1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

تلاش ابراهيم الجعفرى براى متحد كردن عراقيها

۱۳۸۴ فروردین ۱۹, جمعه

«يك عراقى در تمام طول عمر خود يك عراقى خواهند ماند و فرقى نميكند كه وى رهسپار كجا خواهد شد؟» ابراهيم الجعفرى با اين سخنان كوشيده است كه نشان دهد، عليرغم دو دهه زندگى در تبعيد، هرگز هويت عراقى خود را از دست نداده است. وى حال به عنوان نخست وزير جديد عراق بايد ثابت كند كه آيا توان متحد كردن همه عراقيها را دارد يا نه؟

https://p.dw.com/p/A4jx
نخست وزير جديد عراق: «عراق به نظامى سياسى و اجتماعى نياز دارد كه بر گوناگونى مذهبى و قومى اين كشور منطبق باشد»
نخست وزير جديد عراق: «عراق به نظامى سياسى و اجتماعى نياز دارد كه بر گوناگونى مذهبى و قومى اين كشور منطبق باشد»عکس: dpa

آغاز فعاليتهاى سياسى ابراهيم الجعفرى به چند دهه پيش برميگردد. وى كه در شهر مقدس كربلا به دنيا آمده و تحصيلات خود را در رشته پزشكى در شهر موصل به پايان برده، در سال ۱۹۶۶، يعنى حدود ۴۰ سال پيش به عضويت حزب شيعه الدعوة درآمد كه در اواخر دهه پنجام ميلادى بنيانگذارى شده بود.

البته اعضاى اين حزب حدود ۲۰ سال پس از تاسيس اين حزب فعاليتهاى مسلحانه خود را عليه رژيم بعث صدام حسين آغاز كردند. دليل اين عمليات نيز شروع جنگ ايران و عراق بود كه در جريان آن صدام حسين دست به سركوبى شيعيان عراق ميزد.

عضويت در حزب الدعوة ممنوع اعلام شده و مجازات مرگ انتظار كسانى را ميكشيد كه دست به اين كار ميزدند و در دام سازمان امنيتى عراق گرفتار ميشدند. گفته ميشود كه در بين سالهاى ۱۹۸۲ و ۱۹۸۴ حدود ۷۷ هزار تن از اعضاى اين حزب اعدام شده و يا به قتل رسيده اند، از جمله به اتهام همكارى كردن با جمهورى اسلامى.

ابراهيم الجعفرى در همان سالها به ايران گريخت تا اينكه در سال ۱۹۸۹ عازم بريتانيا گشت و به يكى از مغزهاى متفكر و رهبران اپوزيسيون عراق در تبعيد بدل شد.

وى پس از سرنگونى حكومت صدام حسين، بى درنگ به عراق بازگشت و حزب الدعوة را در جنوب كشورش از نو سازماندهى كرد، سخنگوى اين حزب شد و همچنين برنامه ريزى نخستين تظاهرات براى خروج هر چه سريعتر نيروهاى بيگانه ائتلافى از عراق را برعهده داشت.

به گفته الجعفرى، خروج سريع نيروهاى آمريكايى از عراق، براى وى ديگر ارجحيت ندارد و دولت عراق بايد بيش از همه در تامين امنيت، راه اندازى خدمات عمومى و دولتى و همچنين رونق اقتصادى بكوشد.

مخالفان الجعفرى از وى به خاطر مناسبات و روابط خوبش با تهران انتقاد ميكنند و بر اين عقيده اند كه وى در تلاش است كه دير يا زود، نظامى در عراق برقرار سازد كه با نظام جمهورى اسلامى قابل مقايسه است.

اين درحاليست كه الجعفرى ضمن رد اين انتقادات و گمانه زنيها تاكيد ميورزد كه عراق به نظامى سياسى و اجتماعى نياز دارد كه بر گوناگونى مذهبى و قومى اين كشور منطبق باشد. عليرغم اين، جعفرى از جمله شخصيتهايى است كه خواهان آن است كه در قانون اساسى موقت عراق، دين اسلام به عنوان تنها منبع شرعى منظور شود.