1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

خبرنگاران گمنام

۱۳۸۴ مهر ۱, جمعه

خبرنگاران غيرحرفه اى گرچه اطلاعى از رموز و فنون خبرنگارى ندارند، اما در محل حضور دارند، گزارش آنها بسيار تازه و زنده است و خود با گوش و پوست و خون حادثه اى را كه شرح مى دهند لمس مى كنند.

https://p.dw.com/p/A7W4
عکس: AP

به هنگام شروع جنگ در افغانستان و عراق اخبارى به سراسر جهان رسيدند كه نه توسط خبرنگاران حرفه اى، كه از طرف افرادى عادى تهيه شده بودند، افرادى كه تصادفا در مركز حوادث حاضر بودند و به ثبت وقايع همت مى كردند. اين اخبار به سرعت در اينترنت منتشر شدند و تاثيرشان بر افكار عمومى بسيارموثر بود. به هنگام انفجارهاى خونين تروريستى در لندن نيز، همين افراد غيرحرفه اى بيشترين كمك ها را كردند و گزارش آنها تاثير بسيار مهمى بر آگاهى مردم از حوادث موجود بر جاى گذارد.

صداى ضبط صوتى كه توسط تلفن همراه يك عابر از ازدحام ِ بوجود آمده ى بعد از انفجار در متروى لندن تهيه شد، مردم انگليس و سراسر جهان را از اين حادثه دردناك با خبر ساخت. اين ضبط به خوبى شرايط گروه هاى يارى رسان را در كمك به مجروحان حادثه تروريستى ترسيم مى كرد. اگرچه كيفيت ضبط ايده‌آل نبود، اما همين كيفيت نيز بخشى از واقعيت زمان و مكان كشمكش را به خوبى به نمايش مى گذارد.

به هنگام دستگيرى مظنونان حادثه ى متروى لندن نيز، همسايه خانه ى متهمان، چگونگى دستگيرى را با يك ويدئوى خانگى ضبط كرد و يكى ديگر از همسايه ها شرح حادثه را به صورت زنده، براى خبرنگار راديو و تلويزيون انگليس بازگفت و برداشت خود را از وقايعى كه جلوى روىش اتفاق مى افتادند، بازگو كرد. مجرى مى پرسد:

”حالا چى مى بينيد؟”

و در جواب مى شنود:

”من توى خونم هستم و پليس ها رو مى بينم كه دارند با تروريست ها صحبت مى كنند و اونا رو قانع مى كنند كه تسليم بشند.”

اين خبرنگاران غيرحرفه اى گرچه اطلاعى از رموز و فنون خبرنگارى ندارند، اما حسن‌شان اين است كه در روز حادثه تصادفا در محل حضور دارند، گزارش آنها بسيار تازه و زنده است و خود با گوش و پوست و خون حادثه اى را كه شرح مى دهند لمس كرده اند و به همين جهت هم گزارش آنها تاثيرى فزاينده بر مخاطب مى گذارند. آنها شاهدانى هستند كه به خاطر داشتن ابزارهاى مدرن پيشرفته اى چون تلفن همراه، ويدئو و دوربين هاى عكس بردارى كوچك و مجهز، كه امروزه همراه بيشتر شهروندان است، اين امكان را يافته اند تا وقايع را ثبت كرده و به سرعت در اختيار رسانه هاى همگانى قرار دهند.

كيل مك رِي، كه خود ژورناليستى بنام است، عمل خبرنگاران گمنام را حتى ژورناليسم دمكراتيك مى نامد و دليل مى آورد كه آنها به خاطر منافع مالي، پرستيژ شغلى و يا حتى علائق گروه ها و احزاب كوچك و بزرگ دست به ثبت وقايع نمى زنند و به همين جهت نيز مك رى در ادامه ى توضيح ديدگاه هايش مى گويد:

”در چنين شرايطي، شنونده و يا بيننده دنياى واقعى و درونى وقايع را مى بيند و خود را در بطن حوادث مى يابد. بله، اين شيوه ى برخورد به حوادث، بسيار جديد است و در دوران ما براى اولين بار رخ مى دهد. اين ها گزارش هايى زنده هستند از كسانى كه در صحنه حضور داشته و خود با مشكلاتى كه در موردشان مى گويند درگير بوده اند. اين شرايط كاملا جديد از بن متفاوت است با حالت عادى ژورناليست هاى حرفه اى استخدام شده براى رسانه ها، كه براى مقصودى خاص به منطقه اى بحرانى گسيل مى شوند تا خبرى به اطلاع مردم بدهند.”

خانم سالى فلدمن، استاد رشته خبرنگارى دانشگاه وست مينستر، بر خلاف نظر بسياري، اين پديده جديد انتقال اخبار را از طريق گزارشگران غيرحرفه اي، انقلابى در شيوه خبرنگارى نمى داند و كسانى را نيز كه اين قدر مفتون اين پديده شده اند، از اين شيفتگى بر حذر مى دارد.

سالى فلدمن بر اين نظر است كه استفاده از اطلاعات مردم كوچه و بازار و شاهدان عينى هر حادثه اى هميشه مورد قبول بوده و تنها تفاوت ِ شايط كنونى با گذشته، پيشرفت تكنيك است كه بر مبناى آن مردم عادى نيز با استفاده از ابزار مجهز با تكنولوژى پيشرفته امكان تهيه گزارش يافته اند، گزارشى كه بتوان از آن در رسانه ها استفاده عمومى كرد. فلدمن در اين مورد ادامه مى دهد:

”اين امر را درنهايت مى توان تكامل امر خبرنگارى دانست، كه به خاطر پيشرفت تكنولوژى ميسر شده و در آينده نيز در كنار شغل خبرنگارى ادامه خواهد يافت، اما كار اين گزارشگران به هيچ وجه جاى تخصص خبرنگارى را نخواهد نشست.”

خانم سالى فلدمن، استاد رشته خبرنگارى دانشگاه وست مينستر، اين شيوه ى خبررسانى را آماتور مى داند و عاملان آن را گزارشگران آماتور مى نامد و بر اين نظر است كه اين پديده ى جديد در درون شاخه ى شغلى خبرنگاري، كه هيچ كس محدوده اش را نمى داند، عجيب نيست و نبايد از وجود آن تعجب كرد.

بايد گفت كه ژورناليسم به عنوان حرفه اى در جهان كنوني، در حال زوال نيست. بايد صحت و سقم خبرها را تشخيص داد، ارتباطات خبرى را با هم مربوط ساخت، اخبار رسيده را تحليل و تفسير كرد و اين همه از ژورناليست هايى بر مى آيد كه آموزش ديده و در رشته خود تخصص داشته باشند.

حادثه ى به قتل رسيدن جوان برزيلى در متروى لندن توسط پليس انگليس، نمونه ى بارزى ست بر اين كه امكان اشتباه خبرنگاران غير حرفه اى تا چه حد زياد است. يكى از شاهدان عينى اين حادثه، چند دقيقه بعد از حادثه، آنچه ديده بود را براى بينندگان تلويزيون انگليس بازگو كرد و گفت:

” من اينجا نشسته بودم و روزنامه مى خوندم. يه دفعه صداى فريادى رو شنيدم كه مى گفت: بريد بيرون، مى گم بريد بيرون.”

پليس انگليس به اين جوان برزيلى مشكوك شده بود كه شايد به گونه اى با عمليات تروريستى لندن مربوط باشد. به همين جهت هم ماموران او را با شليك هشت گلوله به قتل رساندند. شاهدان عينى اين حادثه ديده بودند، كه اين جوان برزيلى در ايستگاه مترو حركت مى كرده، پالتوى ضخيمى به تن داشته و كوله پشتى اى نيز با خود حمل مى كرده.

يكى از شاهدان عينى اين حادثه حتى اظهار داشت كه جوان برزيلى كمر بندى به كمر داشت كه كابل هاى بمبى كه با خود حمل مى كرد بر آن نمايان بودند. گزارش شاهدان عينى همه از راديو و تلويزيون انگليس پخش شدند و نشريات مختلف نيز به چاپ آنها مبادرت كردند. اين اطلاعات اما با تحقيقات پليس همخوانى نداشتند و ماموران اطلاعات داده شده شاهدان را تاييد نكردند.

جف ادواردز، گزارشگر روزنامه ى ديلى ميرور در امور امنيتى كشور در مورد اطلاعاتى كه شاهدان عينى در اختيار ماموران قرار مى دهند مى گويد:

”نبايد انتظار داشت كه شاهدان عينى وقايع رو همان طور كه اتفاق افتاده اند، شرح بدند. نه اين كه بخوام بگم كه اونا آگاهانه دروغ مى گند و هدفى از اين كارشون دارند. نه، اونا با صداقت حرف مى زنند و مى خواند كمك كنند، اما اشتباهات اونا رو نبايد دست كم گرفت. هر بار كه هواپيمايى سقوط مى كنه، شاهدان عينى بلافاصله بعد از حادثه حوادث رو به شدت غيرواقعى توضيح مى دند. ديگه مشخص شده كه برداشت هر كسى از حادثه شخصيه و همچنين قدرت يادآورى افراد هم به شدت با هم فرق مى كنه.”

آنچه مشخص است اين است كه پديده خبرنگاران غير حرفه اى به شدت مورد قبول واقع شده، رسانه ها از آنها به عنوان منبع كسب اطلاعات دست اول استفاده مى كنند و حتى سنديكاهايى نيز براى تامين حقوق آنها فعاليت شان را آغاز كرده اند.