جايگزينى رايس، دومين پيروزى محافظه كاران پس از انتخاب جرج بوش

واقعيت اين است كه گوندولزا رايس از مدتها پيش تعيين كننده سياست خارجى آمريكا بوده. از همان زمانى كه دكترين ”ضربه پيشگيرنده” را تدوين كرد. دكترينى كه خط سياست خارجى و جنگى آمريكا بر اساس آن پيش ميرود. او هماهنگ كننده سياست دولت آمريكا در تمامى مسائل مربوط به عراق است و بطور غير رسمى نيز تمامى مسائل مربوط به خاورميانه. او اين همه را مديون نزديكى اش به پرزيدنت بوش است واين او را در مقام قدرتمندترين زن دنيا قرار ميدهد. تنها چيزى كه او در اين ميان كم دارد، داشتن تيترى در خور اين قدرت است.

و اين همان چيزى است كه حالا تغيير ميكند. انتخاب رايس براى بوش دوامتيازمهم دارد. اول اينكه او با اينكار يك زن سياه پوست را به اين مقام برميگزيند، دوم سياست وزارتخانه اى را كه تا كنون دگر انديش تر بود بدست نزديكترين و وفادارترين شخص به خود ميسپارد. در عين حال نبايد فراموش كرد كه يكى از خصوصيات برجسته كوندوليزا رايس اين است كه او سياست خارجى را به قول جرج بوش به نحوى تشريح ميكند كه حتى بوش هم آنرا ميفهمد.

استعفاى پاول يكى از مراحل تغييرات وسيعى است كه دردولت آمريكا درحال شكل گرفتن است. پيش از آن وزير كشاورزى، Ann Veneman، وزيرفرهنگ Rod Paige، وزير انرژى Spencer Abraham، وزير دادگسترى John Ashcroft و وزير تجارت Donald Evans استعفاى خود را اعلام كرده بودند.

بجاى اين افراد اكنون كسانى مينشينند كه بدون استثنا از ياران بوش هستند. و اين اتفاقا همان چيزى است كه براى رسيدن به آن تلاش ميشد. از ميان برداشتن تمامى اختلاف نظرات، انتقادها و شبهه ها. بوش در اوج شادكامى از پيروزى در انتخابات قدرت خود در كاخ سفيد را متمركز ميكند. اين درحقيقت يك پيروزى براى ديك چينى هم هست. از هم اكنون فقط تندروها هستند كه حكومت ميكنند. جرج بوش از اين پس دوران رياست جمهورى بسيار محافظه كارانه ترى را آغاز ميكند. و ارتقاء مقام رايس تنها نمونه اى از اين استراتژيست.