1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

شركت نويسندگان در جنگ داخلى اسپانيا

پرويز حمزوى۱۳۸۵ مرداد ۵, پنجشنبه

هفتاد سال پیش جنگ داخلی اسپانیا آغاز شد. شورش نیروهای ضد دولتی به فرماندهی ژنرال فرانسیسکو فرانکو بزودی فراگیر شد و تبدیل به جنگ داخلی‌اى خونین گردید. بسيارى از روشنفكران، گزارشگران، عكاسان و نويسندگان نيز در اين جنگ حضور داشتند.

https://p.dw.com/p/A6FQ
ارنست همينگوى، از نويسندگانى كه به عنوان گزارشگر در جنگ داخلى اسپانيا شركت داشت.
ارنست همينگوى، از نويسندگانى كه به عنوان گزارشگر در جنگ داخلى اسپانيا شركت داشت.عکس: AP

دولت قانونی نیروهای هوادار خود و نیز شهروندان جمهوریخواه را در برابر ناسیونالیست‌ها بسیج کرد. از سرتاسر اروپا و نیز از کشورهای دیگر دادخواهان بی‌شماری به اسپانیا رفتند تا در آنجا همدوش آزادیخواهان بجنگند. تنها از آلمان بیش از ۵۰۰۰ جوان ضدفاشیست به بریگارد بین‌المللی پیوستند.

جنگ داخلی اسپانیا بسیاری از روشنفکران، گزارشگران، عکاسان و نویسندگان را به سوی خود جذب کرد. آنها پا در راه اسپانیا گذاردند تا با تفنگ یا با سلاح قلم از آزادی دفاع کنند. ارنست همینگوی، آرتور کوستلر، رودریگو دوس‌ پاسوس، جرج اورول، استفان اسپایدر، روبرت کاپا و گرتا تارو از معروفترین کسانی هستند که بعنوان گزارشگر به اسپانیا رفتند. آنها بیشتر از جمهورى‌خواهان هواداری می‌کردند و حتا در جنگ آنها نیز شرکت داشتند. برای نمونه می‌توان از آلفرد کانتورویتس، نویسنده‌ای که در بریگارد بین‌المللی به مقام افسری رسید یاد کرد و نیز از جیم لاردنر، گزارشگر روزنامه «نیویورک هارالد تریبون» که به این بریگارد پیوست، و جان خود را از دست داد.

جرج اورول نویسنده‌ای که پس از آن «قلعه حیوانات» و رمان «۱۹۸۴» را نوشت، نخست بعنوان گزارشگر جنگ به اسپانیا رفته بود، اما سپس در بارسلونا به یکی از یکان‌های جمهوریخواهان پیوست. جرج اورول پس از پایان جنگ کتابی نوشت بنام «کاتالونی من» که در آن از آزمونهای خود در جنگ داخلی اسپانیا یاد کرده است.

ارنست همینگوی، نویسنده نامدار آمریکایی نیز اگرچه بعنوان گزارشگر جنگی شرکت کرده بود، اما در صفوف جمهوریخواهان می‌جنگید و می‌گفت، در جنگی شرکت کرده است که با تمام وجودش به حقانیت آن باور دارد. می‌نویسد، همرزمانش را پیش از آن نه دیده و نه می‌شناخته است، اما او با آنها احساس همدردی می‌کرد و خود مرگ را در این پیکار ناچیز می‌شمرد. و آنگاه از صحنه‌های دلخراش و غم‌انگیز گزارش می‌دهد، آنجا که با چشمان خود می‌بیند که چگونه گلوله‌ها تن‌ها را سوراخ سوراخ می‌کنند و جنازه‌ها که در حاشیه خیابانها تجزیه می‌شوند و می‌پوسند. ارنست همینگوی با برخورداری از آزمونهایش در جنگ داخلی اسپانیا رمان معروف خود را بنام «زنگها برای که بصدا درمی‌آیند» نوشت که در ردیف یکی از پرفروش‌ترین نوشته‌های او بشمار می‌رود.

بیشتر نویسندگان و گزارشگران برای جنگ علیه فاشیسم در اسپانیا سلاحی را برگزیده بودند که بخوبی آنرا می‌شناختند و می‌دانستند که چگونه می‌توان بگونه‌ای موثر از آن استفاده کرد، یعنی سلاح قلم را. از دیدگاه بسیاری از آنها کاملا آشکار بود که در این جنگ چیزی بسیار مهمتر از یک درگیری محلی مطرح است. گزارشگر «نیویورک تایمز» در آن سالها نوشت: «آنچه امروز برای آن جنگیده می‌شود، عدالت، اخلاق و حق است.»

يورگ ركوات ، دانشیار رشته علوم تاریخ در دانشگاه فرانکفورت برآنست که گزارشهای بسیاری از گزارشگران کمتر با واقعیات هماهنگ است. او حتا پا را فراتر گذارده و می‌نویسد، گزارشگران و نویسندگانی که در این جنگ حضور داشتند از همه امکانات بهره می‌گرفتند و حتا از جعل کردن پروایی نداشتند تا با قلم در صف آزادیخواهان بجنگند. او همچنین برای نمونه از مقاله‌ای که كلود كوك بورن و اوتو کاتس درباره جنگ داخلی اسپانیا نوشته بودند یاد می‌کند که اگرچه نویسندگان آن را یکی از بهترین گزارشها می‌دانستند، اما هیچ با واقعیت آنچه در صحنه‌های جنگ روی می‌داد تطابق نداشت. این جنگی که آنها در مقاله خود تشریح کرده بودند هیچ روی نداده بود. می‌نویسد، نوشته آنها محصول تخیل آنها بود که یک هدف را دنبال می‌کرد: تبلیغات بر ضد فاشیسم، و نیز اینکه آنها می‌خواستند با این نوشته و با کمک افسانه‌پردازی درباره قهرمانی‌های آزادیخواهان که جان برکف مبارزه می‌کردند دولت فرانسه را وادار کنند تا با فرستادن سلاح برای نیروهای جمهوریخواه در اسپانیا به آنها کمک کند.

گزارشگران و نویسندگان اما هیچ خود را سرزنش نمی‌کردند که در این جنگ بیطرفی خود را حفظ نمی‌کنند. آنچه در جنگ داخلی اسپانیا ويژگی داشت، این بود که گزارشگران و نویسندگان همه دادخواهانه به این جناح یا آن جناح می‌پیوستند، چه با تفنگ بر دوش و یا قلم در دست.