1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

دیپلماسی یا گزینه نظامی؟ • مصاحبه

مصاحبه‌گر: بهنام باوندپور (رادیو دویچه وله)۱۳۸۶ خرداد ۲۹, سه‌شنبه

موضوع گزینه نظامی علیه ایران دوباره به یکی از بحث‌های محافل سیاسی و دولتی ایالات متحده تبدیل شده است. مبنای این بحثها و مسایل جهت‌دهنده به آنها چیست؟ جنا‌ح‌های درگیر کدام‌اند؟ مصاحبه‌ای در این مورد با دکتر جمشید اسدی

https://p.dw.com/p/AyVX
مذاکره ایران و آمریکا در بغداد. آیا این گونه مذاکرات ادامه خواهد یافت؟
مذاکره ایران و آمریکا در بغداد. آیا این گونه مذاکرات ادامه خواهد یافت؟عکس: AP

موضوع گزینه نظامی علیه ایران دوباره به یکی از بحث‌های محافل سیاسی و دولتی ایالات متحده تبدیل شده است. در حالی که سیاستمداران پرنفوذی همچون جوزف لیبرمن و جان بولتون آشکارا از لزوم اقدام نظامی علیه ایران سخن می‌گویند، برخی دیگر مانند سناتور دمکرات جوزف بایدن نسبت به چنین گزینه‌ای هشدار می‌دهند.

اما به نظر نمی‌رسد که اختلاف میان دمکرات‌ها و جمهوریخواهان در این خصوص چندان ریشه‌ای باشد. دمکرات‌ها بیشتر خواهان جلب نظر افکار عمومی بین‌المللی و اقدام مشترک علیه ایران هستند. اسراییل نیز با تاکید بر منتفی نبودن گزینه نظامی علیه ایران، دامنه این بحث را گسترش داده، تا جایی که محمدجواد ظریف نماینده ایران در سازمان ملل، در نامه‌ای به بان کی مون، از تهدید اسراییل شکایت کرده است.

دکتر جمشید اسدی استاد دانشگاه و تحلیلگر سیاسی
دکتر جمشید اسدی استاد دانشگاه و تحلیلگر سیاسیعکس: DW

در مورد این موضوع، دکتر جمشید اسدی استاد دانشگاه و تحلیلگر سیاسی مقیم پاریس، به پرسش‌های ما پاسخ داده است.

دویچه‌وله: اظهارات سناتور دموکرات جوزف بایدن مبنی بر اینکه ایران در حال جنگ علیه آمریکاست، شاید بیشتر اعلام رسمی یک "راز آشکار" باشد، اما تاکیدش بر اینکه نباید آمریکا در برابر ایران طوری عمل بکند که در صورت نیاز به اقدام سیاسی یا نظامی علیه ایران به تنهایی وارد عمل بشود، قدری قابل تأمل است. آیا این اظهارات بدین معناست که دموکراتها با حمله‌ی نظامی علیه ایران، در صورتی که مشترک باشد، موافق‌اند؟

جمشید اسدی: فکر نمی‌کنم که این در راس برنامه‌ی آمریکا در مورد ایران باشد. آنچه بیشتر به نظر من می‌آید این است که با توجه به این که تحریم‌های اقتصادی علیه ایران نتایجش را هرچه بیشتر بر روی اقتصاد ایران و زندگی اجتماعی ایران نشان می‌دهد و الان ما در حدود پایان مهلتی هستیم که بعد از قطعنامه‌ی ۱۷۴۷به ایران داده بودند، دوباره باید شورای امنیت در مورد تحریم تازه‌ای در رابطه با ایران بیندیشد، آمریکایی‌ها بر این قصد و باور هستند که این تحریم‌ها را به شدت بالا بیاورند و در حقیقت با متحدین خودشان به این نتیجه برسند که ما از صحبت حمله‌ی نظامی دست برمی‌داریم، اما انتظار ما برای تحریم به این اندازه است و در نتیجه بخواهند از متحدین‌شان که بر تحریم‌ها بیفزایند و به‌شدت آنها را اعمال بکنند علیه ایران.

شما تفاوت مواضع دموکراتها و جمهوریخواه‌ها را در آمریکا در قبال ایران در چه چیزی می‌بینید؟

حقیقتا فکر نمی‌کنم تفاوت قابل ملاحظه‌ای با همدیگر داشته باشند، در کل خودشان. گیرم این دموکرات با آن جمهوریخواه تفاوتهایی داشته باشد، ولی فراموش نکنید که مواضع بعضی از دموکراتها در مورد ایران، حتا مواضع خانم هیلاری کلینتون که یکی از کاندیداهای مطرح دموکراتها برای ریاست جمهوری خواهد بود،‌ مواضعی بسیار تند و تیز‌ی‌ست و نباید فکر کرد که کنگره که امروز اکثریتش دموکراتها هستند با رییس قوه‌ مجریه که جمهوریخواه است در مورد مسئله‌ی ایران اختلاف نظر ماهوی دارند.

در هر صورت بحث گزینه‌ی نظامی علیه ایران دوباره بالا گرفته و حتا شایع شده است که دیک چینی معاون رییس جمهور آمریکا سیاست‌های خانم رایس در قبال ایران را شکست خورده ارزیابی کرده و به این نتیجه رسیده است که جورج بوش تا پیش از بهار مهلت دارد تا تصمیم خودش را درباره‌ی اقدام نظامی علیه ایران بگیرد. با توجه به بن‌بست پرونده‌ی هسته‌ای ایران و اتهام ارسال سلاح از سوی ایران به عراق و افغانستان، از نظر شما در شرایط کنونی، ضربه‌ی نظامی آمریکا به ایران، هرچند در سطح محدود، تا چه میزانی محتمل است؟

من فکر نمی‌کنم دست‌کم تا قبل از سومین تحریم عمده بر ایران آمریکا حمله‌ای علیه ایران انجام بدهد. با توجه به اینکه برخلاف آنچه آقای چینی مطرح کرده است، بن‌بستی نبوده تحریم‌ها در مقابل ایران. تاثیر بسیار قابل ملاحظه‌ای بر اقتصاد ایران گذاشته است، به طریقی که بسیاری از متحدین محافظه‌کار آقای رییس جمهور احمدی‌نژاد علیه او موضع گرفته‌اند و حتا مجلس هوادار او نیز علیه‌اش موضع گرفته است. بنابراین این تاثیر داشته و این پرونده طبق سیاست تحریم اقتصادی به بن‌بست برخورد نکرده است. بخصوص اینکه بعد از حمله‌ی آمریکا به عراق مدتی جامعه بین‌الملل متحد نبود بر سر پرونده‌ی ایران با آمریکا. این اتحاد بین‌المللی با آمریکا ایجاد شده است و نمونه‌اش را ما در شورای امنیت می‌بینیم. فکر نمی‌کنم سیاستمدارهای امروز آمریکا در قصد و آهنگ این باشند که این اتحاد بین‌المللی را که اتفاقا بُرد آمریکاست، در مورد پرونده‌ی ایران بشکنند. اگر صحبت حمله‌ی نظامی هم باشد، این باید با اتحاد بین‌المللی و با اتحاد شورای امنیت باشد و در نتیجه حتما بعد از تحریم سوم خواهد بود، به طریقی که دیگر متحدان به این نتیجه برسند که راه دیگری در مورد ایران ندارند.

بعد از اظهارات شائول موفاز معاون نخست وزیر اسراییل که تهدید کرد گزینه‌ی نظامی علیه ایران هنوز روی میز است، حالا محمد جواد ظریف نماینده‌ی ایران در سازمان ملل در نامه‌ای به بان کی مون، در واکنش به تهدیدهای اسراییل، به سازمان ملل متحد شکایت برده است. به نظر شما علت نوشتن این نامه واقعا جدی‌بودن تهدید اسراییل است؟

ببینید این امکان وجود دارد که اسراییل این کار را بدون موافقت آمریکا و به تنهایی انجام دهد. اما حتا با توجه به آنالیزهای خود اسراییلی‌ها، فکر نمی‌کنم اسراییل قبل از تحریم سوم مایل باشد به این کار؛ بخاطر اینکه اسراییل هم شدیدا به حمایت بین‌المللی احتیاج دارد. اسراییل بعد از سیاست پراشتباهش در مورد لبنان به صورت اقدامات نظامی اخیر، نمی‌کوشد دوباره تنشی با جامعه‌ بین‌الملل داشته باشد. اما این صحبتی که اسراییل می‌کند، حد و انتظارش را به جامعه‌ بین‌الملل دارد ابراز می‌کند و در حقیقت دارد از این می‌گوید که اگر در مورد تحریم‌های اقتصادی در مورد ایران جدی نباشید، ما برای دفاع از امنیت ملی خودمان نمی‌توانیم دنبال سیاست مذاکره‌ی آمریکایی‌ها باشیم.

بعضی تحلیلگرها معتقدند که اختلاف اصلی آمریکا با ایران و بالعکس ایران با آمریکا، بیشتر موضوع اسراییل است. آیا به نظر شما هم مسئله‌ی اسراییل نقش تعیین‌کننده و محوری دارد در تعیین سیاستهای آمریکا در قبال ایران؟

اینکه آمریکا و اسراییل و امنیت اسراییل یکی از نکات رئوس برنامه‌اش هست، نمی‌توان در این مورد شکی داشت. ولی این را نمی‌شود فقط به برنامه‌ی آمریکا فروکاهید. اروپایی‌ها هم در این مورد الزام دارند. و این مسئله‌‌ای ایدئولوژیک نیست از سوی آمریکایی‌ها و از سوی اروپایی‌ها، چون واقعا امنیت این ملت ستمدیده و این ملت به رسمیت شناخته‌شده از سوی سازمان ملل متحد در رأس برنامه‌های آمریکا و اروپا هست. اما اختلاف نظر ایران با آمریکا در مورد مسئله‌ی اسراییل متاسفانه مسئله‌ای کماکان ایدئولوژیک است، که بخشی از جناح سرسخت و محافظه‌کار هیئت حاکمه ایران از این مواضع ایدئولوژیکش که برخلاف مصالح ملی ما است،‌ دست برنمی‌دارد. در نتیجه برای آنکه به طور خلاصه به شما پاسخ بدهم، باید بگویم،‌ این اختلاف نظر از سوی جامعه بین‌الملل و بويژه آمریکا یک مسئله‌ی عینی‌ست، در حالی که از سوی بخشی از محافل تندرو و افراطی در ایران یک بحث ایدئولوژیکی‌ست و ربطی به منافع ملی کشور ندارد.