1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

روز جهانی تئاتر

فریار۱۳۸۷ فروردین ۸, پنجشنبه

هر ساله به مناسبت "روز جهانی تئاتر"، ۲۷ مارس، در کنار مراسم گوناگون در بسیاری از کشورهای جهان، یک شخصیت برجسته‌ی تئاتری پیامی منتشر می‌کند. پیام امسال را روبرت لپاژ، کارگردان و بازیگر کانادایی نگاشته است.

https://p.dw.com/p/DVpd
مارسل مارسوعکس: picture-alliance/dpa

در سال ۱۹۶۱ انستیتو تئاتر فنلاند با پشتیبانی مراکز تئاتری دیگر در اسکاندیناوی، پیشنهاد ایجاد یک "روز جهانی تئاتر" را مطرح کرد. انستیتو بین‌المللی تئاتر (ITI) در همان سال در کنگره‌ی خود در وین، این پیشنهاد را پذیرفت و روز گشایش "فستیوال تئاتر ملت‌ها" در پاریس، یعنی روز ۲۷ مارس را به عنوان "روز جهانی تئاتر" تثبیت کرد.

هر ساله به مناسبت "روز جهانی تئاتر" در بسیاری از کشورها مراسم گوناگونی، از جمله نمایش‌های ویژه، سخنرانی‌‌‌‌، سمینار و میزگرد برگزار می‌شود.

در این روز هم‌چنین به دعوت انستیتو بین‌المللی تئاتر، یک شخصیت برجسته‌ی تئاتری پیامی منتشر می‌کند که در آن به نقش و موقعیت تئاتر در بافت اجتماعی پرداخته می‌شود.

پیام امسال را روبرت لپاژ (Robert Lepage) کارگردان و بازیگر کانادایی نگاشته است.

ترجمه‌ی فارسی پیام روبرت لپاژ:

«در رابطه با پیدایش تئاتر فرضیه‌های زیادی وجود دارد. یکی از آنها که بیش از همه در ذهن من نقش بسته، در قالب یک حکایت بیان شده است:

در زمان‌های بسیار دور عده‌ای در غاری بر گرد یک آتش گرمابخش نشسته بودند و برای یکدیگر قصه تعریف می‌کردند. ناگهان یکی از آنها به این فکر افتاد که به‌پا خیزد و قصه‌ی خود را با کمک سایه تصویر کند. او برای این کار از نور آتش استفاده کرد تا بتواند شخصیت‌های داستانش را در اندازه‌های بزرگتر بر دیوارها نمایان کند. حاضران با تعجب دیدند که قادرند شخصیت‌های ضعیف را از قوی، ظالم را از مظلوم و خدا را از فناپذیران تشخیص دهند.

امروزه نور نورافکن جای نور آتش را گرفته است و دکور صحنه جای دیوارهای غارها را. گرچه که با وجود این که این حکایت، سره‌گرایان را خوش نمی‌آید، اما به ما یادآوری می‌کند که تکنیک در همان نقطه‌ی آغازین تئاتر با آن همراه بوده و نباید آن را به عنوان تهدیدی برای تئاتر تلقی کرد، بلکه به عنوان عنصری که پیوستگی ایجاد می‌کند.

این که تئاتر قادر است دائما خود را از نو کشف کند و همزمان راه چاره و زبان‌های جدید را در خود جای دهد، عاملی تعیین‌کننده برای بقا تئاتر است. چگونه تئاتر قادر خواهد بود، در مورد چالش‌های عصر خود شهادت دهد و چگونه خواهد توانست تفاهم میان ملت‌ها را تقویت کند اگر که خود آمادگی پذیرش چالش و تفاهم را نداشته باشد؟ چگونه تئاتر می‌تواند به خود ببالد که قادر است، در رابطه با مسائلی نظیر نارواداری، محرومیت و نژادپرستی راه حل پیشنهاد کند، اگر که خود در عمل با هرگونه وحدت و انتگراسیون مخالفت ورزد؟

برای آنکه بتوان جهان را با تمام پیچیدگی‌هایش به نمایش گذاشت، باید هنرمندان بتوانند ایده‌ها و اشکال جدیدی را عرضه نمایند و به هوش تماشاچیان اعتماد کنند، به توانایی‌های آنها در شناسایی سایه‌نمای انسانها در پرتو بازی دائمی نور و سایه.

درست است که ما هنگام بازی با آتش به خطر تن‌ درمی‌دهیم، اما همزمان دل به دریا می‌زنیم: در این بازی می‌توان سوخت، اما می‌توان باعث شگفتی و آگاهی دیگران هم شد.»