روز پایانی برلیناله، روز خرسهای طلایی و نقرهای است
۱۳۸۵ بهمن ۲۸, شنبهجشنواره برلین در روز نهم و دهم شاهد نمایش چهار فیلم دیدنی در بخش رقابتی بود. هر سه فیلم روز نهم با استقبال تماشاگران حاضر در سالن سینما روبرو شدند.
گويى که جشنواره به عمد بهترین فیلمهای خود را برای روزهای آخر نگاه داشته بود. اگرچه سه فیلم کاملا متفاوت بودند، اما در هر سه، طنز عنصر پیوند دهندهی وقایع تلخ و شیرین بود.
فیلم نخست از جمهوری چک با نام، " من به شاه انگلستان خدمت کردهام" ساخته یری منزل jiri Menzel بود. این فیلم براساس رمانی با همین نام از نویسنده توانای چک، بوهومیل هرابال ساخته شده است. (از این نویسنده رمان "تنهایی پرهیاهو" به زبان فارسی ترجمه شده است.)
داستان فیلم درباره گارسون کوچک اندامی به نام دیته است که با شرح کار خدمت به دیگران، در رستوران و هتلهای پراگ، درسده بیستم، همزمان به دگرگونیهای سیاسی در اروپا توجه دارد. آرزوی ثروتمند شدن او را به همکاری به رژیم نازی در زمان اشغال چکسلواکی میکشاند. بعد از جنگ جهانی دوم به زندان میافتد و اموال و داراییاش نیز مصادره میشود.
دومین فیلم از بریتانیای کبیر با نام هالم فو Hallam Foe بود. کارگردان این فیلم دیوید مکنزی است و با هنرپیشگی جیمی بل که از او پیشتر فیلم خوب بیلی الیوت Billy Elliot را میشناسیم. فیلم درباره پسر جوانی است که بیشتر وقت خود را به مشاهده مخفیانه انسانهای دوربر خود میگذارند. هالم اطمینان دارد که نامادریش، در مرگ مادرش نقش داشته است. و برای ثابت کردن ادعای خود به هر کاری دست میزند. برسر اختلاف با خانواده مجبور به ترک خانه میشود ودر شهر ادینبورگ (مرکز اسکاتلند) در هتلی کار مییابد. با زنی با شخصیتی مستقل که در ضمن شباهت زیادی به مادرش دارد آشنا میشود. دوربین در این فیلم شهر ادینبورگ را از فراز بام هایش به بیننده منتقل میکند. پرسپکتیو دوربین از این لحاظ استثنایی است. رفتار عجیب هالم طراوتی به روابط کاملا معمولی میبخشد، بدان نحو که موضوعات به ظاهر عادی برای تماشاگران هربار چیز جدیدی به همراه دارد. دیالوگهای فیلم ساده، دقیق و زندهاند. صرف نظر از کار قوی دوربین باید که به کار خوب تیم هنرپیشگان نیز اشاره کرد. مکنزی در این فیلم فقدان، عشق و سرانجام رستگاری وآزادی روحی را بیان میکند.
فیلم سوم از چین با نام پینگ گو Ping Guo (با عنوان انگلیسی فیلم "سردرگم در پکن") ساخته لی یو است. در حول وحوش این فیلم این ترس وجود داشت که به خاطر برخی از صحنهها، فیلم بصورت سانسور شده به نمایش درآید که ظاهرا نسخه کامل به اکران رفت. داستان فیلم درشهر پکن پایتخت چین رخ میدهد. شهری با رشد سریع که فقر و ثروت درکنار هم به نمایش میگذارد. ترسها و آرزوهای میلیونها نفر در این فیلم در زندگی دو زوج به نمایش در میآید. زوج اول که از روستا آمدهاند، در شهر پکن برای خود کاری یافتهاند و زوج دوم، زوج مسنتری است که به طبقه مرفه تعلق دارد، طبقهای که درحال شکلگیری در شهرهای بزرگ چین است. پس از حاملگی زن جوان و به دلیل روشن نبودن اینکه چه کسی پدر بچه است روابط پیچیدهای میان ایندو زوج بوجود میآید. سرانجام عقد قراردادی به مشاجرات ظاهرا پایان میبخشد ولی ماجرا ابعاد جدیدی مییابد.
لی یو بدون دید کلیشهای به انسانها روابط بغرنج برآمده از دگرگونیهای اقتصادی- اجتماعی در چین را ثبت کرده است، اگر چه فیلم متوجه اختلاف این دو زوج است، اما دوربین هر دو سوی روشن و تاریک در شهرهای بزرگ را به نمایش میگذارد.
آخرین فیلم به نام آنجل ساخته کارگردان جوان فرانسه، فرانسوا اوزون است. داستان بر اساس رمانی از الیزابت تایلور (نویسنده انگلیسی ۱۹۷۵ - ۱۹۱۲) با همین عنوان، ساخته شده است. فیلم داستان نویسنده زنی به نام آنجل دورل است، که با رمان های خود در آغاز موفقیت دارد و سپس با ناکامی و سقوط شخصی روبرو می شود. این فیلم تراژدی شخصیت های معروف را تداعی میکند.
درحالیکه رمان بطور کنایه آمیز و در بعضی موارد با ریشنخند از آنجل سخن می رود، اما فرانسوا اوزون چهره ای جذاب از این زن دراین فیلم می سازد.
شهرام اسلامی، گزارشگر صداى آلمان از برلين