1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

سفر خاتمى به بوسنى هرزگوين

۱۳۸۳ اسفند ۱۸, سه‌شنبه

سيد‌‌ محمد‌ خاتمى رييس‌ جمهور ايران، پس از ديدار ديروز خود از كروآسى، امروز بعد از ظهر راهى بوسنى هرزگوين شد. از آن‌‌ رو كه اين كشور در طول سال‌هاى جنگ از حمايت نظامى ايران برخوردار بود، سفر خاتمى در محافل جهانى، تلاشى از طرف ايران براى سنگين‌تر كردن كفه حمايت‌هاى بين‌المللى از اين كشور ارزيابى مى‌شود.

https://p.dw.com/p/A4B0
عکس: dpa

سفر خاتمى به كرو‌آسى و بوسنى هرزگوين، درست سه ماه پيش از اتمام دوره دوم رياست‌جمهورى صورت مى‌گيرد. اين اولين ديدار يكى از روساى‌‌جمهور ايران از اين منطقه است. سخنان خاتمى كه در زاگرب پايتخت كروآسى در حضور دانشجويان مسلمان ايراد شد، رنگ و بويى فلسفى داشت. وى اظهار داشت، براى بررسى زمينه‌هاى تاريخى و علل پيدايش جنگ‌ها، بايد به جنبه‌هاى اخلاقى زندگى بنگريم و مبحث انسان‌شناسى را از نظر دور نداريم.

اين‌كه اظهاراتى اين‌چنين، چگونه در ميان جوانان و مردم منطقه انعكاس مى‌يابند را آينده پاسخ خواهد داد، اما آن چه كه مشخص است،‌ اهميتى است كه اين منطقه براى جمهورى اسلامى ايران دارد.

ايران در زمره كشورهاى مسلمانى قرار دارد كه در طول سال‌هاى جنگ در يوگسلاوى ِ سابق، حساسيت خاصى نسبت به سرنوشت مردم اين مناطق از خود نشان داد.

عربستان‌سعودى و امارات متحده عربى هر كدام در ابتدا به كمك‌هاى بشردوستانه، و پس از شروع درگيرى‌ها در سال ۱۹۹۱ ميلادى، به ارسال اسلحه به اين مناطق مبادرت كردند. پيكارجويان افغانى آن زمان، كه امروز تحت نام «القاعده» بر چسب خورده اند، پيشنهاد اعزام داوطلب براى شركت در جنگ و آموزش‌هاى نظامى را دادند. اما نقش ايران بدان جهت پر رنگ تر و با اهميت تر است كه مجموعه اين كمك‌ها را در اختيار آنان قرار داد. شواهد و مدارك بسيارى دال براين است كه ايران در آن زمان صدها پاسدار و بسيجى به منطقه اعزام كرد.

آن ‌‌چه شايان توجه است، برخورد دولت وقت آمريكا به تحركات ايران بود. آمريكا اگر چه تحركات ايران را با سؤظن نظارت مى‌كرد اما مخالفتى از خود نشان نمى‌داد. حتى در بهار سال ۱۹۹۴ ميلادى كه ايران تبديل به تامين كننده اصلى كمك ها به بوسنى هرزگوين شد، آمريكا از خود مقاومتى نشان نداد.

نگاهى به تاريخ مى‌تواند ما را در بررسى علت برجسته بودن نقش ايران در منطقه يارى رساند. صرب‌ها تقريبا سه‌چهارم بوسنى را تحت كنترل خود داشتند و مقاومت مردم بوسنى اغلب به دليل كمبود تداركات در هم شكسته مى‌شد. در حالى‌كه اروپا سكوت اختيار كرده بود، آمريكا تعهد كرد از طريق ارسال اسلحه و حمله هوايى ِ ناتو به كمك مردم بوسنى بشتابد.

همان زمان كروآسى با سئوالى جوياى نظر آمريكا شد كه آيا اين كشور مى‌تواند به عنوان گذرگاهى براى صدور اسلحه به بوسنى مورد استفاده قرار گيرد؟ آمريكا از دادن پاسخ واضح طفره رفت و همين موجب شد كه ارسال اسلحه به بوسنى از طريق كروآسى امكان‌پذير گشته و ايران بزرگترين ياور بوسنى در ارسال اسلحه شود. بدنبال ايران، تركيه و مالزى هم از مشى اين كشور پيروى كردند و اين همه با سكوت دولت آمريكا به رهبرى بيل كلينتون همراه گشت.

آمريكايىها در آن زمان از دخالت در امور بوسنى هرزگوين سر باز زدند تا از سويى قطعنامه سازمان ملل متحد را زير پا نگذارند و از سويى ديگر بهانه‌اى به دست كشورهايى كه منتظر فرصتى براى انتقاد از اين كشور بودند، ندهند.

ايران بى‌گمان با نقش پررنگ خود در حمايت از بوسنى هرزگوين توانست از پشتيبانى سياستمداران اين كشور برخوردار شود و به همين دليل سفر خاتمى به اين كشور نه تنها تعجب‌آور نيست بلكه گامى منطقى براى جلب حمايت بيشتر جهانيان و از اين راه بهره‌گيرى‌هاى سياسى است.