1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

تكمضراب: گفتگو با خودم

۱۳۸۴ بهمن ۱۴, جمعه
https://p.dw.com/p/A6Jt
عکس: dpa

۱ـ بالاخره از رفتن پای منبر آقا دست كشيدى!

آقا خودش جوابم كرده.

چطور؟

والله ديگه شورش را درآورده. ديشب داشت از عقل زن و مرد ميگفت، كه چه ميدونم؟ زن ناقص العقله و چهارتا ناقص العقل ميشند اندازه ی دوتا عقلمرد. ما هم بی اختيار گفتيم: حاج آقا اينها را نگين ترا خدا! آخه چهارتا ناقص العقل كه ميشن يه ديوونه خونه نه دوتا عاقل!

۲ـ اين شعر سعدی را درست ميخونم كه ميگه:

برو كار ميكن مگو چيست كار،

كه سرمايه ی جاودانی ست كار

اين يك علامت منادا كم داره و سه تا علامت سوئال هم ميخواد: اينطوری بوده:

برو! كار ميكن؟ مگو چيست كار؟ كه سرمايه ی جاودانيست كار؟

۳ـ ميگن اگر شبها يك سيب بخورى، دندونهات سالم ميمونند چون مثل اينه كه مسواك زده باشى. درسته؟

والله اگر تو جنگل گير كردى، خوب سيب بخور، ولی اگر خونه بودی و همه چيز دم دستت بود، به نظرِ من همون مسواك را بزن.

۴ـ عصرِ اتم از پنجاه شصت سال پيش به اين طرف، فرقی هم كرده؟

بله، شصت سال پيش اگر كشوری بمب اتم داشت، احتمالاً نميزدنِش، مثلاً ژاپن. ولی الآن اگر كشوری بمب اتم داشته باشه، ميزننِش، مثلا ايران.

۵ـ برنامه همين بود؟

آره ولی تا برنامه ی بعدى.