1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

«رپ، زبان امروز و زبان جوانهاست» / گپى با كاوه و مهدى از گروه رپ «داد»

۱۳۸۵ شهریور ۱۹, یکشنبه

در دوران اخير تعداد گروههايى ايرانى فعال در سبك رپ و هيپ هاپ، چه در داخل و چه در خارج كشور بيشتر شده. يكى از اين گروهها، «داد» است كه با همت كاوه و مهدى شكل گرفته، در برلين فعاليت دارد و به تازگى آلبومى منتشر كرده است به اسم «گوش كن».

https://p.dw.com/p/A6C7
عکس: DW

مهدى حدود بيست سال و كاوه حدود شانزده سال است كه در آلمان زندگى می‌كنند. مهدى كه خود گيتاريست است، تا به حال ملودى‌هاى R&B و رپ براى خوانندهاى آلمانى تهيه و تنظيم كرده و از آن گذشته با هنرمندان جامائيكايى همكارى داشته است. كاوه نيز حدود هشت سالى است كه به زبانهاى آلمانى، فرانسه و انگليسى در سبك رپ كار می‌كند و از سال ۲۰۰۳ هم به عنوان خواننده مهمان با گروه‌هاى مختلف هيپ هاپ همكارى كرده.

(براى شنيدن گپ «عصر شنبه» با كاوه و مهدوى و همچنين شنيدن ترانه‌هاى «داد» و «عشق و محبت» از آلبوم گوش كن، فايل صوتى پايان صفحه را كليك كنيد!)

شهرام احدى

************

دويچه‌وله: شما سال پيش گروه يا پروژه «داد» را به راه انداختيد و الان هم آلبومتان را منتشر کرديد به اسم «گوش کن» که قطعاتش به سبک رپ و هيپ‌پاپ است. شما هردو در برلين زندگى مى‌کنيد. آشنايى‌تان به خيلى وقت پيش از تشكيل گروه برمى‌گردد، يا اينکه آشنايى‌تان تازه است و مدتى بعد از آشناشدن تصميم گرفتيد پروژه‌اى را راه بيندازيد؟

كاوه: چندسال پيش در کلوپى در برلين،» يک دوستى ما را با هم آشنا کرد و انرژى مثبت و سازنده‌ ما را کنار هم آورد و الان هم که ديگر حسابى با هم دوستيم.

دويچه‌وله: چطور شد اينقدر دير تصميم گرفتيد که اين گروه را راه بياندازيد، اگر آشنايى‌تان به خيلى وقت پيش برمى‌گردد؟

مهدى: اگر دقيق بخواهيم بگوييم، تقريبا ۱۶ماه هست همديگر را مى‌شناسيم و ۱۲ ماه هست که با هم شروع کرده‌ايم به کار کردن. چندتا آهنگ امتحانى ضبط کرديم و وقتى ديديم اينها خوب درست شده و آهنگ‌مان قابل قبول بود، شروع کرديم به ضبط يک آلبوم.

دويچه‌وله: در آلبوم «گوش کن» ۱۹ قطعه گنجانده شده. همه‌ى اين قطعه‌ها در طى همين همکارى ۱۲ ماهه‌ شکل گرفته، يا مثلا طرحى از آنها از قبل وجود داشته؟

مهدى: نه نه! همه توى اين مدت درست شده و همه در همين مدت يکسال درست شده.

دويچه‌وله: آهنگ تمام قطعات از مهدى هست و شعر تقريبا همه قطعات از هردوتان هست ...

مهدى: هر کسى شعر خودش را مى‌نويسد. درست است. و موزيک‌اش مال من است.

دويچه‌وله: بگوييم شعرها در نهايت، آنچيزى که آخر درمى‌آيد، کار مشترک شما دوتا هست. اما شروعش معمولا از يکنفر است. يعنى ايده اول، بهرحال بايد به ذهن يکى از شما دوتا برسد؟

مهدى: معمولا قسمت‌هاى hook را من نوشتم و قافيه‌هاى اول بيشتر مال کاوه هست و براى همين او معمولا شروع کرده.

دويچه‌وله: پيش آمده است كه ايده‌اى به ذهن‌تان برسد، اما نتوانيد مثلا، قالب خوبى يا كلمات مناسبى برايش پيدا کنيد؟

مهدى: نه! هنوز پيش نيامده.

دويچه‌وله: بهرحال شنونده شما طبيعتا ايرانى هستند و شعرها هم ايرانى هست و اين شنونده‌ها يک پيش زمينه فرهنگى خاصى دارند، حالا خودآگاه يا ناخودآگاه، و اين ترانه‌ها را مى‌شنوند و شايد خيلى از چيزها برايشان تابو باشد. آيا اتفاق افتاده كه مثلا ترجيح بدهيد از استفاده‌کردن کلمه‌اى رکيک پرهيز کنيد و بگوييد، نه! بهتر است اين را بگذاريم کنار؟

مهدى: نه! ما راحت صحبت مى‌کنيم. چون موزيک رپ موزيکى‌ست که آدم خيلى راحت صحبت مى‌کند از هرچى که دلش بخواهد و اصلا خصوصيت‌اش اين است که آدم مى‌تواند راحت صبحت بکند. اگر بخواهيم مثل شهرام شپره آواز بخوانيم که فحش نمى‌داديم. ما شهرام شپره هم نيستيم و راحت صحبت مى‌کنيم.

دويچه‌وله: هردو شما توى آلمان زندگى مى‌کنيد و خوب طبيعى‌ست که ذهن‌تان يکجورايى به مشکلاتى مشغول است که يا خودتان بهش برخورديد يا تيپ‌هاى همسن و سال خودتان. فکر مى‌کنيد شعر و کارهاتان تا چه اندازه براى مخاطبان داخل ايران جذاب باشد و يکجورايى آنها را هم شامل بشود؟

كاوه: به نظر من، کسانى که در ايران هستند، مى‌توانند اين مسايل و مشكلاتى را که ما داريم بشنوند. آلمان هم چيزهاى مثبت و هم چيزهاى منفى دارد. مثلا نژاد پرستى در آلمان زياد هست، به بعضى ديسكوها راهت نمى‌دهند، توى مغازه‌ها خيلى وقتها عجيب و غريب بهت نگاه مى‌کنند و خارجى‌ها کار و خانه خيلى سخت‌تر از آلمانى‌ها پيدا مى‌کنند. خوب، اينجور چيزها را ما توى شعرها و آهنگ‌هايمان مطرح مى‌کنيم. خوب براى يک ايرانى که توى ايران زندگى مى‌کند،‌ مى‌تواند اين جالب باشد که بداند ما چه تجربه‌هايى کرديم. يعنى از اين نظر مى‌تواند جالب باشد. ولى چيزهاى ديگر هم هست. مثلا در مورد عشق هست... و در مورد چيزهايى هم حرف مى‌زنيم که براى همه مشترک است.

دويچه‌وله: چطور شد توى اين آلبوم يک شعر از حافظ استفاده کرديد؟

كاوه: به نظر من خيلى جالب بود كه می‌شود از شاعرى مثل حافظ که چندين قرن پيش زندگى کرده، شعرى برداشت و يك به يك رپ كرد و روى آن beat هيپ هاپ گذاشت.

دويچه‌وله: ساختن کدام يکى از آهنگها بيشتر از همه وقت گرفت؟

مهدى: فکر مى‌کنم بيشتر از همه «گوش کن»، چون ما دنبال يک صدايى از راديو بوديم. اول يکصدايى برداشتيم از راديو، بخاطر ۱۱ سپتامبر و بعد ديديم، ممکن است سوءتفاهم بشود و مردم ما را غلط بفهمند. براى همين مجبور شديم از صداى راديوهاى ديگر استفاده بکنيم. آهنگ‌اش راحت بود، اما اين چيزهاى راديويى‌اش يک کم طول کشيد.

دويچه‌وله: کلا توى ايران خيلى طرفدارهاى موسيقى رپ روز به روز بيشتر مى‌شوند...

مهدى: طبيعى‌ست...

دويچه‌وله: چرا طبيعى‌ست؟

مهدى: بخاطر اينکه زبان امروز است. زبان جوانهاست. يعنى هرچى آدم دلش مى‌خواهد... براى همين ما از كلمات ركيك هم می‌توانيم استفاده كنيم. اگر ما شهرام شپره بوديم، همانطور که قبلا گفتم، ما يک شعرهاى چرت و پرت بايد مى‌خوانديم. اما اينها محتواى شعر ما نيست. ما حرف دلمان را مى‌زنيم و راحت هم حرف مى‌زنيم و خيلى راحت از دلمان بيرون مى‌آيد و اصلا نبايد فکر کنيم که چى مى‌خواهيم بگوييم.

كاوه: به نظر منهم هيپ‌پاپ يکى از بهترين راههاست که آدم مى‌تواند احساسات، باورها، افکار، تجارب و خاطراتش را راحت ابراز بکند. و اين موسيقى اين امکان را مى‌دهد که در مورد هر موضوعى آدم آزادنه حرف بزند. جالب اين است که اگر آدم برود مطالعه بکند در مورد هيپ‌پاپ، مى‌بيند که مى‌تواند آموزشى و آگاه‌کننده باشد، مثبت يا منفى، و همزمان هم مى‌تواند شاد و سرگرم‌کننده باشد. هيپ‌پاپ خيلى پيچيده است و به هنرمند بستگى دارد که با اين موسيقى چيکار مى‌خواهد بکند.