خاورمیانه و دمکراسی
۱۳۸۵ آبان ۱۴, یکشنبهبنیادهاینریش بل در برلین کنفرانس دو روزهای درتاریخ ۲ و۳ نوامبر تحت عنوان " خاور نزدیک و خاورمیانه در تحول" با شرکت کارشناسان و سیاستمداران بین المللی برگزار کرد.
در این کنفرانس نقش نیروهای سیاسی داخلی و خارجی در روند استقرار دمکراسی درکشورهای متفاوت به بحث گذاشته شد. برپایی انتخابات در کشورهای مصر، لبنان، فلسطین و عراق درسال گذشته وامسال این پرسش را پیش روی کنفرانس میگذاشت که تا چند اندازه دولتها و مجلسهای برآمده از این انتخابات بر موازین دمکراتیک استوارند و تا چه حد کنش سیاسی آنان در تثبیت و تعمیق دمکراسی موثر واقع شده است.
سیاستهای امریکا واتحادیه اروپا در عراق ولبنان و فلسطین با توجه به دولتهای بیثبات و یا ناتوان و خطر درگیریهای نظامی تا امکان جنگ داخلی در این کشورها بطور جداگانه بررسی شد. بیشتر کارشناسان را پژوهندگان دانشگاهی تشکیل میداند این واقعیت از یکسو امکان گفتگو میان شرکت کنندگان را فراهم میساخت ولی از سوی دیگر از ارائه مواضع و نظرات شفاف و متقابل تا حدودی جلوگیری میکرد.
اولین میزگرد درروز نخست اختصاص به لبنان بعد از جنگ داشت. کارشناسان عرب شرکت کننده آیندهی سیاسی دراین کشوررا بحرانی ارزیابی میکردند. ازسویی به پیروزی تبلیغاتی حزب الله در افکار عمومی اعراب اشاره میکردند وازسوی دیگر پذیرش قعطنامهی ۱۷۰۱ سازمان ملل را به عنوان تضعیف واقعی حزب الله میدانستند. تعادل شکنندهی دو جبههی رقیب و متخاصم درلبنان شکل گیری دولت اتحاد ملی را عملاً ناممکن ساخته است. خلع سلاح حزب الله را درحال حاضرناممکن میدانستند ولی حضور ارتش لبنان در جنوب این کشور را به معنای خاتمه یافتن قدرت بی چون چرای حزب الله بررسی میکردند. دربارهی نقش ایران و سوریه درلبنان نظرات گوناگونی مطرح میشد. برخی از کارشناسان براین عقیده بودند که سیاست اتحادیهی اروپا وامریکا باید در جهت جلوگیری از انزوای سوریه دربحران لبنان باشد. درصورت حل مسئلهی بلندیهای جولان، سوریه میتواند نقش مثبتی در روند صلح ایفا کند، و ایران به تنهایی قادر به برهم زدن روند صلح نخواهد بود.
فلسطین دومین کشور مورد بحث بود. پیروزی حماس در انتخابات که باعث قطع کمکهای مالی اروپا به دولت خودگردان شده است، به عقیدهی صاحب نظران فلسطینی و آلمانی در این میزگرد، به شدت به نهادهای مدنی در فلسطین لطمه وارد کرده است و روند استقرار دمکراسی را با موانع جدی روبرو ساخته است. سه شرط اروپا برای ازسرگیری کمکها شامل برسمیت شناختن اسرائیل، پذیرش توافقات پیشین دولت خودگردان با کشورهای دیگر ازجمله اسرائیل و سرانجام پرهیز از خشونت و عملیات تروریستی از جانب حماس میباشد این وضعیت باعث رویارویی رئیس جمهور فلسطین (فتح) با نخست وزیراین کشور(حماس) گشته است. عدم توافق بر سر دولت ائتلافی، جامعه بی ثبات کرده است و منازعات مسلحانه گروههای متخاصم به جای راه حلهای سیاسی دردستورکارقرارگرفته است.
بررسی مشکلات استقرار دمکراسی درمصر از کیفیت دیگری برخوردار بود که با سه کشور متشنج عربی خاورمیانه با دولتهای کم وبیش ناتوان، دریک دریف نبود. مصریان شرکت کننده حضور نمایندگان اخوان المسلمین درپارلمان مصر را به معنای پا گیری موازین دمکراسی نمیدیدند. وجود رشوه خواری، وابستگی شدید بخش خصوصی به دولت، فرسودگی و ناتوانی نخبگان سیاسی وتا حدودی سرخوردگی مردم از تحولات سیاسی موانع جدی بر سر راه اصلاحات در مصر میباشد.
درمورد عراق توافق جمعی بر سرشکست اقدامات امریکا برای استقرار دمکراسی دراین کشور میان شرکت کنندگان وجود داشت. عراق که قرار بود به عنوان الگویی برای طرحهای امریکا در منطقه باشد درآستانهی جنگ داخلی قرار گرفته است. درمیان متخصصان عرب نوعی ناامیدی وانفعال نظری به چشم میخورد ازسویی حضور نظامی امریکا را دلیل ادامهی عملیات تروریستی درعراق میدانستند وازسوی دیگر خروج سریع نیروهای خارجی را به معنای تعمیق هرج و مرج دراین کشور ارزیابی میکردند. جالب توجه این که هیچ کس قادر به ارائه طرحی برای آینده نزدیک عراق نبود.
در پایان روز نخست آنچه به عنوان نتیجهی مشترک تجربهی این کشورها در خاورمیانه طرح میشد، بدین قرار بود: قدرت یابی ایران به لحاظ سیاسی و نظامی درمنطقه، شکست طرحهای امریکا در راستای استقرار دمکراسی و از دست دادن اعتبار این کشور برای حل مشکلات منطقه، بیثباتی سیاسی در خاورمیانه و نبود ابزارهای لازم برای دخالت موثر اتحادیهی اروپا در روند استقرار دمکراسی.
در روز دوم به اسلام سیاسی و رابطهی آن با سیاست کشورهای اروپایی و امریکا برای تعمیق دمکراسی در خاورمیانه پرداخته شد. خانم گودرون کرمر، اسلام شناس از دانشگاه برلین، درسخنرانی افتتاحیهی این روز به بازنگری جدید غرب به آرایش نیروهای سیاسی و امکان همکاری سیاسی غرب با نیروهای میانه رو اسلامی در خاورمیانه اشاره کرد. وی با اشاره به این مطلب که نیروهای معتدل اسلامی لیبرال نیستند ولی با این جود تنها نیرویهای موثر برای جلوگیری از رادیکال شدن جنبشهای سیاسی در منطقه هستند، گزینش شریکان سیاسی جدید ازمیان گروههای سیاسی اسلامی را، به عنوان راهی برای تثبیت حکومت قانون ویافتن ابزارهای مناسب برای تاثیرگذاری برروند دمکراسی در خاورمیانه از طرف غرب دانست.
دراین بخش به مدلهای متفاوت سیاسی درکشور اسلامی اشاره شد و بطورمثال از تجربهی ترکیه و مالزی به گونهای مثبت و از الگوی ایران به عنوان نمونهای منفی یاد شد. عدم تناقض میان اسلام و سکولاریسم یکی دیگر ازمباحث این بخش بود
جالب اینکه سفیرسابق امریکا در اسرائیل، مارتین ایندیک، به محور شیعهی ایران، سوریه و حزب الله اشاره کرد واز اروپاییان درخواست کرد درجبههی واحدی با امریکا و کشورهای عربی سنی درمقابل آن ایستادگی کنند. وی با اشاره بدین مطلب که باید طرح جدیدی را برای خاورمیانه تنظیم کرد به سیاستهای جورج بوش رئیس جمهور امریکا انتقاد کرد، و طرحهای وی را ناکارآمد خواند. سخنان وی باعث شگفتی دیگر شرکنندگان در مناظره شد و طرح نزاع میان شیعه وسنی به عنوان مهمترین مشکل درمنطقه، به طور جدی مورد پرسش دیگر شرکت کنندگان واقع شد.
درمجموع تمام شرکت کنندگان بر ضرورت استقرار دمکراسی و حکومت قانون پافشاری میکردند ولی به دلایل داخلی و خارجی تحقق آن را در شرایط کنونی ناممکن میدیدند.اینکه انتخابات نمیتواند تنها معیار دمکراسی باشد یکی دیگر از موارد مشترک بود. بی ثباتی در خاورمیانه و تاثیرات منفی مداخلات نظامی امریکا از جمله نکات مشترک میان صاحب نظران آلمانی و عرب بود.
شهرام اسلامى