جمع صنفى فرهنگى زنان ناشر
۱۳۸۳ دی ۱۷, پنجشنبهاز سال ۱۳۷۶ جمعى از زنان ناشر گرد هم آمدهاند تا از تجربيات يکديگر بهرهگيرند و در کنار هم مشکلات کار نشر را تقليل دهند. ظاهرا در جامعهاى که برمدار حضور و بر محور قدرت مردان مىگردد، وارد شدن به حريمى که تا چندى پيش ملک مطلقه مردان بوده کار آسانى نيست. با اين همه زنان ايران در اين عرصه نيز چون بسيارى عرصههاى ديگر با کار و تلاش فراوان مىکوشند سهم به يغما رفتهى خود را بازستانند و اين صحنه را نيز با حضور خود رنگ و آهنگى ديگر بخشند. با توجه به کمسرمايه بودن و کمتجربه بودن زنان ناشر کار نشر براى آنان عرصهى چالشهاى دشوارى بوده که مواجهه با آن نيازمند انتقال تجربهها و هميارى است.
نزيه اسکويى مدير «نشر ديگر» که از اعضاء فعال «جمع صنفى فرهنگى زنان ناشر» است و مدتى نيز رياست هييت مديرهى اين جمع را برعهده داشته در مورد ضرورت تشکيل اين جمع مىگويد:
«يکى از ضرورتهايى که منجر به اين شد که زنان ناشر براى خودشان تشکلى به اسم «جمع صنفى فرهنگى زنان ناشر» داشته باشند، بخث مشکلات خاص اين صنف براى زنان بود. چون زنان تازه به عرصه نشر آمده بودند مسائل و مشکلاتى را که در اين کار داشتند با مسائل ناشران قديمى قابل قياس نبود و نمىتوانستند آنها را ناشران قديمى و به اصطلاح با تجربه در ميان بگذارند. چون از طرفى آنها اين طيف را رقيبى براى خود مىدانستند و از طرف ديگر طرح مشکلات زنان ناشر براى ناشران باتجربه در جاهايى ابتدايى و مسخره بهنظر مىآمد. براى همين زنان فکر کردند بهتر است که تشکل خودشان را داشته باشند و در آنجا تجربياتشان را بههم منمتقل کنند.»
جمع زنان ناشر کوشيده تا به صورت گروهى به عضويت اتحاديه ناشران درآيد اما ظاهرا اين کار با موانع قانونى و در ابتدا حتا با بدبينى مواجه بوده است. با اينهمه زنان ناشر اعتقاد دارند که امروز و پس از گذشت چند سال سوءتفاهمها برطرف شده و با اتحاديه ناشران همکارى تنگاتنگ و موثرى دارند.
شکوفه نورمحمدى، مدير نشر «دنياى مادر» يکى ديگر از ناشران عضو اين جمع است که بيشترين نقش اين تشکل را در تبادلنظر و کمکهاى متقابل زنان ناشر به يکديگر مىداند:
«مشکلات ما با آقايان ناشر مشترک است و هيچ فرقى ندارد، فقط اين جمع باعث مىشود که ما ماهى يکبار دورهم جمع بشويم و بهتر در جريان مسائل و مشکلات کار و راهکارهايى قرار بگيريم تا بتوانيم اين مشکلات را بهتر حل کنيم. در وضعيت امروز فروش کتاب، از جمله، يکى از بدترين مشکلات ماست و از نظر من يکى از هدفهاى مهم تشکيل اين جمع همين است که ما با صحبت کردن با هم و در جريان مسائل و مشکلات قرار گرفتن و شنيدن پيشنهادهاى همکارانمان بتوانيم مشکلات کارمان را بهتر حل کنيم.»
زنان ناشر براى بهتر عرضه کردن کتابهاى خود اقدام به برگزارى نمايشگاههاى سالانه نيز مىکنند. آخرين نمايشگاه زنان ناشر که قرار بود سال گذشته به مدت پنج روز، از دهم تا پانزدهم آبانماه، در خانه هنرمندان تهران برگراز شود در همان روز افتتاح به عنوان اعتراض تعطيل شد:
[نزيه اسکويي]:«پارسال در پنجمين نمايشگاهى که برگزار کرديم، بحث سانسور مطرح بود و سخنرانان ما که از اتحاديهى ناشران و حتا از خود ارشاد بودند، در اين خصوص صحبت کردند که متاسفانه در خانهى هنرمندان با مخالفتهايى روبرو شد. و چون مدير خانهى هنرمندان از زنان ناشر خواست که رئوس برنامههاى بعدى را براى آنها اعلام بکند، اين با مخالفت اعضاء مواجه شد و در نتيجه ما در همان روز افتتاحيه با نظر جمعمان نمايشگاه را جمع کرديم. امسال هم دنبال آن هستيم که مکان مناسبى پيدا کنيم ولى هنوز مکانى مناسب براى برگزارى نمايشگاه پيدا نکردهايم.»
کار نشر در ايران همچون بسيارى کارهاى ديگر گاه با قوانين غيرمنطقى و بعضا مضحکى روبروست. مجوز کسب به مجردان داده نمىشود، و مجرد کسى است که به هر حال بيهمسر زندگى مىکند! خانمى که قصد ناشر شدن دارد و پس از چهل سال زندگى مشترک شوهر خود را از دست داده مطابق قوانين جارى «مجرد» محسوب مىشود و صلاحيت ناشر شدن را ندارد! با اينهمه زنان ايرانى با گذشت ربع قرن آموختهاند که براى گذشتن از موانع راهها و چارههاى مناسبى بيابند و هيچ صحنهاى را از حضور خود خالى نگذارند.
بهزاد کشميرىپور، گزارشگر صداى آلمان در تهران