1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

سال ۱۳۹۱ و دانشگاه های "اسلامی‌تر" شده

مریم انصاری۱۳۸۶ آذر ۲۳, جمعه

می‌خواهند تا پنج سال دیگر دانشگاه‌ها را "اسلامی‌تر" کنند. محبوبه عباسقلی‌زاده می‌گوید: حکایت اسلامی‌ شدن دانشگاهها مثل باحجاب‌شدن زنهاست. ۲۷سال است که دارند فشار می‌آورند به زنها که حجاب‌شان رعایت کنند. آیا موفق شده‌اند؟

https://p.dw.com/p/CbbK
دانشگاه "غیر اسلامی" زیرا هم معترض است، هم دختران در اعترا‌ض‌ها شرکت می‌کنند
دانشگاه "غیر اسلامی" زیرا هم معترض است، هم دختران در اعترا‌ض‌ها شرکت می‌کنندعکس: AP

هفته گذشته وزیر علوم گفت ، امیدوار است در پنج‌ سال آینده فضای دانشگاهها چنان شود که هرکسی هنگام ورود به دانشگاه حس بکند به یک دانشگاه اسلامی قدم گذاشته است.

این مضمون سخنان وزیرعلوم در دیدار جمعی از معاونان و روسای دانشگاه تهران با محمدتقی مصباح یزدی است. آنان در این دیدار از میزان اسلامی شدن دانشگاه ها ابراز نارضایتی کردند و گفتند که فضای دانشگاه ها هنوز آنطور که باید و شاید اسلامی نشده است.

اما آیا اسلامی‌ترکردن دانشگاهها شدنی‌ است؟ در این سه دهه چه اتفاقی افتاده و چرا هیچوقت آنطور که مسئولان خواسته‌اند دانشگاه اسلامی نگردیده است؟

دانشجوی نمونه؟
دانشجوی نمونه؟عکس: AP

یک دانشگاه اسلامی چه شکل و شمایل و ویژگی‌هایی دارد که انسان به گفته وزیر علوم به محض ورود به آن اسلامی‌بودنش را حس کند؟

تصویری از حوزه به عنوان الگو

محبوبه عباسقلی‌زاده فعال زنان در پاسخ به این پرسش تصویری از حوزه علمیه می‌دهد:

"آنجا اینطوری‌ست که روحانی پشت پرده می‌نشیند و زنها را نمی‌بیند. زنها می‌آیند، تازه با چادر، اینور پرده می‌نشینند و روحانی دارد از پشت پرده به اینها درس می‌دهد. از سر کوچه یا از دم در جایی که زنها دارند درس می‌خوانند، هیچ مردی رفت‌وآمد نمی‌کند. در ورودی اساتید، از در ورودی زنها جداست. این تصوری‌ست که در مورد روابط جنسیتی در حوزه‌های علمیه که آیت‌اله مصباح یا دیگر آقایان علما آنجا هستند، دارد اجرا می‌شود."

اما آیا این نسخه در مراکز آموزشی کشور پیاده شدنی است؟ آیا می‌شود علوم را اسلامی کرد؟ محبوبه عباسقلی زاده این سوال را پی می‌گیرد و خود می‌پرسد: آیا می‌شود فیزیک را اسلامی کرد یا پزشکی را؟

"یعنی آیا اسلامی شدن این است که ما حوزه‌ی علمیه را بیاوریم وارد دانشگاه کنیم؟ مرتب کلاسهای معارف اسلامی بگذاریم؟ عربی بگذاریم و... و... و...؟ خب این دارد اجرا می‌شود. بنابراین آن چیزی که از نظر آقایان اسلامی‌شدن هست، این که همه آن حرفی را بزنند که آن علما یا آن آقایان مورد نظرشان هست. یعنی آنجوری مسلمانی باشند که در تصور آنهاست. و این امکان ندارد، و چون امکان ندارد، اتفاق نمی‌افتد! فضای دانشگاه فضایی‌ست که حتا اگر کسی از حوزه‌ی علمیه بلند شده رفته آنجا، بخاطر مقتضیات و آن زمینه و آن بافت اجتماعی که فضای دانشگاه دارد، حتا اگر خیلی هم متعصب باشد، بعد از دو سه سال، بعد از چندسال، وقتی با واقعیت‌های اجتماعی و با مطالبات دانشجویان مواجه می‌شود، خودبه‌خود او هم عوض می‌شود. برای همین است که ما می‌بینیم بعد از ۲۷ سال آن چیزی که آقایان می‌گویند اسلامی‌شدن، هنوز نداریم و هیچوقت هم این اتفاق نخواهد افتاد. الان قضیه اسلامی‌شدن دانشگاهها درست مثل باحجاب‌شدن زنهاست. ۲۷سال است که دارند فشار می‌آورند به زنها که حجاب‌شان رعایت کنند، موهایشان را بیرون نگذارند، لباس‌ رنگی نپوشند. آیا این اتفاق دارد می‌افتد؟"

وضعیت کنونی در دانشگاه‌ها

با این حال اگر بخواهیم تلاشهایی که از ابتدای انقلاب تا بحال برای اسلامی‌کردن دانشگاهها شده است، بشماریم، فهرستی طولانی می‌شوند. اقداماتی که در دوسال اخیر در نوع خود بی‌سابقه اند، بویژه در جدا کردن جنسیتی.

محبوبه عباسقلی‌زاده فعال زنان می‌گوید، تنها جایی که هنوز جداکردن جنسیتی انجام نشده، معابر داخل دانشگاههاست. محدودیت‌ها، به گفته‌ی محبوبه‌ عباسقلی‌‌زاده، از فعالیت‌های فرهنگی و سیاسی تا آموزشی را دربرمی‌گیرد. از برپایی مراسم بزرگداشت روز دانشجویی گرفته تا سفرهای پژوهشی و پروژه‌های علمی. و این محدودیت‌ها اگرچه به زیان همه‌ی دانشجویان هست، اما قبل از همه شانس دخترها را برای دسترسی به امکانات آموزشی پایین می‌آورد.

تحقیر دانشجویان

محبوبه عباسقلی‌زاده از محدودیت‌هایی که در مورد پوشش افزایش پیدا کرده اند، یا تذکرهایی که در مورد پوشش داده می‌شوند شروع می‌کند و معقتد است که نه فقط این محدودیت ها، بلکه نحوه اجرای آن تحقیری است برای دختران دانشجو:

"برای اینکه این مسئله خیلی سلیقه‌ای هست و هر نگهبانی مثلا حقی را داراست. اینکه مثلا یک دانشجویی بلند شده و با این امید دارد می‌رود که بنشیند سرکلاس و احساس شخصیت می‌کند از اینکه دانشجوی این مملکت است، می‌خواهد کمک کند و آینده‌ی این مملکت را می‌خواهد بسازد. ولی به محض اینکه پایش را می‌خواهد از دم در بگذارد تو، همانجا یک کسی که ممکن است اصلا به اندازه‌ی او درس نخوانده باشد، در سطح خیلی پایین باشد، حالا غیر از آن، کسی باشد که اصولا ادب کافی برای حرف‌‌زدن ندارد، با لحنی تحقیرآمیز در مورد پوشش دخترها بخواهد نظر بدهد و خود این مسئله خب از نظر روانی خیلی بچه‌ها را سرکوب می‌کند."

جداسازی جنسیتی

مورد دیگری که خانم عباسقلی زاده به عنوان عاملی منفی و تاثیر گذار بر روان و بهره وری دانشجویان دختر بر آن انگشت می‌گذارد جداسازی جنسیتی در کلاسهاست. او می‌گوید در دانشگاههای آزاد کلاسهای دخترها و پسرها اصولا جدا هست، ولی در دانشگاههای سراسری هم که کلاسها جدا نیست، باز دخترها به‌طور طبیعی به صورت یک قانون نانوشته، خودشان خودشان را جدا می‌کنند از پسرها.

"یعنی یک ردیف پسرها می‌نشینند و یک ردیف دخترها. و خب خود این در مشارکت اجتماعی، در مبادلات علمی خیلی تاثیر دارد. غذاخوری‌ها همه جداست و من می‌توانم به شما بگویم، چه در دانشگاههای آزاد و چه در دانشگاههای سراسری فقط شاید مثلا دانشکده‌ی فنی هست که کافه تریایش جدا نیست و اخیرا دانشکده‌ی خبر بود که کافه تریایش جدا نبود و می‌خواستند آن را جدا بکنند، ولی چون اعتراض کردند جلوی این قضیه گرفته شد. جداسازی‌های دیگری هم هست."

این جداسازی ها به کلاس درس و تریا خلاصه نمی‌‌شود. در سفرهای علمی هم پسرها از دخترها جدا هستند و این بر مطالعات و پژوهشها تاثیر دارد. چراکه مبادله ای صورت نمی‌گیرد. محبوبه عباسقلی زاده می‌گوید که حتی همه این محدودیت ها قابل تحمل هست، به شرطی که صلاحیت‌های علمی درجه‌بندی جنسی نشود:

"در سال اخیر خود سهمیه‌ بندی جنسیتی در پذیرش دانشجو، به‌رغم اینکه نمرات دخترها بالاتر هست، الان پدیده‌ی جدیدی‌ست، امری که امسال سازمان سنجش اعمال کرده است و اینکه اعمال محدودیت و اسلامی‌شدن در دانشگاهها از مسایل فیزیکی مثلا جداسازی جنسیتی در فضاهای عمومی پیشرفت کرده و به بخش‌های علمی در سطح انتخاب دانشجو، انتخاب حتا کسانی که می‌خواهند دوره‌های فوق‌لیسانس را بگذرانند و اعزام اینها به خارج، همه اینها الان یکی یکی دارد اعمال می‌شود. حالا چه به صورت قانونی و چه به صورت غیرقانونی، همه اینها دارد پیشروی می‌کند."

هژمونی مردانه

محبوبه عباسقلی‌زاده معقتد است که فضای دانشگاهی در ایران تحت سیطره و هژمونی مردانه است. این معنایش این است که در کلاسهای درس، در پاسخ به سوالات، در بحث های جمعی، دخترها از اعتماد به نفس پایین‌تری نسبت به پسرها برخوردارند، پسرها مشارکت بیشتری دارند و این به صورت یک اپیدمی در کل دانشگاهها وجود دارد.

"من خیلی دقت کردم روی حتا جلسات عمومی که ما داشتیم. موقعی که دخترها خودشان هستند، خیلی خوب جواب می‌دهند و باهم رقابت می‌کنند. ولی به محض اینکه یک پسر می‌آید و داخل جمع دخترها می‌شود، به یکباره اصلا مشارکت دخترها در جواب‌دادن می‌آید پایین و منتظرند آن پسر اول جواب بدهد. و این را شما ضرب کنید در تمام دانشگاههای ایران."

نبودن امکان معاشرت

مشکل دیگری که وجود دارد این است که در ایران تقریبا هیچ فضای عمومی برای معاشرت دختر و پسر وجود ندارد. یعنی حتی این امکان وجود ندارد که مثلا در پارکها یا حتا کافه‌های شهرهای بزرگ دختر و پسر خیلی براحتی با هم معاشرت کنند، چه برسد به شهرهای کوچک. محبوبه عباسقلی زاده می‌گوید تنها فضای مساعدی که وجود دارد که پروسه‌ی اجتماعی‌شدن را در جوانها شکل می‌دهد و اجازه می‌دهد پسر و دختر بتوانند رابطه‌ی آزادی داشته باشند، در دانشگاههاست. دانشگاههایی که بخاطر همان پدرسالاری، همان هژمونی قوی که قدرت را از طریق مردسالاری اعمال می‌کند، بخاطر آن چهره‌ی مردانه‌ای که در دانشگاه ها به مذهب می‌دهند، باعث می‌شود که علم هم مردانه بشود.

تظاهرات دانشجویی، دختر و پسر با هم - در جریان اعتراض مرزها برداشته می‌شوند و دانشگاه معترض است
تظاهرات دانشجویی، دختر و پسر با هم - در جریان اعتراض مرزها برداشته می‌شوند و دانشگاه معترض استعکس: DW

چه خواهد شد؟

با این همه نشست هفته گذشته مسئولان آموزشی نشان می‌دهد که آنها از میزان اسلامی شدن دانشگاهها ناراضی‌اند، معتقدند تغییرات آنقدر که باید و شاید در دانشگاهها انجام نشده‌‌اند و به دنبال راهکارهایی برای اسلامی تر کردن فضای دانشگاه هستند. آیا در پنج سال آینده، آنطور که وزیر علوم امید دارد، خاطر مسئولان آموزشی ایران از میزان اسلامی‌بودن دانشگاه ها آسوده خواهد شد ؟ پاسخ را نسل جوانی که در قرن بیست و یکم زندگی می‌کند خواهد داد.