زمینه و پیامدهای سیاسی ماجرای ملوانان انگلیسی • مصاحبه

دویچه‌وله:آقاى فرجاد به نظر شما دستگيرى و آزادى ملوان ها را بايد در چارچوب تنش هاي اخير ايران بر سر برنامه هاى اتمي ارزيابى كرد يا انگيزه ها و رقابت بر سر قدرت در اين ميان نقش داشته‌اند؟

فرهاد فرجاد: در حقيقت هر دو مورد به هم ربط دارند. درگيرى ايران در مسئله اتمى و ادامه آن، خودش نتيجه اين درگيرى ها و سياست داخلى است. دستگيرى ملوانان به بهانه ورود به آب هاى ايران بود اما به نظر همه كارشناسان بسيار مشكل است كه گفته شود كجا مرز ايران است. من فكر ميكنم به كرات ملوانان انگليسى، به عمد يا غير عمد، در آب هاى ايران بوده اند، و اين هم از چشم ها دور نبوده است. در زمان آقاى خاتمى هم يكبار سپاه ملوانان انگليسى را دستگير كرده بود. به نظر ميرسد اين بار با نقشه اى از قبل بوده و از طرف سپاه اين عمليات طراحى شده است. اگر اين ها در آب هاى ايران هم بوده باشند، اين حساب شده بوده است. يعنى اينها كمين نشسته بودند و حساب شده اينكار را كرده اند. طبق مصاحبه اى كه يك مقام سپاه با سايت بازتاب كرده و هنوز هم روى اين سايت است، روز بازداشت متجاوزان بعنوان اينكه اين نشانه اقتدار جمهورى اسلامى است، ميگويد ما اينكار را كاملا با نقشه كرديم و فيلمبردارى كرديم. خلاصه به نظر من دستورى و كار سپاه بوده است. در همين مصاحبه اين مقام سپاه مى گويد تصميم درست يا غلط مقامات كشور براى آزادى اينها ربطى به ما ندارد و خللى در اراده و اقتدار نيروهاى مسلح ايجاد نمى كند. اين گفته نشان ميدهد كه دستگيرى كار آنها بوده اما آزادى ملوانان كار ديگران بوده است. حالا چرا اين دستور در اين زمان انجام شده، دلايل مختلف دارد. اول اين كه سپاه و جريان و جناح آقاى احمدى نژاد از نظر سياسى كاملا شكست خورده اند. از نظر وعده هايى كه دادند. الان جنبش هاى مختلف زنان، معلمان، كارگران و حقوق بگيران در مقابل دولت هستند و شعاراصلى آقاى احمدى نژاد كاملا شكست خورده و امروز ايشان زير فشار است و اينها كوشش مى كنند با ايجاد تنش و درگيرى هاى خارجى رييس جمهور را نجات دهند. شايد بتواند در سياست خارجى از موضعى قدرتمند از خود دفاع كند.

اين رويداد از منظر مناسبات بين المللى چه تاثيرى بر ديپلماسى ايران خواهد داشت؟

ببينيد! مسئله اصلى منطقه، صلح است.صلح عمده ترين نياز مردم منطقه است. هيچ چيز بالاتر از صلح براى منطقه نيست و هر اقدامى كه شرايط تنش و جنگى را تشديد كند به ضرر مردم منطقه است. اساسا اگر كشورى صلحدوست هم نباشد و زمامداران ايران چنين اهميتى براى صلح قائل نباشند، بايد بدانند كه صلح براى منطقه مبرم است و كشورهاى ضعيف در شرايط جنگى نمى توانند در قبال جنگ طلبى هاى آن سوى اقيانوس و گروه بوش مقاومت كنند. اين يك واقعيت است كه عقل عجيبى نمى خواهد تا درك شود. هر كس ميداند كه اگر مسئله نظامى بين ايران و آمريكا پيش بيايد، بازنده ايران است. بنابراين هر سياستى كه به نفع جنك طلب ها باشد به ضرر ايران است و هر اقدامى كه اين را تشديد كند به ضرر مردم منطقه است. آنچه تا حالا مانع از بمباران ايران توسط آمريكا شده، ضعف آنها نيست، بلكه افكار عمومى كشورهاى غربى در مخالفت با جنگ است.