1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

رد پای اسطوره و تاريخ در تئاتر ايران

بهرام محيی، گزارشگر صدای آلمان در برلين۱۳۸۳ فروردین ۲۰, پنجشنبه

به موازات برگزاری همايش چهارروزة تئاتر ايران در جشنوارة «نزديکی دور دست» در برلين، نشست هايی نيز با حضور برخی از صاحبنظران و کارشناسان تئاتر، در زمينة بررسی مسائل نظری و تاريخی تئاتر ايران ترتيب يافت. از جمله می توان به جلسة سخنرانی و بحث با حضور جلال ستاری، پژوهشگر و اسطوره شناس ايرانی و لاله تقيان کارشناس و منتقد تئاتر اشاره نمود.

https://p.dw.com/p/A6BT
عکس: dpa

جلال ستاری در سخنرانی خود، به نقش اسطوره در تئاتر ايران پرداخت و از جمله خاطر نشان ساخت که اسطوره های ايرانی، ريشه در سده های پش از عصر ايران اسلامی دارند. موضوع اصلی و تعيين کننده در اسطوره های ايرانی، پيکار مستمر ميان نيکی و بدی و روشنايی و ظلمت بوده است. هنر روايتگری، احتمالا" در دورة پيش از اسلام در ايران وجود داشته است و زبانی حماسی و شکوهمند را به خدمت می گرفته است. اين هنر، به دورة پس از اسلامی شدن ايران منتقل شده است. قرن ها بعد، شاهنامة فردوسی روايت های حماسی ايران باستان را به صورت نظم در خود گردآورد و زمينة مناسبی برای تداوم روايتگری حماسی فراهم ساخت. بر پاية همين سنت است که راوی و روايتگری، در اشکال ابتدايی تئاتر ايران، نقشی مرکزی را دارا بوده اند. به عقيدة ستاری، اگر چه برخی از پژوهشگران غربی بر اين عقيده اند که اديان تک خدايی مانند اسلام، مانع تکامل اسطوره ها بوده اند و هنرهای تجسمی مانند نقاشی و پيکرسازی را عقيم ساخته اند، اما بعدها با چيرگی تشيع در ايران، شاهد آنيم که ايرانيان چگونه در ساية اين مذهب دست به مقاومت فرهنگی می زنند و اشکال ويژة هنری ـ فرهنگی خود را می آفرينند. هنر مينياتور و نيز شکل های نمايشی تعزيه را که نطفة اولية تئاتر در ايران است، می توان از اين نمونه ها دانست. ستاری يادآور شد که عربها اين اشکال و سبک های هنری را نمی شاختند و در واقع بايد گفت که ايرانيان با انتقال اسطوره های باستانی خود به موضوع واقعة کربلا و شهادت حسين امام سوم شيعيان، هنر شيعی تعزيه را به مثابه شکل ابتدايی تئاتر خود پايه ريزی کردند. با توجه به همين ريشة اساطيری است که در تعزيه های ايرانی نيز شاهد پيکار ميان نيکی و بدی هستيم. بنابراين، تعزيه، گونه ای از درام اسطوره ای ايران در عصر اسلامی آن است.

سخنرانی لاله تقيان، حول موضوع تئاتر مدرن ايران دور می زد. وی به روند تکوين تئاتر ايران در دويست سال گذشته اشاره کرد و خاطر نشان ساخت که طی اين دوره، در کنار اشکال سنتی تئاتر مانند تعزيه يا شبيه خوانی و نيز نمايش های عروسکی و روحوضی، تدريجا" تئاتر مدرن به سبک غربی نيز پا به عرصة حيات می گذارد. تفکر حاکم بر تعزيه، پيکار ميان خير و شر بوده است و موضوع کانونی در نمايش های عروسکی و روحوضی، حول شخصيت سياهی به نام مبارک دور می زند که با زبانی کنايه آميز، به انتقاد از مسائل و مشکلات سياسی و اجتماعی می پردازد. اما نمايش به شيوة غربی، از حدود يکصد سال پيش تدريجا" به ايران راه يافت و بعدها با ترجمة آثاری از مولير، شکسپير و روسو، رو به گسترش نهاد. در جريان انقلاب مشروطه، روزنامه ها در معرفی تئاتر مدرن، مقالات گوناگونی نوشتند. در زمان سلطنت رضاخان و به دليل گرايش او به غرب، گروههای تئاتری زيادی در ايران شکل گرفتند و هنر تئاتر تقويت شد. پس از دهة بيست، از طريق عبدالحسين نوشين و گروه های تئاتری پيرامون او شاهد رشد و شکوفايی نوعی از تئاتر در ايران بوديم که بيشتر جنبة سياسی داشت. در دورة محمدرضاشاه، پايه های تئاتر ايران از طريق تأسيس آموزشگاه های تئاتری محکم تر شد و در دهة چهل اين هنر به اوج خود رسيد. بيضايی و ساعدی و ديگر نمايشنامه نويسان معروف ايران، محصول همين دوره هستند. فستيوالهای گوناگون در تهران و نيز جشن هنر شيراز، به تئاتر ميدان گسترده ای داد و تأسيس کارگاه هنر ايران، به برآمد کسانی چون خلج و بيژن مفيد منجر گشت. در دهة پنجاه تئاتر به سبک غربی، در ايران رواج بسياری داشت.

رويداد انقلاب اسلامی، اين روند رشد و شکوفايی را متوقف ساخت. هنرمندان قديمی يا کنار گذاشته شدند و يا کنار رفتند. در اين مرحله، اگر چه تئاتر ايران از نظر کمی نزول چشمگيری نداشت، اما کيفيت آن به شدت فروکش کرد و عملا" کارکرد فرهنگی خود را از دست داد. بعدها در زمانی که محمد خاتمی وزير ارشاد شد، تئاتر ايران و سالن های نمايش دوباره زنده و فعال شدند و بر تعداد آموزشگاه های تئاتر افزوده گشت و جوانان بيشتری به تئاتر روی آوردند. طی همين دوره، نمايشنامه های زيادی نوشته شد و کتابهای فراوانی در مورد تئاتر منتشر گشت. پس از يک توقف کوتاه مدت چند ساله، با رويداد دوم خرداد، اين روند دوباره از سر گرفته شد و با برگزاری همايش های تئاتری از نوع جشنوارة فجر، تئاتر ايران درهای خود را به روی همگان گشود و در واقع بين المللی شد. گروه های تئاتری شرکت کننده در جشنوارة برلين، اکثرا" از جوانانی تشکيل شده که در سالهای گذشته موفق بوده اند.

لاله تقيان در پايان سخنرانی خود افزود: امروز در ايران، همة اشکال تئاتری به موازات هم وجود دارد و ارائه می شود. چنانچه اين روند، تحت تأثير فعل و انفعالات سياسی آتی جامعة ايران، با مانع تازه ای روبرو نشود و همچنان ادامه يابد، می توان به آيندة تئاتر ايران اميدوار بود.