1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

زنان در مسند قدرت

۱۳۸۴ اسفند ۱۷, چهارشنبه

”پيشرفت زنان در جهان به معنى پيشرفت همگان است“. اين نكته‌اى بود كه سران دولت و رهبران سياسى كشورهاى مختلف جهان، در سال گذشته در جلسه مجمع عمومى سازمان ملل متحد بر آن تأكيد ورزيدند. اما اين خواسته تا چه حد تحقق يافته است‌؟ كوفى عنان دبير كل سازمان ملل متحد به مناسبت هشتم ماه مارس، روز جهانى زن، بار ديگر كشورهاى مختلف جهان را فراخوانده كه تلاش خود را در تحقق اين امر افزايش دهند و گام‌هاى اساسى در راه برابرى عملى

https://p.dw.com/p/A4z6
حضور زنان در پارلمان‌ها تنها ۱۶ درصد است.
حضور زنان در پارلمان‌ها تنها ۱۶ درصد است.عکس: AP

حقوق زن و مرد بردارند. براى تحقق اين موضوع به برنامه‌هايى نياز است كه به زنان امكان حضور بيشتر در عرصه‌هاى مختلف سياسى و اقتصادى را بدهد. تفسيرى در اين باره از خانم اولريكه ماستكيرشنر، كارشناس مسائل زنان صداى آلمان:

كشورهاى ليبريا، آلمان و شيلى چند ماهى است كه داراى وجه مشترك جديدى هستند و آن اينكه سياستمدار زنى در رأس دولت‌هاى اين كشورها قرار دارد. البته، نه مى‌توان اين سه كشور را مستقيما با هم مقايسه كرد و نه زنانى را كه در اين كشورها بر مسند قدرت تكيه زده‌اند. اما اين سه رئيس دولت داراى يك نكته مشتركند و آن انتظاراتى است كه مردم از آنان دارند. از آن‌ها اين انتظار مى‌رود كه در عرصه سياست، جنبش و پويايى را بوجود آورند كه همتايان مردشان در انجام آن ناكام مانده اند. بسيارى به اين سه زن و همچنين هشت زن ديگرى كه كه سكان رهبرى سياسى را در كشورشان در جهان دردست دارند، اميد بسته‌اند.

زنان در پارلمان بسيارى از كشورها حضور دارند. بيش از ۱۶ درصد كرسى‌هاى نمايندگى مجالس در كشورهاى گوناگون جهان به زنان اختصاص دارد. اين رقم بيشتر از هر زمان ديگرى در تاريخ است. اما آيا مى‌توانيم حال از پايان يافتن جوامع پدرسالارى سخن گوييم؟ آيا خاتمه يافتن و پشت سر گذاردن تبعيض عليه زنان در پيش روى ماست؟ آيا براى زنان شركت برابر در قدرت اجتماعى به واقعيت در آمده است؟

جواب منفى است. داشتن تنها ۱۶ درصد از كرسى‌هاى نمايندگى مجالس چه ارزشى دارد در زمانى كه ما مى‌دانيم كه بيش از نيمى از جمعيت جهان را زنان تشكيل مى دهند. اگر در سى سال گذشته رشد شركت زنان را در پارلمان كشورهاى مختلف جهان بررسى كنيم به اين نتيجه مى‌رسيم كه اين رشد به رقم بسيار ناچيزى، يعنى تنها به پنج درصد مى‌رسد. اما لااقل اين رقم جهت رشد مثبت را نشان مى‌دهد. در اغلب گروه‌هاى نمايندگان مردم از كشورهاى گوناگون در جوامع بين المللى ميزان شركت زنان پايين تر از سى درصد است.

در خارج از اين چهارچوب بايد گفت كه بدست گرفتن قدرت سياسى توسط زنان امكان پذير است. قدرتى كه به تسلط سياسى ”فقط مردان“ خاتمه دهد. در زمينه اقتصادى اقدامات بسيار كمى صورت گرفته است. در تمام جهان، زنانند كه از امكانات كمترى براى بدست آوردن كار برخوردارند و اگر حتى محل كارى را بيابند، از نفوذ كمترى در اداره كار برخوردارند. درآمد زنان در برابر كار مساوى به مراتب كمتر از مردان است. حتى زمانى كه دراين و يا آن مركز كار، زنان مقام رياست را در اختيار داشته باشند، در موقع تصميم گيرى‌هاى اساسى مردانند كه حرف آ خر را مى زنند. براى نمونه سهم زنان در مديريت بازار بورس آلمان به فقط چهار درصد مى رسد.

در زمان بيشترين فرار سرمايه ها از كشور و بالا رفتن تفاوت سطح رفاه و زندگى انسان‌ها، اين سوال از ديدگاه زنان در جامعه مطرح مى‌گردد: چطور مى‌توان نيروهاى اجتماعى، كار، امكانات رفاهى و درآمد را در جامعه تقسيم كرد كه كودكان آينده بهترى را داشته باشند؟

كوفى عنان دبير كل سازمان ملل متحد در سخنرانى خود به مناسبت روز جهانى زن خواستار برابرى حقوقى زنان شد و اين انتظار بجايى است. اما زمانى كه با ارقام و اعداد نشان داده مى‌شود كه كدام كشورها در جهان براستى در اين راه گام هاى مثبتى را برداشته‌اند، مشخص مى‌گردد كه در واقعيت چه كمبودهاى اساسى در اجراى اين خواست موجود است.

حال زمانى رسيده كه همه دولت‌ها، سازمان‌ها و نهادها در اجراى اين امر يعنى برابرى واقعى زنان در قدرت و اداره امور فعال گردند و اين امكان را در سطوح مختلف براى زنان مهيا سازند. زيرا شايد در زمان حاضر ضرورت انجام اين امر بيش از هر وقت ديگرى است. زيرا با توجه به بحران‌هاى سياسى و اقتصادى موجود جهان خطر پيشرفت بافت پدرسالارانه در جوامع بالاست.