1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

دلم آنجاست که گوش شنوایی وجود دارد

شيرين جزايرى۱۳۸۴ بهمن ۸, شنبه

خانم نسترن خسروى بعداز ۱۶ سال زندگی و تحصیل در رشته‌ی آواز اپرا در کنسرواتوار موسیقی پاریس به ایران بازگشته و به فعالیت هنری‌اش در تهران ادامه می‌دهد. از ويژگی کار این زن هنرمند تلفیق آواز کلاسیک با اشعار عرفانی فارسی ست.

https://p.dw.com/p/A6N8
نسترن خسروى
نسترن خسروىعکس: DW

از نسترن خسروى خواهش كرديم قطعه اى را در استوديو براى ما اجرا كند و از علل شروع كار هنرى خود در رشته آواز و موسيقى بگويد:

«علت اینکه موسیقی را شروع کردم، احساس می‌کردم که اثر موسیقی آنقدر قوی ست که اگر پیامی روزی داشته باشم، این پیام را می توانم ازاین طریق انتقال بدهم.»

«بهیچ عنوان نخواستم، هدفم اصلا این نبود که من خواننده‌ی اپرا بشوم. هدف این بود که بخاطر رنگ خاص صدایم از تکنیک‌های اروپا استفاده کنم، چون نمی‌توانستم، یعنی نمی‌شد آوازهای ترادیشنال خودمان را بخوانم از این تکنیک‌ها استفاده کنم، و برگردم و از ادبیات خودمان استفاده كنم و یک چیز جدیدی، البته نمی‌شود گفت چیز جدیدی هست، یک چیز دیگری را ارائه بدهم که نه ترادیشنال باشد، نه آواز اپرای کلاسیکی که شما می‌شنوید.»

خانم خسروى در باره اينكه چه امکانات و محدودیت هایی را زندگی در خارج از کشور برای او بوجود آورده و چه عاملی باعث بازگشت وی به ایران شده، مى‌گويد:

«این امکان که شما در فرانسه تکنیک را یاد بگیرید، هست. در تمام کشورهای خارجی. اما، جالب اینجاست، اینجا تکنیک هست و در ایران تقاضا و متقاضی. خوب، من شعر مولانا را اینجا برای چه کسی بخوانم! کجا روی صحنه ببرم! امکانات وجود دارد، ولی متقاضی کجاست؟ من نگاهم آنجایی ست که متقاضی هست. یعنی دلم هم، آنجایی ست که گوش شنوایی وجود دارد. بنابراین، برمی‌گردم ایران و سعی می‌کنم در شرایط ایران اینکار را انجام بدهم.»

علی رغم محدودیت‌های موجود برای خوانندگان زن در ایران، خانم خسروی با علاقه به فعالیت‌های هنری اش، بويژه در سرزمین خود، تاکید می‌ورزد و علاقمند به ادامه‌ی آن است، ولی از مشکلاتش چنین می‌گوید:

«اصلی‌ترین مشکل ما اینست که اجرای صدای زن برای همگان ممنوع است. یعنی من مدام مجبورم از امكانات دیگری براى ارائه كارم استفاده كنم، يعنى فقط مى‌توان در حضور زن‌ها برنامه اجرا كرد. این می‌شود گفت تنها مشکلی ست که وجود دارد. ولى چرا، یک مشکل دیگر هم وجود دارد. من نیاز به یکسری نوازنده دارم. این نوازنده‌ها لزوما زن نیستند. الان مشکل دیگری که من دارم اینست که ارکستراسیون همه باید زن باشند. به محض آنکه بخواهم همراه یک مرد کارم را روی صحنه ببرم با مشکل مواجه می‌شوم. امیدوارم روزی بشود در ایران، چه زن و چه مرد، هر دو روی صحنه بروند.»

او از آرزوهايش چنين ياد مى‌كند:

«من فقط دلم می‌خواهد بعنوان یک خواننده با آهنگسازهای خوبی سرکار پیدا کنم که اشعار زیبا را با آهنگهای زیبای خودشان ترکیب کنند و از صدای منهم استفاده کنند. من تنها چیزی که می‌خواهم همین است. حالا چه شنونده‌ام دو نفر باشند، چه تمام ملت ایران، چه فقط خانمها!»