1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

شانس‌ها و محدوديت‌هاى شغلى زنان در آلمان

مريم انصارى۱۳۸۵ بهمن ۱۳, جمعه

در پيشرفتهاى تحصيلى، زنان آلمان بر مردان پيشى گرفته‌اند. توانايى‌هاى شغلى‌شان افزايش قابل توجهى يافته و همراه با آن اعتماد به‌نفس براى طراحى زندگى فردى و اجتماعى‌شان. با وجود اين پيشروى، اكثريت زنان آلمان بر اين عقيده‌اند كه مبارزه آنها براى بدست آوردن شانس مساوى با مردان به پايان نرسيده. آنچه هم چنان عقب مانده، موقعيت زنان آلمان در رده‌هاى بالاى مديريت و رهبرى است و علاوه برآن...

https://p.dw.com/p/A6LR
عکس: AP

بر اساس آمارى كه انستيتيوى تحقيقاتى «آلنس باخ» انجام داده، تنها ۳۲ درصد زنان معقتدند كه براى تساوى حقوق با مردان به اندازه كافى كار شده و ۶۱ درصد آنها ميگويند هنوز به آنچه ميخواهند نرسيده‌اند. بنا بر آمار اين انستيتو اكثريت مردان بخش غربى آلمان براين نظرند كه تساوى حقوق زن و مرد در تمام زمينه‌ها به تحقق پيوسته و ”سروصداى” زنها بى‌مورد است. جالب است كه مردان بخش شرقى آلمان نسبت به اين برابرى با ديده ترديد می‌نگرند و زنان شرق آلمان بدبين‌تر از مردان آن هستند.

كوشش براى بدست آوردن حقوق برابر با مردان نه يك موضوع تاريخى، و نه انجام وظيفه، كه مسئله‌اى زنده و روزمره براى زنان آلمان است.

”يوتا اوتن” مهندس الكتروتكنيك، مادر دو فرزند و يكى از فعالان با پشتكار مسايل زنان است و عليرغم تحصيلات بالا و يك دوره زندگى شغلى موفق در آلمان معتقد است:

” حقوق برابر زنان با مردان وجود ندارد. اما آنچه مسلم است شرايط براى زنان مداوما روبه بهتر شدن است و در سالهاى اخير تغييرات محسوسى كرده. البته در اينجا نيز شانس زنها در بدست آوردن مشاغل خوب بستگى به اين دارد كه در كدام رشته درس خواند و بدنبال كدام شغل و چه موقعيتى هستند.”

او از تجربه شخصى خودش می‌گويد:

” زمانى كه من اولين بار در جستجوى كار بودم، سال ۱۹۸۹، اين حرفه هنوز مردانه بود، و فضاى حاكم بر آن بسيار محافظه‌كارانه. بايد با پيش داورى‌هاى مختلفى ميجنگيدم. اگرچه اين فضا به مرور زمان عوض شده، اما تفكر محافظه كارانه هنوز هم بر آن حاكم است. من در يك اداره دولتى استخدام شدم. ماه هاى اول مردهاى همكارم گاه وبيگاه متلك‌هاى احمقانه‌اى می‌پرداندند. بعد از سپرى شدن يكدوره پذيرفتند كه بايد وجود مرا جدى بگيرند.”

اما مشكل زنان در محيط كار تنها به متلك‌هاى مردانه و كارفرمايانى كه توانايى هاى زنان را براى ارتقاء شغلى ناديده می‌گيرند خلاصه نمی‌شود. زنان آلمان هنوزهم براى كار مشابه دستمزد كمتر دريافت می‌كنند، آنهم چيزى حدود ۲۵ درصد!

باوجود مشكلات ياد شده اكثريت زنان آلمان معتقدند كه نابرابرى جنسيتى در برخى زمينه‌ها از بين رفته است. در آموزش، فعاليت‌هاى هنرى و فرهنگى، و در ورزش. هم چنين ادارات، انجمن ها و كانونهاى مختلف عرصه‌هايى هستند كه برابرى حقوقى زنان با مردان در آنها در حد بالايى به تحقق رسيده. ولى بايد ميان حق برابر در انتخاب شغل و حق برابر در موفقيت شغلى و ارتقا به رده‌هاى بالاى مديريت تفاوت گذاشت.

يوتا اوتن مهندس رشته الكتروتكنيك می‌گويد:

” در رشته‌هاى فكرى و علمى شانس زنها بسيار خوب است و حتى امكان بهترى براى رشد پيدا می‌كنند، اما در رشته‌هايى كه هنوز ”مردانه” به شمار می‌آيند، و همينطور هم موقعيتهايى كه هنوز در يد مردان است، براي نشان دادن ظرفيت‌ها و توانايى هايشان با مشكل مواجه می‌شوند.”

۵۷ درصد زنان آلمان اطمينان دارند كه در انتخاب شغل مورد نظر از شانسى مساوى با مردان برخوردارند، اما تنها ۳۴ درصد آنها همين اطمينان را نسبت به برخوردارى از شانس ترقى برابر با مردان درمحيط كار خود دارند. در اينجا گروه وسيعى از زنان معتقدند كه يك تساوى حقوق واقعى ميان آنها و مردان براى ترقى شغلى وجود ندارد.

خانم پرى نيمان مسئول تساوى حقوق زن و مرد در راديو تلويزيون شمال آلمان در استان نيدرزاكسن در اين باره به ما می‌گويد:

”در آلمان هم مثل همه‌جای دنیا هنوز در تمام ادارات تساوی حقوق زن و مرد وجود ندارد. مثلا در بخش ژورنالیسم زنهای زيادی داريم، ولی وقتی نگاه می‌کنیم می‌بینیم در رهبری سازمان یا در شغل‌هایی که بالاتر هست تعداد زنها کمتر می‌شود. و اين مشکلى نیست که فقط در اداره‌ی ما وجود داشته باشد، بلکه در سراسر آلمان و سراسر اروپا اینطور هست.”

و بدتر اينكه كار مساوى زنها با مردها به معنى دريافت دستمزد مساوى نيست. فقط ۱۳ درصد زنان آلمان خلاف اين نظر را دارند، يا بهتر بگوييم در كار خود اين موفقيت را داشته‌اند كه از دستمزد مساوى با مردان براى كار مشابه برخوردار شوند. يوتا اوتن:

” دستمزد زنان در مشاغلى كه نياز به تحصيلات عالى دارند، تقريبا برابر است. اما از آنجا كه مردها امكان بهترى براى ارتقاء دارند، اين معادله برهم می‌خورد زيرا آنها خيلى سريعتر از زنها به رده هاى بالاتر ميرسند و به همين دليل هم درآمد بالاترى دارند.”

خانم نيمان مسئول تساوی حقوق زنان با مردان در راديو تلويزيون استان نيدرزاكسن هم اضافه می‌كند:

” ببینید، در آلمان تمام حقوقها بر مبنای قوانین داده می‌شود. بر طبق قانون یک خبرنگار زن با یک خبرنگار مرد به یک اندازه حقوق می‌گیرد. این قانونش هست. منتها وقتی نگاه می‌کنیم می‌بینیم مردها خیلی زودتر به مراجع بالاتر می‌رسند، به درجات بالاتر می‌رسند، زودتر در کارشان پیشرفت می‌کنند ، در نتیجه زودتر هم حقوق‌شان بیشتر می‌شود. اگر به اين شكل نگاه ‌کنیم، حقوق زنها کمتر از مردها هست. این مسئله‌ای است که الان در شورای اتحاديه اروپا شدیدا روی آن بحث می‌شود و اتحادیه اروپا می‌خواهد یکسری برنامه‌هایی را انجام بدهد که بتواند به مرور زمان این مسئله را از بین ببرد.”

هم چنين تقسيم كاردر خانه نيز براى زنان يك مشكل باقى مانده. تنها ۲۳ درصد زنان شاغل می‌گويند كه كار خانه از حقوق و مسئوليت مساوى برخوردارند و ۷۰ درصد بقيه آنرا مشكلى فرساينده می‌دانند، بخصوص مادران شاغل.

در آلمان مداوما در مورد رشد منفى جمعيت ابراز نگرانى می‌شود. براساس آمار منتشر شده از سوى انستيتو تحقيقاتى آلنس باخ اكثريت زنان آلمان تمايلى به تمركز فعاليت و انرژى خود روى خانواده و كار خانگى ندارند. تنها ۲۴ درصد زنان آلمانى هنوز بر اين اعتقادند كه خود و هم‌جنسان‌شان بهتر است بجاى كوشش براى رسيدن به موفقيت‌هاى شغلى، توجه خود را به خانواده و پرورش كودكان بدهند. اما جالب‌تر اين است كه در ميان مردها هم اين طرز تفكر تنها به اقليتى ۳۳ درصدى محدود می‌شود. البته اين راهم اضافه كنيم كه هردوگروه متعلق به تفكر دوم از ميانگين سنى شصت سال برخوردارند. درميان دختران جوان كه حاضر به پذيرش چنين نقشى باشند به آمارى ۱۲ درصدى برخورد می‌كنيم. اما گره كار كجاست؟

يوتا اوتن:

” مشكل كاريابى زنان اين است كه هركارفرمايى اول به اين فكر می‌كند كه اين زن در سه، پنج يا هفت سال ‌آينده بچه دار می‌شود و كار را براى مدتى زمين می‌گذارد.”

پرى نيمان:

” دختران جوانى كه به‌مراتب تحصیلاتشان بالاتر از مردها هست وتا زمان مثلا دیپلم مدرسه، نمراتشان خیلی بهتر است، و توی دانشگاه هم بهتر از مردها هستند، تا وارد بازار کار ميشوند آنوقت شانس‌شان بدتر می‌شود. یکی از دلایلش این است که یکزمانی بالاخره زن دلش می‌خواهد بچه‌دار بشود و آنزمانی که بچه‌دار بشود، روی موقعیت کاری‌اش تاثیر منفی می‌گذارد. و الان می‌بینیم که در آلمان خیلی اززنهای جوان وقتی که کار خوب دارند اصلا بچه‌دار نمی‌شوند.”

به عقيده خانم نيمان علت اصلى را بايد در اين ديد كه:

” هنوز سیستم تفکری این اجتماع مردسالاری هست، این را نباید فراموش بکنیم و به کیفیت یک زن حتا در درجات بالا به‌مراتب کمتر اطمینان می‌شود تا به کیفیت یک مرد، بخصوص که اگر کسانی که تصمیم می‌گیرند یا در جاهایی هستند که در موقعیت تصمیم‌گیری هستند، مرد باشند یا اینکه زنهایی باشند که افکار مردسالاری دارند. چون این هم هست و حتما به این معنا نیست که زنها به زنها کمک می‌کند. خیلی موقعها ما می‌بینیم رؤسا زن هستند و به‌مراتب کمتر به زنها کمک می‌کنند تا به مردها. این تفکر مردسالاری هنوز در تمام اروپا هست و آلمان هم یکی از این کشورهاست.”

اين را هم اضافه كنيم كه عليرغم محدوديتهاى ياد شده حضور وسيع زنان در صحنه سياست آلمان، وجود يك زن در مقام صدراعظمى آلمان و زنان بسيارى در رده‌هاى بالاى احزاب و در مجلس اين كشور اين ايده را كه زنان می‌توانند و بايد موقعيت‌هاى شغلى برابر داشته باشند را در ميان خود زنان بيش از پيش تقويت كرده است. در سال ۲۰۰۰ از هرسه زن تنها يك نفرچنين تصورى داشت، يكسال بعد يعنى در سال ۲۰۰۱ تقريبا نيمى از زنان يعنى ۴۹ درصد آنها و درحال حاضر ۵۹ درصد آنها به وجود اين توانايى اعتماد بيشترى دارند. اما آمار مردها در اين مورد بسيار جالب تر است: ۷۵ درصد يعنى به شكل چشمگيرى بيش از خود زنها!

و اما توضيحى هم درباره كارى كه مسئولين تساوى حقوق زن و مرد در ادارات آلمان برعهده دارند. خانم نيمان كه يكى از اين مسئولين است درباره وظيفه‌اش می‌گويد:

”ما بر مبنای قراردادی که بین ریاست ادارات دولتى و نيمه دولتى و شورای کارکنان تنظیم شده، مسئول حفاظت از حقوق زنان هستيم. درسال ۱۹۹۲ قانونى به تصويب رسيد كه برمبنای آن باید تساوی حقوق زن و مرد در تمام بخش‌های مختلف دولتى و نيمه دولتى رعایت بشود. مثلا كنترل شود كه در هر واحدی که تعداد زنها کمتر از مردها هست، این‌ها را به تساوی برسانند، البته به مرور زمان. وظيفه ديگر ارائه یکسری برنامه‌هایی هست برای پیشرفت کیفیت کاری زنها. مثلا برنامه‌ها و دوره هاى آموزشى تا زنها از نظر سطح و کیفیت كار‌شان رشد كنند و بتوانند همان شغل‌هایی که مردها می‌گیرند، آنها هم بگیرند. چون همه‌جا اینطوری نیست. من چیزی را که درباره‌ی اداره‌ی خودمان می‌توانم بگویم، این است که یک خبرنگار مرد با یک خبرنگار زن که مثلا حقوق تعرفه‌ی شماره‌ی ۳ می‌گیرد، هردوشان به یک اندازه می‌گیرند. منتها امکان دارد که این خبرنگار مرد، به او مثلا شش ماه دیگر یکسری مسئولیت‌های بالاتری بدهند و بگویند که سال آینده تعرفه‌اش بشود ۲، در حالیکه هنوز تقریبا همان کار را انجام می‌دهد که آن زن انجام می‌دهد. می‌دانید، به همین دلیل هست که کنترل خیلی مهم است. من یکی از کارهایم کنترل شدید هست و باید هرسال هم یک گزارش بدهم و آمار بدهم که تا چه حدی هرسال تساوی حقوق زن و مرد پیشرفت کرده. ما بايد بدانیم توی ادارات براى آن زنهایی که بچه‌دار هستند چکار بايد بکنیم که در اثر بچه‌دارشدن، موقعیت کاری‌شان بدتر نشود. مثلا ايجاد کودکستان و کمک‌های دیگر برای نگهداری بچه‌ها كه ما همه اين امكانات را در اداره مان فراهم كرده ايم. از اين گذشته ساعات کاری براى زنان درنظر گرفته ايم که خیلی آزاد هست و می‌توانند در ساعات مختلف کار بکنند و حتما نباید مثلا صبح تا عصر حضور داشته باشند.”