1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

سرود ملى افغانستان در مراحل پيدايى

۱۳۸۴ بهمن ۴, سه‌شنبه

سرود ملى افغانستان در مرحله تكوين است. متنش نوشته شده و اكنون بايد آهنگسازى با ذوق و قريحه، موسيقى‌ آن را بسازد و بپردازد. ببرك واسا، افغان‌تبار آلمانى كه در حومه‌ى شهر كلن آلمان زندگى مى‌كند، از بيشترين شانس براى نوشتن موسيقى متن اين سرود برخوردار است. وى كه از سال ۱۹۸۰ در آلمان بسر مى‌برد، پيش از اين موسيقى متن را ساخته و آن را تسليم حامد كرزاى، رييس جمهورى افغانستان كرده بود. با وجود ابراز رضايت كرزاى از اث

https://p.dw.com/p/A4eK
ببرك واسا، آهنگ‌ساز آلمانى افغان‌تبار در تلاش است تا سرود ملى افغانستان را حيات بخشد.
ببرك واسا، آهنگ‌ساز آلمانى افغان‌تبار در تلاش است تا سرود ملى افغانستان را حيات بخشد.عکس: DW

� واسا، اين پارلمان افغانستان است كه بايد رأى نهايى خود را در مورد يادشده صادر كند.

سرود ملى افغانستان كه به دست عبدالبرى جهانى، شاعر و نويسنده معاصر افغان نوشته شده مى‌رود كه با دستان ببرك واسا، موسيقى‌دان افغان پاى به عرصه ظهور بگذارد. واسا در مورد متن سرود ملى افغانستان چنين مى‌گويد: در اين متن از وحدت ملى اقوام مختلف افغانستان سخن‌ رفته، مى‌شنويم كه وطن به همه‌ى افغان‌ها متعلق است و نام تمامى قبايل ذكر مى‌شود. بعد نوبت به يك بيت زيبا مى‌رسد كه مى‌گويد، افغانستان به مانند قلبى در سينه‌ى آسيا و همچون خورشيدى در آسمان آبى مى‌درخشد. ‌

واسا اينك در حال تكميل و پرداخت موسيقى متن اين سرود در يك اركستر است. وى توانسته اجازه‌نامه مخدوم راهين، وزير فرهنگ و اطلاعات افغانستان را بدست بياورد و از قول وزير مى‌گويد كه هيچ كس ديگرى براى ساخت آهنگ سرود داوطلب نشده و بر همين پايه، اميد زيادى دارد كه آهنگ او همان آهنگ سرود ملى افغانستان باشد.

اما توافق بر سر متن سرودى كه صحبت از وحدت ملى اقوام مختلف دارد، به آسانى انجام نگرفت. پس از گفتگوهاى بغرنج و طولانى مقامات رسمى افغانستان به اين نتيجه رسيدند كه سرود ملى افغانستان بايد در درجه نخست به زبان پشتو نوشته شود، بايد در آن نام‌هاى تمامى قوميت‌‌هاى افغان ذكر شود و بايد در آن گفته شود: الله اكبر.

با همين خطوط تعيين شده، عبدالبرى جهانى كه در آمريكا زندگى‌ مى‌كند، شروع به نوشتن كرد و متن سرود پيدايش يافت. حال، ببرك واسا بايد با موسيقى خود به اين متن جان ببخشد. اما چارچوب‌هاى تعيين شده براى او اندكى دست و پاگير است. وى مى‌گويد: آسان نبود، بايد براى متنى بلند سرودى آماده مى‌كردم كه يك دقيقه و يا حداكثر يك دقيقه و ۱۰ ثانيه به طول مى‌انجاميد. اين كوتاه بودن سرود قابل فهم است. مهمان خارجى كه به افغانستان مى‌آيد،‌ نيامده كه اركستر بلندى را بشنود،‌ بلكه مى‌خواهد استقبالى را شاهد باشد با يك سرود كوتاه، كارى كه من سرانجام توانستم در آن موفق شوم.

ببرك واسا ۲۵ سال است كه در آلمان زندگى مى‌كند، متأهل است و دو فرزندش در ‌آلمان بدنيا آمده‌اند. وى دارای تابعيت آلمانى است و در شهر كلن آلمان هشت گروه همسرا را رهبرى مى‌كند. او طرفدار موسيقى كلاسيك و باروك است. در سرودى كه آهنگش را او ساخته نيز مى‌توان رد پاى سبك غربى را پى گرفت.

واسا در سال ۱۹۷۸ در مدرسه عالى موسيقى چايكوفسكى در مسكو با مدرك فوق ليسانس فارغ التحصيل شد. در آن زمان كمونيست‌ها قدرت را در افغانستان به دست داشتند. واسا از مسكو به افغانستان بازگشت و به عنوان مدير كل بخش موسيقى صدا و سيماى افغانستان استخدام شد. اما هنرمند نيز نمى‌تواند از فراز و نشيب‌هاى سياسى در امان بماند و در مورد واسا نيز چنين شد.

واسا مى‌گويد: بعد فهميدم كه برخى از همكارانم در صدا و سيما اندك اندك ناپديد مى‌شوند. مى‌خواستم بدانم آنها كجايند. پس از آن روزى رك و بى‌پرده به من گفتند كه به تو مربوط نيست و من فهميدم كه از دمكراسى خبرى نيست.

در سال ۱۹۷۹ ارتش سرخ وارد افغانستان شد و فشارهاى سياسى شدت يافتند. واسا از نظرگاه مجاهدين افغان،‌ يك كمونيست بود، آن هم به اين دليل ساده كه در مسكو تحصيل كرده بود. كمونيست‌ها تلاش داشتند تا هنرش را به خدمت خود درآورند. اينگونه بود كه واسا فرار را بر قرار ترجيح داد.

واسا: بايد فرار مى‌كردم، آخر، فشارهاى سياسى زياد بود. مى‌خواستند به اجبار مرا وارد حزب حاكم وقت كنند و من نمى‌خواستم. ولى نمى‌توانستم ”نه“ بگويم، چرا كه در آنصورت جانم در خطر قرار مى‌گرفت. اين شد كه زيركى به خرج دادم و آنقدر موضوع را به تاخير انداختم تا توانستم فرار كنم.

موسيقى براى واسا زندگى است. واسا مى‌خواست هنرمندى مستقل باشد كه به حزبى تعلق ندارد. براى او موسيقى توانمندترين زبان دنياست، زبانى كه هركسى آن را مى‌فهمد و دريغا كه درست به همين دليل نيز آلت دست ديكتاتورهاى زمان قرار مى‌گيرد.

واسا: بدبختانه بسيارى از قدرتمداران و ديكتاتورها، مثل نازی‌هاى آلمان و يا استالين در شوروى سابق هنر را وسيله‌اى ساختند تا به اهداف سياسى‌شان برسند. من اين را نمى‌خواستم، چرا كه آزادى يك هنرمند بسيار ارزشمند است. من مى‌خواستم، آزاد بمانم.

... و اينك افغانستان آزاد و آزادى اين هنرمند مى‌رود كه به اين كشور غارت شده‌ در سال‌هاى جنگ، سرودى تقديم دارد بنام ”سرود ملى افغانستان“.