سئوال كه چه تصويرى از مدت اقامتش در ايران در ذهن او باقى مانده است ، گفت:

« بدليل اينكه من خيلى احساس همبستگى با ايرانى ها داشتم و با آنها در تماس زياد بودم. در نتيجه سرخوردگى و نا اميدى اى كه در رابطه با شكست خاتمى و اصلاح طلبان در ميان آنها وجود داشت به من هم انتقال پيدا كرد. براى همين من هم با تمام دوستانم كه افسرده بودند، افسرده بودم. در نتيجه نميتوانم بگويم كه تنها تصويرى مثبت از ايران در ذهنم باقى مانده است. بخصوص من در زمانى ايران را ترك كردم كه مردم با مشكلات بيشترى روبرو بودند تا زمانى كه من به ايران وارد شدم.»
خرداد ماه امسال كريستيانه هوفمان به آلمان بازگشت و هم اكنون او همراه با همسر و دو فرزندش در فرانكفورت به سر ميبرد.