ترور در یمن

مقامات یمنی احتمال می‌دهند که تروریستها وابسته به شبکه‌ی القاعده باشند. در گزارشها آمده است که نیروهای نزدیک به القاعده چندی پیش خواستار آزادی جنگجویان القاعده از زندان‌های یمن شده و تهدید کرده بودند که در غیر این صورت به خشونت دست خواهند زد.

تفسیری از راینر زولیش (Rainer Sollich)

نخست ترورهای نافرجام در لندن و گلاسگو، و در پی آن یک سوء قصد با نتایجی مهلک: بر اثر انفجار یک خودروی بمب‌گذاری شده در یمن چندین نفر جان باختند. بیشتر آنان توریست اسپانیایی بودند که گناهی نداشتند جز دیدار از کشوری که به فرهنگ آن علاقه‌مند بودند. آنها بدموقع در جایی بودند که نباید می‌بودند. این افراد نه به سیاست خاورنزدیک کشورهای غربی ربطی داشتند، نه به جنگ در عراق، نه به مبارزان القاعده که دریمن زندانی هستند و نه به دادگاه مظنونان به ترور مادرید که اکنون مراحل پایانی‌اش را طی می‌کند.

این گونه حملات به انسان‌های بی‌گناه (مهم نیست از کدام ملت و مذهب باشند) به هیچ وجه توجیه‌پذیر نیست؛ نه با انگیزه‌ی مذهبی یا سیاسی و نه با ارجاع به آن همه انسان‌های بی‌گناهی که به عنوان مثال در عراق یا در مناطق فلسطینی کشته می‌شوند. این گونه حملات، عملیات انسان‌های مستأصلی نیست که راه دیگری برای دفاع از خود نمی‌شناسند. این گونه حملات چیزی نیستند جز آدمکشی.

تنها می‌توان امیدواربود که آمران پشت پرده‌ی آنها دستگیر و به پای میز محاکمه کشانده شوند؛ گرچه این برای بازماندگان مایه‌ی تسلی نخواهد بود.

مثل همیشه باید در مورد انگیزه‌های این حمله نیز گمانه‌ورزی کرد. سوءظن در این مورد که اینجا هم دست شبکه‌ی تروریستی القاعده در کار است، پربی‌راه نیست؛ این شبح سیاست جهانی که به نظر برخی کارشناسان بیشتر مجمع بی‌انتظامی از افراطیون خودمختار درمناطق گوناگون است تا یک سازمان جهانی شق و رق. اینکه کدام برداشت از حمله در یمن درست است، اهمیتی ندارد. آنچه هولناک است، کارآیی مرگ‌باراین ترور است. جدا از این، هرچیزدیگری، تنها برای مأموران آگاهی و کارشناسان امنیتی جالب است نه برای انسان‌هایی که قربانی این گونه حملات می‌شوند.

حمله‌هایی مانند آنچه در یمن رخ داد، حاصل خطرناک دیگری هم دارند: آنها در میان انسان‌های وابسته به مذاهب و فرهنگ‌های گوناگون، بی اعتمادی به یکدیگر را تقویت می‌کنند، آنهم نه تنها در اروپا بلکه در سراسر جهان. و دقیقاً این می‌تواند هدف عاملان این حمله‌ها باشد. سیاستمداران و شهروندان نباید به این دام بیفتند.

درست است که از اسلام در سال‌های گذشته بیش از سایر مذاهب برای ایجاد خشونت و ترور سوءاستفاده شده، ولی اکثریت مسلمانان به این جریان ربطی ندارند. به همین دلیل مهم است که شهروندان و دولتها این گونه ترورها را محکوم کنند و با آن به مقابله برخیزند؛ در همه جای دنیا، هر جا که این پدیده ظهور می‌کند.

زولیش / فار.