1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

سهيلا بنا / برجسته تر شدن مسائل زنان در گفتمان اجتماعى

۱۳۸۲ اسفند ۲۱, پنجشنبه

خانم بنا ميگويد هر چند تعادلى بين هجوم زنان به عرصه هاى آموزشى و حضور آنها در فعاليت هاى اجتماعى وجود ندارد اما ميزان رشد تحصيلات زنان پيش درآمدى بر ميزان مشاركت آنها در امور اجتماعى و سياسى خواهد بود و دير يا زود موانع موجود برسر راه حضور بيشتر زنان در اجتماع تبديل به موضوعى فراگير و عمومى خواهد شد. به نظرخانم بنا، مردان روشنفكر ما در برخورد با مسائل زنان نيز تا آنجا پيش رفته اند كه ديگردستكم وجود چنين مسئله اى

https://p.dw.com/p/A6QA
عکس: AP

را ديگرانكار نميكنند

گفت و گو: مهيندخت مصباح

دويچه وله: خانم بنا دربسيارى از استدلالها براى اثبات توانمندى و رشد اجتماعى زنان از آمار بسيار بالاى دختران تحصيلكرده و دانشجو سخن به ميان ميايد. به عقيده شما آيا اين آمار لزوما داراى محتواى عينى واجتماعى است ؟

سهيلا بنا: در اين بحث دو نكته وجود دارد. يكى مسئله توانمندى هاى فردى است كه زنان ما با ورود به دانشگاهها اثبات ميكنند و ديگرى پذيرش اجتماعى است كه الان زير سوال است. مسلما همه زنانى كه وارد دانشگاهها ميشوند، نمى توانند وارد بازار كار شوند. از دلايل فرهنگى گرفته مثل پس از ازدواج كه همسر احيانا اجازه كار نميدهد تا تبعيض هايى كه در بازار كار ايران هست و حتى برخى ادارات دولتى رسما اعلام ميكنند كه از پذيرش كارمند زن معذورند. اين ها موانعى هستند كه در جامعه ما وجود دارند و موجب ميشوند كه زنان در عمل توانمندى خود را به اثبات برسانند. بنابراين نتيجه اين ميشود كه زنان ما از نظر فردى حداكثر تلاش خود را ميكنند اما با موانع فرهنگى، اجتماعى، قانونى، اقتصادى، سياسى در ادامه مواجه ميشوند. اينها مشكلات اجتماعى هستند كه بر هر كدام بايد انگشت گذاشت و آنها را بررسى كرد. البته خود اين مسئله كه زنان به اين ميزان به دانشگاهها ميروند، خواهى نخواهى باعث عمده شدن و برجسته شدن اين موانع شده و به نظر من به تدريج اين موارد بازدارنده مبدل به مشكلات اجتماعى حادى در جامعه ما خواهند شد. كما اينكه الان هم گفتمان در اين باره شروع شده است.

دويچه وله: منظور من اين بود كه آيا ميتوان ميزان حضور زنان در مراكز آموزش عالى را با ميزان مشاركت اجتماعى آنها يكسان گرفت و آن را نشانه حضور اجتماعى و رشد تلقى كرد؟

سهيلا بنا: به نظر من رشد تحصيلات زنان پيش درآمدى است براى ميزان مشاركت آنها در اجتماع. براى اينكه زنان وارد تمام روابط اجتماعى بشوند، بايد در عرصه هاى توليد و كار واقتصاد هم وارد عرصه مناسبات اجتماعى و سياسى بشوند. الان در جامعه ما هجوم زنها به همه مرز ها همزمان آغاز شده و بار ايندو اين مساوى نيست و به اين زوديها هم مساوى نخواهد بود. وليكن موقعيت كنونى مقدمه اى است براى اينكه زنان ما وارد اين مناسبات اجتماعى بشوند و به طور موثر هم وارد شوند.

البته در كشورهاى غربى هم يكسرى عوامل بازدارنده سر راه ورود زنان به بازار كار و اجتماع هست . شرايطى منجمله بچه دارى، عدم وجود مهد كودك هاى مناسب، مشكلات ديگرى نظير سرپرستى بچه ها بعد از طلاق زنها را به شدت درگيرميكند.اما در كشور ما اين مسئله حاد تر است و ميزان اختلاف حضور زنان در دانشگاه و موسسات توليدى و كارى و خدماتى خيلى زياد است.

دويچه وله: خانم بنا، برگرديم به موضوع خشونت عليه زنان كه بحث روز است. مصداق هاى خشونت رايج در همه جاى دنيا يكسان است. مثل كتك زدن، اجبار به انجام يا عدم انجام برخى كارها، سو،استفاده هاى جنسى و غيره. اما چرا غالب مدافعان حقوق زنان تنها به همين عرصه بسنده ميكنند و از خشونت هاى كلامى، فرهنگى و خزنده كه در خيلى از تعبير ها هست غافل ميمانند؟

سهيلا بنا: البته اين طور كه شما ميگوييد نيست. مثلا در كشور ما از جمله خانم حجازى مقاله اى نوشته بودند در مورد خشونت هاى كلامى در كتابهاى تعبير خواب. در مورد لطيفه ها و فكاهى هاى ايران كه چقدر خشونت هاى پنهان و روانى عليه زنان وجود دارد. مسئله اين است كه خشونت فيزيكى خيلى گسترده تروآشكارتراست و خشونت هاى روانى و كلامى مخفى تر است . اين نوع خشونت ها متاسفانه آنقدر وارد فرهنگ ما شده اند كه ديگر بخشى از “نرم” رفتار اجتماعى شده اند. اينها بايد روشن شوند. در موردشان بحث شود و سپس با آن مقابله شود. اما پديده كتك زدن به عنوان رايج ترين شكل خشونت پذيرفته شده است. مقابله با خشونت هاى روانى كار پيچيده ترى مى طلبد. چون خودش پيچيده تر است. ما حتى در ميان روشنفكران هم اين رفتارهاى پيچيده را ميبينيم. مثل ناديده گرفتن زنان، ميدان ندادن به آنها و جدى نگرفتن شان از جمله چيزهايى است كه بر سراسر فرهنگ ما چنگ انداخته است.

دويچه وله: اتفاقا در همين رابطه ميخواستم با اشاره به موضوع سهميه بندى حضور زنان در اتحاد جمهوريخواهان و بحث هايى كه در كنگره برلين درگرفت، سوال كنم. اصولا چرا پيگيرى مسائل مربوط به زنان را لزوما خود خانمها بايست بعهده بگيرند؟ گويى آقايان اين حيطه را در شان خويش نميدانند يا نازل تر از حد و راندمان خود ميبينند؟

سهيلا بنا: من تا حد زيادى با شما موافقم. ولى اين را به شكل يك روند نگاه ميكنم. يك دوره اى هست كه مردها مسائل زنان را اساسا انكار ميكنند و تنها زنان هستند كه به مسائل خود تمركز و توجه ميكنند. بعد دوره اى هست كه ما جلوتر آمده ايم و مردها مسائل زنان را ميبينند. اما آن را بقول شما، نه مسئله اى اجتماعى، بلكه تنها مسئله زنان ميبينند. در اين مرحله مردان روشنفكران ما به زنان اين فرصت را ميدهند كه به مسائل خود رسيدگى كنند. مرحله بعد از اين مرحله اى خواهد بود كه مردان مشاركت فعال در عرصه مسائل زنان داشته باشند. چرا كه اينها مسائل همه جامعه است.

من فكر ميكنم ما در اتحاد جمهوريخواهان در حال گذار از اين مرحله بى تفاوتى مردان به مرحله مشاركت شان هستيم. همين كه سهميه بندى پذيرفته شد و پاسخ هاى مثبتى كه ما در اين رابطه داشتيم، دستاورد خوبى است كه ميتواند كيفيت ديگرى به پيگيرى مسائل زنان بدهد. به باور من، ما زنها نمى توانيم به تنهايى تاثيرى در جامعه داشته باشيم و بايد همدوش مردان در اجتماع باشيم. اين تغيير به سوى مشاركت بايد با كمك مردان و زنان باشد. من اميدوار و خوشبين هستم كه به ويژه با قبول طرح سهميه بندى حضور زنان در اتحاد جمهوريخواهان ايران، كه زنان فعال و علاقمند ما به ميدان بيايند . الان كم كم هم مشاهده ميكنيم كه از سوى مردان هم توجه هاى بيشترى به اين موضوع ميشود.

دويچه وله: حال اين سوال پيش ميايد كه “ كميسيون زنان” اتحاد جمهوريخواهان ايران و اصولا خود اتحاد در مورد شعار سراسرى و جهانى” مقابله با خشونت عليه زنان” چه موضعى گرفته، به چه ترتيبى مسئله و فراخوانى به اين اهميت را در دستور كار خود قرار داده است؟

سهيلا بنا: ما كارى را شروع كرده ايم كه فكر ميكنم محصول اش خيلى جدى خواهد بود. پرسشنامه اى تهيه كرده و به آقايان فعال سياسى و به ويژه آقايان فعال در اتحاد جمهوريخواهان داده ايم و نظرآنها را در اينمورد خواسته ايم. اين سوالات به شكل مصاحبه هاى آنى نيست. چون مايل هستيم به اينها فرصت داده شود تا در موردش فكر كنند و بعد پاسخ دهند. به عبارت ديگر اين گامى است براى اينكه مردان را به شكل فعال با موضوع خشونت و تبعيض درگير كنيم. از آنها پرسيده ايم در اين زمينه چه فكر ميكنند. چه نمونه هايى در اطراف خود ميبينند.

اين يك نظر خواهى ساده نيست. من فكر ميكنم اين تلاشى است تا آنها را از نظر ذهنى درگير اين موضوع كنيم. تعدادى به ما پاسخ داده اند ولى هنوز خيلى ها جواب نداده اند. شايد اهميت كار را درك نكرده اند و شايد نياز به زمان دارند كه ابرام كار برايشان روشن شود. بهر حال ما تلاش خود مان را ميكنيم و هدفمان اينست كه در آينده نيز چنين سوالاتى را به طور موازى از زنان هم بكنيم.

دويچه وله: خانم بنا فعاليت هاى مربوط به حقوق زنان در آمريكا و در ناحيه كاليفرنيا كه شما زندگى ميكنيد، چگونه اند؟

سهيلا بنا: اينجا مسائل زنان در سطوح مختلف هم نظرى و هم عملى بررسى ميشود. مثلا در آمريكا گروهى هست كه خانم آبادى پايه گذارى كرده اند و به پناهندگان در تركيه كمك ميكنند كه البته تنها شامل زنان نميشود. سازمانهاى خيريه زيادى اينجا وجود دارد. از جمله خانمهاى ساكن آمريكا در كمك به سازمان خيريه كهريزك خيلى فعال هستند. اصولا زنان ما در كارهاى نيكوكارى خيلى علاقمندى از خود نشان ميدهند. علاوه بر اين در پيگيرى مسئله خشونت عليه زنان، اينجا خانمهايى هستند كه به ويژه با ايرانيان و افغانى ها كه وارد اين جامعه ميشوند، زبان بلد نيستند، قوانين و حقوق خود را نميشناسند براى برخورد به خشونت كمك ميكنند. چون معمولا زنانى هستند كه همسرانشان از ناآگاهى و سادگى آنها سوءاستفاده ميكنند و آنها را مورد خشونت قرار ميدهند.

من فكر ميكنم بهتر است اين گروهها كم كم با نهاد هاى مشابه در ايران ارتباط برقرار كنند. انتقال تجارب ميتواند خيل موثر باشد پل هاى ارتباطى خوشبختانه به كمك اينترنت زده شده اما من فكر ميكنم هنوز تماس هاى ما با داخل و خارج كافى نيست و بايد اين ارتباط ها براى ياد گرفتن متقابل و تبادل تجربه، گسترش يابند.

دويچه وله: كمى از فعاليت هايى كه معمولا براى گراميداشت هشت مارس در شمال كاليفرنيا صورت ميگيرند، تعريف كنيد.

سهيلابنا: زنان ايرانى دراين ناحيه به نظر من از فعال ترين كسانى هستند كه هشت مارس راشادمانه جشن ميگيرند، مثلا امسال در دانشگاه بركلى، خانم الهه امانى سخنرانى دارد. خانم سپيده خسرو جاه در مورد رسانه ها سخنرانى ميكند و خانم شاپرك خرسندى هم كه مثل پدرشان آقاى هادى خرسند، استند آپ كمدين هستند، برنامه دارند. علاوه بر اين قرار است باز با برگزارى يك برنامه رقص در همين منطقه كمك مالى جمع شود . برنامه هاى ديگرى هم هست از قبيل گردهمايى هاى صميمانه و زنانه و صحبت كردن در مورد مسائل خودمان كه به نظر من از نظر آشنايى ها و تماس ها بسيار مفيد است.

خوشبختانه يكى از خانمهاى فعال شمال كاليفرنيا، خانم جميله داوودى تماس ها با ايميل را زنده نگهداشته و ما هر ماه برنامه و سخنران داريم. خانمهاى فعالى كه در منطقه هستند، زمينه هاى مختلف مثل نويسندگى، هنر، تحقيقات و هر موضوع جالبى كه مربوط به مسائل زنان باشد را تم صحبت ها و گردهمايى ها قرار ميدهند. در موقعيت هاى مختلف هم خانمهاى اين منطقه، برنامه هاى جمع آورى كمك مالى ميگذارند. مثلا زنان آزاديخواه شمال كاليفرنيا برنامه و جشن مفصلى به مناسبت اعطاى جايزه نوبل صلح به خانم عبادى داشتند اخيرا هم همين تشكل برنامه اى داشت براى كمك به زلزله زدگان بم كه بسيار موفق بود. زنان اصولا در شمال كاليفرنيا در برنامه هاى اجتماعى بسيار فعال و كوشا هستند.

دويچه وله: آيا ارتباط مشخصى با خانمهاى داخل كشور كه در تشكل هاى غير دولتى فعال هستند در شمال كاليفرنيا وجود دارد؟ تبادلى براى آشنايى با نحوه و حيطه كار آنها موجود هست؟

سهيلا بنا: ارتباطات عمدتا اينترنتى است و ما اخبار را از طريق اينترنت دنبال ميكنيم. گاهگاهى كسانى از ايران ميايند و سخنرانى دارند كه از اين طريق با همديگر آشنا ميشويم. ضمنا آشنايى عمده ما از طريق كنفرانس ساليانه بنياد پژوهش هاى زنان است كه فرصت بسيار خوبى است تا همه با يكديگر آشنا شويم. متاسفانه بيشتر از اين تماسى نيست و من فكر ميكنم جا براى گسترش اين تماس ها زياد است و اميدوارم با بهتر شدن روابط و آسان تر شدن كسب ويزاى آمريكا، امكان حضور كسانى كه مايلند از ايران براى سخنرانى و اعلام نظر به اينجا بيايند، بيش از پيش فراهم شود.