1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

«حریری چاره‌ای جز ماندن ندارد، حزب‌الله راهی جز ساختن با او»

۱۳۹۶ آذر ۱۴, سه‌شنبه

پس گرفتن استعفای سعد حریری به اندازه خود استعفای او سوال برانگیز است. یک تحلیل‌گر می‌گوید حریری و حزب‌الله چاره‌ای جز ساختن با هم ندارند، با این همه، کشمکش ایران و عربستان چشم‌انداز ثبات برای لبنان نمی‌گذارد • مصاحبه

https://p.dw.com/p/2oouD

پس ازاعلام استعفای سعد حریری در عربستان سعودی، گمانه‌زنی‌های زیادی شد. برخی حتی تا آن‌جا پیش رفتند که گفتند او در عربستان زندانی شده است، گروه مقابل نیز باور داشت که این استعفا با اختیار کامل بوده است. حالا هم که او استعفایش را پس گرفته، روشن نیست که این قدم تحت چه شرایطی و با کدام محاسبات برداشته شده است. 

سعد حریری چه در عربستان و چه پس از بازگشت به لبنان بر یک چیز تاکید کرده؛ ناراضایتی از دخالت‌های بی‌ثبات‌کننده ایران در کشورش با بازوی مسلح حزب‌الله. آیا سعد حریری توانسته از حزب‌الله امتیازی بگیرد؟ آیا لبنان حالا می‌تواند به ثبات نسبی امیدوار باشد؟ عربستان و ایران چه نقشی در این میان دارند؟ 

محمد محبی، تحلیلگر مسائل ایران و خاورمیانه معتقد است که سعد حریری گزینه دیگری جز پس گرفتن استعفا نداشت و حزب‌الله لبنان نیز اگرچه از لحاظ نظامی قدرتمند است، اما از لحاظ منطق سیاسی تا حدودی دستش خالی است. 
او به دویچه‌وله می‌گوید: «برتری نظامی، برای هیچ گروه یا کشوری لزوما برتری سیاسی ایجاد نمی‌کند. حزب الله لبنان از لحاظ منطق سیاسی زیر سوال است. این گروه اگر اراده کند می‌تواند کل لبنان را هم تصرف کند. ولی بعد چه؟ بنابراین حزب‌الله هم مجبور است که با سعد حریری بسازد. امتیاز بدهد و امتیاز بگیرد.» 

به باور محمد محبی «سعد حریری از دست حزب‌الله، از دست تصمیماتی که بدون هماهنگی با دولت مرکزی می‌گیرد و دولت مرکزی لبنان را به نوعی تحقیر هم می‌کند، واقعا ناراضی است. او واقعا دوست دارد که حزب‌الله خلع‌سلاح شود. مثل یک حزب سیاسی دیگر. ولی چاره‌دیگری هم ندارد باید بسوزد و بسازد.» 

Mohammad Mohebi
محمد محبی، تحلیلگر مسائل ایران و خاورمیانهعکس: Privat


"حزب‌الله لبنان یک مشکل لاینحل"
محمد محبی از موقعیت حزب‌الله لبنان به عنوان یک مشکل لاینحل یاد می‌کند و می‌گوید این نیرو بعد ازخروج اسرائیل از لبنان، تقریبا فلسفه وجودی خود را از دست داده است. این معنی ندارد که در یک کشور (وقتی به حقوق و روابط بین‌الملل نگاه کنید) یک گروهی هم اپوزیسیون باشد، هم پوزیسیون، هم در دولت حضور داشته باشد، هم در مجلس نماینده و هم نیرویی مسلح  که از ارتش خود آن کشور قوی‌تر است. 
او می‌گوید: «یک نکته دیگر این که در جنگ داخلی سوریه دولت رسمی لبنان که در واقع نماینده ملت لبنان در جامعه بین‌الملل هست، اعلام بی‌طرفی می‌کند ولی این تشکیلات نظامی می‌آید و دخالت موثر در بحران و جنگ داخلی سوریه انجام می‌دهد. هیچ نهاد دولتی این را تحمل نمی‌کند.»

محمد محبی در عین حال اشاره می‌کند که دولت رسمی لبنان که در بیروت مستقر است، توان سیاسی و نظامی و حتی توان اقتصادی متوقف کردن جریان حزب‌الله را ندارد. 

"تقویت حزب‌الله بحران‌زا، خلع‌سلاح آن ماجراجویی"
به باور محمد محبی تنش میان دو قدرت منطقه‌ای یعنی ایران و عربستان پس از این استعفا و در آینده نیز نخواهد گذاشت که این کشور به ثبات برسد و همین بی‌ثباتی ادامه پیدا خواهد کرد. 

او می‌گوید: «ایران برای بعد از پایان جنگ داخلی سوریه برنامه دارد. برای این که پلی بزند تا از طریق عراق و سوریه  بتواند اسرائیل را تحت فشار قرار دهد، به حزب‌الله نیاز دارد و برای حفظ وضعیت کنونی و ارتقاء وضعیت حزب‌الله برنامه دارد. طبق منطق بقا که جمهوری اسلامی برای خود قائل است، حتما دنبال این خواهد بود که حزب‌الله لبنان تقویت شود. و تقویت حزب‌الله لبنان هم در این شرایط مساوی است با تنش در لبنان. اما عربستان سعودی به طور منطقی دنبال خلع سلاح حزب‌الله است که آن‌هم برابر با ماجراجویی در لبنان است.»

محمد محبی نیز مانند بسیاری تحلیلگران دیگر منطقه، معقتد است که دو کشور باید پای میز مذاکره بیایند. اما در حال حاضر چنین اراده‌ای میان طرفین وجود ندارد، مگر این که یک نیروی خارجی، یک نیروی بین‌المللی این اراده را به آن‌ها تحمیل کند که چنین نیرویی هم در حال حاضر در منطقه دست بالا ندارد. آمریکا خاورمیانه را رها کرده و روسیه نه چنین اراده‌ای دارد، و نه به نفعش است. نفع روسیه در همین وجود تنش است. 

او می‌گوید: «با روند نگران‌کننده‌ای که عربستان سعودی و جمهوری اسلامی در منطقه در پیش گرفته‌اند، به نظر نمی‌رسد که به دنبال حل مسائل و ثبات لبنان باشند. و تازه اگر هم آن‌ها اراده کنند، ساختار سیاسی و موزاییکی کشور لبنان و این که مقام‌های سیاسی را به یک نوع گوشت قربانی بین مذاهب و اقوام تبدیل کرده‌اند، خودش فی‌النفسه تنش‌زاست.» 

گرایش‌های افراطی در میان رسانه‌های فارسی‌زبان
محمد محبی معتقد است که بعد از استعفای سعد حریری دو گرایش افراطی در رسانه‌های فارسی زبان شکل گرفت. اول گرایشی که می‌گفت او به زور عربستان استعفا داده است و گرایش دیگری که می‌گفت که او در کمال آزادی استعفا داده است. 

به نظر او واقعیت در میان این دو قطب قرار دارد. او به رابطه خاندان حریری و سعودی اشاره می‌کند که رابطه‌ای طولانی و پر ماجراست و بر این باور است که سعد حریری تحت فشار عربستان نبوده ولی تحت تاثیر بوده است. به عبارتی تحت تاثیر مشاوران و خود محمد بن‌سلمان قرار گرفته است.