1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

حزب بعث سوريه و مشكلات كشور

۱۳۸۴ خرداد ۲۵, چهارشنبه

از دهها سال قبل كشور سوريه اسير سياست حزب حاكم بعث است و بشار الاسد هم كه پس از فوت پدر خود حافظ اسد به مقام رياست جمهورى كشور رسيد و خيلى ها به او اميد بسته بودند تا كنون نتوانسته در اين وضع تغييرى بدهد. مطلب زير تفسيرى است در باره اوضاع سوريه تحت حاكميت حزب بعث نوشته رئيس برنامه عربى صداى آلمان خانم خائولا صالح.

https://p.dw.com/p/A5LR
عکس: AP

پس از آنكه سوريه پس از دهها سال مجبور شد به حضور يا در واقع اشغال نظامى لبنان خاتمه دهد، زندگى سياسى لبنان تحركى تازه و غيرمنتظره يافت، ولى در خود سوريه از چنين تحركى خبرى نيست. مردم سوريه انتظار داشتند كه دهمين كنگره حزب بعث، يعنى حزبى كه از ۴۲ سال قبل بر اين كشور حكومت ميكند، علائمى حاكى از اصلاحات نشان دهد و واقعآ هم تصميماتى در اين جهت گرفته شد، مانند توصيه دادن اجازه فعاليت به ساير احزاب سياسى، هر چند تحت شروط و محدوديت هائى، يا اصلاح و تعديل مقررات حكومت نظامى و همچنين ابراز اعتقاد به اصول اقتصادى متكى بر بازار آزاد و مصالح اجتماعى. ولى با توجه به سلطه حزب بعث بر اجتماع سوريه و جمود حاصله از آن مشكل ميتوان قبول كرد كه كنگره ياد شده واقعآ منشآ اصلاحات جدى در مملكت باشد.

تصادفى نبود كه كنگره حزب بعث سوريه در اين روزها، يعنى از روز ششم تا نهم ماه ژوئن جارى برگزار شد و رهبران حزب ميخواستند با توجه به مشكلاتى كه در راه خود مى بينند از خود قدرت عمل و تصميم گيرى ظاهر كنند. ولى از چنين كنفرانسى چه انتظارى ميتوان براى كشورى مانند سوريه داشت؟ حزب بعث كه كماكان بر ادعاى رهبرى دولت و جامعه سوريه پافشارى ميكند هيچگاه تنوع مذهبى و قومى موجود در اين كشور را مورد ملاحظه قرار نداده، در حاليكه همين امر مبناى درگيرى ها و اختلافاتى ريشه دار گرديد كه اكنون رفع آنها ضرورتى آنى يافته است.

اينقدر هست كه دركنگره حزب بعث بهبود حقوق اقليت ۲۰۰ هزار نفرى كردهاى كشور تصويب شد، بدينترتيب كه كردها منبعد بعنوان اتباع سوريه برسميت شناخته خواهند شد، در حاليكه تا كنون خارجى محسوب ميشدند. حزب بعث تا كنون گذشته از سركوب اقليت هاى قومى و نيز مخالفين دولت بصورت نردبان ترقى افراد سر سپرده به حزب جلوه گر شده است و طبيعى است كه شبكه اى از مقامات و مناصب كه به اين شكل بوجود بيايد مقاوم در برابر هرگونه مخالفت و خصومت خواهد بود. اين موضوع را بشارالاسد هم كه در سال ۲۰۰۱ ميلادى رئيس جمهور سوريه شد بزودى دريافت. به همين جهت تلاشهاى ضعيف اوليه او براى گسترش آزادى عقيده در كشور با شكست روبرو شد.

در آن سال حالتى كه ميتوان آنرا بهار دمشق ناميد بوجود آمده بود و روشنفكران سوريه به رهبر جديد اميد زياد بسته بودند، ولى اين بهار بزودى سپرى شد و آزاديخواهان يا روانه زندان شدند يا جلاى وطن كردند. اكنون پس از برگزارى كنگره حزب بعث ميتوان بعنوان نتيجه گيرى كلى از اوضاع فعلى اين كشور گفت: سوريه هنوز لزوم چرخشى واقعى در سياست خود يعنى آزادى بيان عقيده و تعدد احزاب سياسى را بدرستى تشخيص نداده است.