1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

حقوق دانشجو بودن

۱۳۸۵ اردیبهشت ۱, جمعه

«براى دانشجو بودن بايد به لزوم دانشجو بودن فكر كرد، اينكه من در خوابگاه از امكانات خوبى برخوردار باشم، حق من است، اينكه كيفيت غذايى دانشجويى باشد حق من است، اينكه اصلا اعضاى هيأت علمى از جايگاه بالايى به لحاظ علمى برخوردار باشند، حق من است، متأسفانه دانشجويان كمتر به اين توجه مى‌كنند، اما حركت دانشگاه شهيد رجايى مى‌تواند نقطه‌ى آغازى باشد، براى اينكه به هر حال دانشجويان دانشگاه‌هاى ديگر هم به حقوق بديهى و

https://p.dw.com/p/A6Rs
اينجا ايران است، كوچكترين خواسته‌ى صنفى خودبخود صورت سياسى هم پيدا مى‌كند.
اينجا ايران است، كوچكترين خواسته‌ى صنفى خودبخود صورت سياسى هم پيدا مى‌كند.عکس: AP

�بيعى خودشان توجه كنند.»

دانشجويان دانشگاه رجايى براى خواست‌هاى صنفى خود دست به تحصن زده‌اند. ولى پاسخ مسئولان بجاى رسيدگى به مطالبات ساده دانشجويان متهم كردن آنها به وابستگى به عوامل بيگانه است. "مجتبى بيات" عضو شوراى مركزى دفتر تحكيم وحدت در مورد خواستهاى دانشجويان و اهميت اين تحصن با دويچه وله گفتگو كرده.

گفتگو: مريم انصارى

تحصن دانشجويان دانشگاه رجايى به چه دليل شروع شده؟

مجتبى بيات: اين تحصن يك مسئله‌ى صنفى است، يعنى بخاطر مشكلات صنفى كه در دانشگاه‌ها وجود دارد. دليل اصلى‌اش اين بوده است.

اين مشكلات چه‌ها هستند؟ دانشجوها چه مىخواهند؟

مجتبى بيات: بچه‌هايى كه متحصن شدند، از ابتدا يكسرى خواسته‌هايى را داشتند، شروعش در خوابگاه بود، يعنى وقتى يك حلزون در غذاى يكى از بچه‌ها پيدا شد، بعد دانشگاه شهيد رجايى هم يك دانشگاه تربيت دبير است كه مشخص نيست كه مديريتش با آموزش و پرورش است يا وزارت علوم. وقتى دانشجويان تحصن را شروع كردند، خواهان آن شدند كه در درجه‌ى اول وزير آموزش و پرورش بيايد و در تحصن حضور پيدا كند، يكسرى خواسته‌ها هم داشتند، از قبيل اين كه دانشجويان مهندسى نوع مدركشان تعيين شود و از بلاتكليفى خارج بشوند،‌ يا مهم‌تراز همه، يكى از خواسته‌هايشان حذف كامل قانون گزينش استخدامى آموزش و پرورش بوده. چون اين دانشجويان تربيت دبير يك بار در بدو اينكه مى‌خواهند دانشجو بشوند، گزينش مى‌شوند و يك بار هم بعد از پايان دوران تحصيل‌شان، جهت استخدام و اين يكى از مهم‌ترين خواسته‌هايشان بوده و در واقع به حقوق ‌آنها هيچ توجهى نمى‌شود، به واسطه‌ى مسئولان امرى كه وجود دارند، و در نهايت هم اينكه رييس دانشگاه انتصابى است. وقتى دولت جديد بر سر كار آمد، يكسرى رييس و رؤسا را انتصابى كرد، نمونه‌اش را در دانشگاه تهران و بقيه‌ى دانشگاه‌ها هم ديديم. دانشجويان هم حق طبيعىشان مى‌دانند كه مسئولان اين رييس انتصابى را از كار بركنار كنند و رييسى بيايد و‌ مسئوليت را بر عهده بگيرد كه به هر حال در انتخاب او نظر دانشجويان حداقل، اعضاى هيأت علمى،‌ كاملا ملاك قرار بگيرد.

چرا اين تحصن اينقدر بطول انجاميد؟ برخورد مسئولين با مسئله چگونه بوده كه اينقدر مسئله بغرنج شده؟

مجتبى بيات: آخر اينجا ايران است، شما كوچكترين خواسته‌ى صنفى هم داشته باشيد، بخاطر آن ساختار مسلط سياسى كه وجود دارد، خودبخود صورت سياسى هم پيدا مى‌كند. مسئولين هم بجاى اينكه بيايند به خواسته‌ى صنفى بچه‌ها توجه داشته باشند، اصلا سعى كردند، اصل قضيه را يك جور ديگر جلوه بدهند‌،‌ مثل اينكه يك نامه‌‌اى يك روز در آن اوايل در دانشگاه توزيع مى‌شود كه مىگويد كه اينها وابسته به خارج از كشورند، يعنى بجاى اينكه بيايند، ببينند مشكل اصلى دانشجو چيست، سعى مى‌كنند كه او را به يك جايى مرتبط كنند. طبيعى است كه دانشجو تا رسيدن به حق خودش پافشارى مى‌كند، با تحصن و اعتراضى كه دارد. فكر مىكنم، مهم‌ترين دليلش اين باشد،‌ يعنى بى‌توجهى مسئولان و اينكه اساسا در ايران سعى مى‌كنند با مسائل اينجورى يكجور ديگر برخورد كنند، بجاى بيايند اصل مسئله را حل كنند، مى‌روند به سمت اينكه يك مسئله‌ى ديگرى را ايجاد كنند، براى حل شدن اين مسائل.

‌آيا روش برخورد مسئولين باعث شد كه اين تحصن به شرايط حادى و يا به درگيرى كشيده شود، چون خبرى آمده كه گويا يكى از دختران دانشجو فوت كرده، آيا اين صحت دارد؟

مجتبى بيات: مسئولين دانشگاه نشان دادند كه به خواسته‌ى دانشجو بى‌توجهند. قضيه اين خانمى كه فوت كرده اينطورى بوده كه اين دختر دانشجو مشكل جسمانى داشته، گواهى مىآورد مبنى بر اينكه من نمى‌توانم در كلاس تربيت بدنى شركت كنم، تشكيل كميسيون پزشكى هم طول مىكشد، دانشجو هم استراحت نمى‌كند، نهايتا اينكه اين خانم سر كلاس تربيت بدنى اينجورى كه من شنيدم، دچار مرگ مغزى مىشود. البته هنوز اطلاع دقيقى در دست نيست كه ببينيم، ‌آيا اين خانم زنده مانده‌اند و يا اينكه متأسفانه فوت كرده‌اند. مسائل اينچنينى باعث مىشود، بچه‌ها كمى محكم‌تر به قضيه نگاه كنند. اين ديگر نمود بارز بىتوجهى مسئولين دانشگاه به خواسته‌ى صنفى دانشجويان است. وقتى اين خانم دچار كما مى‌شود، يك پزشك در دانشگاه وجود نداشته، يك آمبولانس نبوده كه ايشان را به بيمارستان ببرند. بچه‌ها مىآيند، پول جمع مى‌كنند، با پول خودشان ايشان را به بيمارستان فرستادند. هنوز هم هيچ خبرى در دست نيست. آن چيزى كه ما با آن در دانشگاه شهيد رجايى مواجهيم و شايد در بسيارى از دانشگاه‌هاى ديگر با آن مواجه باشيم و هنوز خودش را بصورت اعتراض نشان نداده.‌ در يك كلام در بى‌كفايتى و عدم صلاحيت رؤسايى خلاصه مى‌شود كه بواسطه‌ى انتصاب برياست رسيد‌ه‌اند.

تحصن دانشجويان دانشگاه رجايى كه اينقدر هم طول كشيده، چه انعكاسى در ساير دانشگاه‌ها داشته؟ آيا خبرش در جاى ديگرى هم آمده؟ بقيه‌ى دانشجويان از آن حمايت كردند يا نه؟

مجتبى بيات: تشكل‌هاى دانشجويى مستقلى كه ما داريم،‌ مى‌شود گفت، تقريبا همه‌شان آمده‌اند و از اين تحصن اعلام حمايت كردند و اعلام كردند، در صورتيكه به خواست‌هاى دانشجويان شهيد رجايى رسيدگى نشود، ما قطعا در دانشگاه خودمان در حمايت از اين دانشجويان اعتراض و تحصن خواهيم كرد، اما يك چيزى اين وسط واقعا مايه‌ى تأسف است و ‌آن ناشى از اين است كه ما در ايران فضاى رسانه‌هاى اطلاعاتى بسته است. خبرگزارى‌هاى دولتى كه وجود دارند، كاملا نسبت به قضيه بى‌تفاوتند و گاها سعى مى‌‌كنند، اصل قضيه را يك جور ديگر جلوه بدهند، حالا اجازه بدهيد، اسم خبرگزارى را نياورم، چون بعدا از دست ما خيلى شاكى مىشوند كه چرا چنين كارى را انجام داديد؟

گذشته از مسئله خبرگزارى ها، آيا در ميان تود‌‌ه‌ى دانشجويان، تحصن شما انعكاس پيدا كرده يا نه و واكنش دانشجويان به اين مسئله چگونه بوده؟

مجتبى بيات: كاملا بازتاب داشته و اينكه اعلام حمايت كردند واعلام كردند، در صورتى كه به خواسته‌هاى دانشجويان شهيد رجايى بى‌‌توجهى شود، بچه‌هاى ديگر دانشگاه‌ها هم همراه با آنها وارد تحصن مى‌شوند.

سئوال من بيشتر برمى‌گردد به دانشجويان به اصطلاح ”عادى“ نه دانشجويانى كه در مسائل دانشجويى فعال هستند. آنها چه واكنشى نشان مى‌دهند؟ به هر حال خواست صنفى، خواست ‌آنها هم هست، در نتيجه به نظر می‌آيد كه بايستى حساسيت و توجه نشان بدهند. آيا اينطور هست؟

مجتبى بيات: من فكر نمى‌كنم، اينطورى باشد. چون تازه دانشگاه‌هاى ايران از آن فضاى شور و شوق سياسى كه بواسطه دوم خرداد ايجاد شده بود، خارج شدند و همه سرخورده‌اند. حتى به اين توجه ندارند كه اصلا براى دانشجو بودن بايد به لزوم دانشجو بودن، فكر كرد و بعد بيايند يك سرى خواسته‌هاى سياسى را مطرح كنند، اصلا عموم دانشجوها به خواسته‌هاى صنفى كه مى‌توانند داشته باشند، توجه نمى‌كنند، دنبال اين نيستند كه زندگى دانشجويى‌شان بايد يكجورى ارتقاء پيدا كند، اينكه من در خوابگاه از امكانات خوبى برخوردار باشم، حق من است، اينكه كيفيت غذايى دانشجويى باشد حق من است، اينكه اصلا اعضاى هيأت علمى از جايگاه بالايى به لحاظ علمى برخوردار باشند، حق من است، متأسفانه دانشجويان كمتر به اين توجه مى‌كنند. اما حركت دانشگاه شهيد رجايى مى‌تواند نقطه‌ى آغازى باشد، براى اينكه به هر حال دانشجويان دانشگاه‌هاى ديگر هم به حقوق بديهى و طبيعى خودشان توجه كنند. اين واقعا بى‌احترامى به دانشجو است كه به پوشش‌شان اعتراض بشود، بگويند كه شما چرا اينجورى لباس پوشيديد و يا يكسرى طرح‌هايى داشته باشند و به نحوى بخواهند، به تفكيك جنسيتى در دانشگاه دامن بزنند. اين مسائلى است كه دانشجوها بايد حتما به عنوان حق خودشان بايد به آن توجه كنند. تا الان توده‌ى دانشجوها چنين توجهى نداشتند، اما ما اميدواريم، با حركت‌هايى نظير حركت دانشگاه رجايى، جنبشى در دانشگاه‌هاى ايران راه بيافتد كه مهم‌ترين خواسته‌اش ارتقاء سطح زندگى دانشجويان باشد.

فكر مى‌كنيد كه ادامه‌ى اين تحصن به كجا برسد؟

مجتبى بيات: تحصن ادامه دارد. اساتيد هم ظاهرا اعلام كرد‌ه‌اند كه از روز شنبه كلاس‌ها را تعطيل مى‌كنند. البته اين مى‌تواند، به ضرر متحصنين باشد، چون اگر كلاس‌ها تعطيل شود، عملا در دانشگاه را از بيرون قفل مى‌كنند و نمى‌گذارند كه كسى به داخل بيايد، اما يكسرى بازتاب‌هاى ديگر هم مىتواند، داشته باشد. من توصيه‌ام به دانشجويان شهيد رجايى اين است كه زير بار تعطيلى دانشگاه نروند، چون با تعطيل شدن دانشگاه، با اينكه يك هفته اينها سر كلاس‌ها نروند، تقريبا مىشود گفت كه مسئولين وضع را مىبرند به سمت اينكه آب‌‌ها از آسياب بيافتد.