1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

سياست خارجی آلمان در سالی كه گذشت

اسكندر آبادى۱۳۸۳ دی ۲۲, سه‌شنبه

همان‌گونه كه معمولا از كشور آلمان انتظار ميرود، در سال ميلادی‌اى كه گذشت نيز آلمان در عرصه بين‌المللى، سياستی آرام، آهسته و بی جنجال را دنبال كرد. البته روابط اين كشور با امريكا و مسئله پذيرش تركيه در اتحاديه اروپا، گاه آلمان را به ستونهای اول روزنامه ها كشانيد. در گفتار زير مروری داريم بر سياست خارجی آلمان در سالی كه گذشت.

https://p.dw.com/p/A56W
ديدار يوشكا فيشرو وزير امور خارجه آلمان و همتاى ايرانى‌اش، كمال خرازى در حاشيه نشست مجمع عمومى سازمان ملل متحد در سپتامبر سال ۲۰۰۴
ديدار يوشكا فيشرو وزير امور خارجه آلمان و همتاى ايرانى‌اش، كمال خرازى در حاشيه نشست مجمع عمومى سازمان ملل متحد در سپتامبر سال ۲۰۰۴عکس: AP

مشكل عراق و موضع آلمان در اين رابطه از مهمترين موضوع هايی بود كه سال پيش نيز سياست خارجی آلمان را به خود مشغول داشت. گرهارد شرودر صدر اعظم آلمان بار ديگر تاكيد كرد كه اين كشور هرگز سربازی به عراق نخواهد فرستاد و هيچ توجيهی برای جنگ در اين منطقه را نخواهد پذيرفت. شرودر اين سخنان را تابستان گذشته در زمانی ايراد كرد كه در كنفرانس سران ناتو شركت كرده بود. بايد دانست كه حكومت موقت عراق، پيش از آن از هم‌پيمانان ناتو درخواست كمك كرده بود و در همين رابطه بود كه سران ناتو بر سر نقش فعال خود در بازسازی ارتش عراق به توافق رسيدند. دولت آلمان علی رغم مخالفت دبير كل ناتو و نيروهای اقليت در مجلس كشور، تنها به فرستادن خودروهای باری ارتشی و آموزش افسران عراقی در خارج از منطقه، تن داد. دبير كل ناتو در اين رابطه گفت: ”هر چند برای من قابل درك و توجيه است كه آلمانيها بگويند ما در درون عراق آموزش نميدهيم بلكه در كويت، اردن يا حتی آلمان اين اقدام را انجام ميدهيم، اما وقتی افسران ناتو جزئی از ارتشی هستند، ديگر نميشود گفت كه ناتو مأموريتی دارد ولی ما همكاری نميكنيم.“

جالب اينكه در اين رابطه از سوی امريكا انتقاد شديدی به آلمان نشد. با اين كه رابطه بوش و شرودر در سال گذشته نيز نسبتا سرد باقی ماند، ولی هردو طرف كوشيدند بر نقاط مشترك دو كشور تاكيد ورزند. در اين زمينه هم تلاشهای مشترك دو كشور در برخورد با ترروريسم بين‌المللی قابل ذكر است و هم تلاشهای پيگير آلمان در بازسازی افغانستان و در همراهی با ايالات متحده امريكا. البته آلمان پيش از اين طی كنفرانس كشورهای ياری دهنده به افغانستان، كمك هزينه ای بالغ بر ۳۲۰ ميليون يورو در اختيار آن كشور گذاشته بود ولی در ماه مارس گذشته نيز برای ۴ سال آينده مقدار كمكی به همان مبلغ را به كمكهای قبلی خود افزود. يوشكا فيشر وزير امور خارجه آلمان ابراز خرسندی كرد كه برای بازسازی افغانستان در ۳ سال آينده بودجه‌ای برابر با ۸ ميليارد دلار فراهم آمده است. در ازا از حامد كرزای رئيس جمهور اين كشور خواسته شده كه نبرد عليه قاچاق مواد مخدر، كه پس از بركناری طالبان ابعاد گسترده‌ای يافته را در دستور كار خود قرار دهد.

گفتنی است كه حامد كرزای تنها به كمك پاسداران بين المللی صلح ميتواند امنيت را در كشور برقرار كند و آلمان با ۲۰۰۰ سرباز از فعالان نخستين اين پاسداران است. افزون بر ناحيه كندوز كه توسط نيروهای آلمانی محافظت ميشود، وزارت دفاع آلمان در تابستان گذشته گروهانی متشكل از ۹۰ سرباز نيز در استان فيض آباد مستقر كرد. در آن ناحيه هنوز آرامش كامل برقرار نشده است. برای نمونه در شهريور ماه گذشته، عده ای چند ساختمان متعلق به نيروهای كمك‌رسانی بين‌المللی را ويران ساختند و پاسداران صلح آلمانی نتوانستند جلوی آن اخلال را بگيرند. در پی اين حادثه وزير دفاع آلمان كه مورد انتقاد پارلمان كشورش قرار گرفته بود گفت: ”مسلم است كه من مسئوليت استقرار نيروهايمان در آن منطقه را ميپذيرم. اگر چنين نبود، هرگز از مجلس تقاضای رای اعتماد برای اين اقدام را نميكردم.“

گفتنى است كه در كشاكش برخوردهای انتخاباتی در افغانستان نيز چند پاسدار صلح آلمانی زخمی شدند. با اين حال، گرهارد شرودر نخستين سياستمدار خارجی بود كه پس از انتخاب كرزاى، از افغانستان ديدار كرد و تاييد او به عنوان رئيس جمهور را به وی تبريك گفت. بارى. در سال ميلادی گذشته، تنها كشمكش در افغانستان نبود كه پاسداران صلح آلمانی را به مخاطره افكند. در كوزووو نيز ۳۳۰۰ سرباز آلمانی شاهد و درگير كشمكشهای صربها و آلبانيايی ها بودند. در ماه مارس كه زد و خورد در اين منطقه بالا گرفت، نيروهای نامبرده نتوانستند از آتش افروزی در كليساهای صربی جلوگيری كنند. پس از آنكه رسانه ‌های همگانی از قتل يك صرب در منطقه حفاظتی نيروهای آلمانی خبر دادند، وزير دفاع آلمان مورد انتقاد شديد واقع شد، و مجبور به تغيير برنامه های خود در منطقه بالكان و تجهيز بيشتر و بهتر پاسداران صلح آلمانی گرديد.

از منطقه های ناآرام ديگری كه سياست خارجی آلمان را به خود مشغول داشت، يكی هم دارفور بود كه دير زمانی است در آنجا دست‌نشاندگان حكومت سودان به كشتار و آزار مردم بومى، دست يازيده اند. هفته گذشته پس از ۲۱ سال جنگ و برخورد، پيمان صلحی ميان حكومت سودان با مسيحيان جنوب اين كشور به امضا رسيد ولی باز به مسئله دارفور هيچ اشاره ای نشد. در ماه ژوئيه سال گذشته، يوشكا فيشر پس از تلاشهای بی نتيجه كوفی عنان و وزير امور خارجه ايالات متحده، سفری به پايتخت سودان كرد ولی نتوانست جز تسهيل كمك‌رسانی غيرنظامی راه حلی بر مشكل مردم دارفور بگشايد. سر انجام در ماه دسامبر گذشته، ارتش آلمان امكان يافت ۲۰۰ سرباز و سه هواپيما به منظور نقل انتقال سربازان، در اختيار نيروهای پاسدار صلح بين المللی در دارفور بگذارد. همزمان با اين اقدام سياستمداران آلمانی از خواست افريقاييها به منظور حل مسائل خود به دست سياستمداران بومي، پيگيرانه پشتيبانی كردند.

آلمان نه تنها به حضور دائمی سازمان وحدت افريقا در شورای امنيت تاكيد ميورزد، بلكه اين حق را برای خود نيز در شورای نامبرده قائل است. يوشكا فيشر وزير امور خارجه آلمان در نشست مجمع عمومی سازمان ملل در اين رابطه گفت: ”چهل سال است كه تركيب شورای امنيت به همان ترتيب گذشته، دستنخورده باقی مانده است. تصور ميكنم به راستی زمان آن رسيده كه اين شورا را با موقعيت جهانی و زمانه حاضر تطبيق دهيم. از برزيل، هند و ژاپن گرفته تا آلمان و نمايندگان نوين افريقايی همه بايد به عنوان عضو دائم در اين شورا حضور داشته باشند و در اين خصوص به راهكارهای نيمه كاره و كوتاه مدت هم نبايد متوسل شد.“ سياستگزاران آلمانی در تلاشند شش عضو دائم ديگر از جمله آلمان را به اعضای شورای امنيت بيفزايند، اگر حتی به ايشان حق وتو داده نشود.

اگر در اين گفتار كوتاه اجبارا از تنشهايی كه در روابط آلمان و لهستان در سال گذشته پديد آمد بگذريم، نميتوانيم از مسئله پذيرش تركيه به اتحاديه اروپا ناگفته بگذريم. موضع آلمان در اين رابطه دوگانه بود. در حالی كه نيروهای ائتلافی دولتی از ورود تركيه به اتحاديه اروپا پشتيبانی كردند و ميكنند، اپوزيسيون پارلمانی آلمان با اين قضيه مخالف است. حتی چيزی نمانده بود كه احزاب محافظه كار به تهيه طومارهايی عليه ورود تركيه به اتحاديه اروپا بپردازند كه تنها با دخالت و دلجويی های يوشكا فيشر اين اقدام مسكوت ماند. مسئله تركيه از موضوعهای سياسی است كه تا ديرزمانی سياست خارجی و داخلی آلمان را به خود مشغول خواهد داشت.