1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

شنیدنی‌های دیدنی؛ گزارشی از کنسرت دیوید گرت در کلن

اسکندر آبادی۱۳۹۱ آبان ۲۹, دوشنبه

یکی از رویدادهای بزرگ فرهنگی در شهر كلن آلمان، كنسرت هنرمند نابغه دیوید گرت در تالار بزرگ "آرِنا" بود. وی ویلون‌نوازی‌ست از نسل تازه که دست به تلفیق سبک کلاسیک و پاپ زده است.

https://p.dw.com/p/16lSE
عکس: picture-alliance/dpa

دیوید گرت (David Garret) ویلون‌نواز ۳۲ ساله به همراه بخش بزرگی از اركستر فیل‌هارمونیك فرانكفورت و گروه همنوازان ویژه اش در حضور بیش از ۱۵ هزار میهمان در تالار بزرگ "آرنا" (Arena) شهر کلن، آثار كلاسیك و پاپ را با چیره‌دستی همیشگی‌اش اجرا كرد. ویژگی كار گرت، نواختن چندصدایی ویلون است. گویی دست چپ او بیش از پنج انگشت و سازش به جای چهار، هشت سیم دارد.

او ترانه‌های مشهور و محبوبی از بیتل‌ها و بون جووی را در كنار آثار ماندگاری از بتهوون و خاچاتوریان نواخت و مانند همیشه قدرت، سرعت و دقت نوازندگی‌اش را به نمایش گذارد. یكی از فرازهای كار گرت زخمه‌هایی‌ست كه با انگشت دست راست بر ویولون می‌نوازد و نواهایی به گوش می‌رساند كه از كمتر ساز زخمه‌ای به این لطافت شنیده شده.

اما كار گرت این بار بیش از آنكه كنسرت باشد واریته و پیش از آنكه شنیدنی باشد، دیدنی و ویژه جهان رنگ‌ها و زرق و برق‌های امروزین بود. از تركیب سنی علاقه‌مندان حاضر در این کنسرت می‌شد دریافت كه تنها قشرهای مرفه سالمند قادر بوده‌اند بلیت‌های گران این كنسرت را بخرند.

نخستین چیزی كه چشمان تماشاگر را خیره می‌كرد، پرده‌های بزرگ تلویزیون مداربسته‌ی تالار بود كه گاهی نوازندگان، به ویژه گرت را از دور و نزدیك و به رنگ‌ها و فرم‌های گوناگون نشان می‌دادند و گاهی ترانه‌های نواخته را به تصویر می‌كشیدند تا جایی كه گویی از فیلمی به شكل انیمیشن دیدن می‌كنی و نواخته‌ها تنها صدای همراه آن فیلم‌اند.

در بیشتر قطعه‌ها صدای گیتار و طبله‌های جاز آن‌چنان قوی و بلند بودند كه صدای ویلون اركستر فیل‌هارمونیك را نمی‌شد یا به سختی می‌شد شنید چه رسد به صدای تكنواز ویلون.

با این همه گاه كه قطعه‌ی آرامی نواخته می‌شد، یكباره می‌فهمیدی كه كجایی. نوای لطیف و ظریف ویلون گرت گوش را چنان می‌نواخت كه درمی‌یافتی آهنگ خوش را به همان اندازه در آثار كلاسیك می‌شود یافت كه در آهنگ‌های تازه‌تر.

اما چرا گفتیم این بیشتر یك نمایش و واریته بود تا كنسرت. پیشتر گفتنی است كه عنوان این كنسرت "سرودهای همگانی راك" بود. یعنی شنونده و تماشاگر باید می‌دانست كه حتا قطعه‌های "اسكرزو"ی بتهوون و "رقص شمشیر" خاچاتوریان هم به صورت پاپ و راك نواخته می‌شوند. اما چون دیدنی‌ها و بخش‌های كناری بر اصل برنامه می‌چربیدند، نام واریته را بر آن گذاشتیم:

نخست اینكه دیوید گرت پیش از هر قطعه با بیانی شیرین و گیرا از هرج و مرج در اتاقش، از تصادفی كه در نیویورك كرده، از فروشگاه مواد غذایی "آلدی" كه در استرالیا او را به یاد میهنش آلمان انداخته و... تعریف می‌كرد و پرده‌ی بزرگ سینمایی و صفحه‌های مانیتور هم این قضایا را با تصویر نشان می‌دادند كه اگرچه میهمانان را به او نزدیك می‌كرد، ولی ربطی به قطعه‌ها نداشت.

دوم اینكه چهار دختر زیبای رقصنده بخش‌هایی از قطعه‌ها را همراهی می‌كردند و در بخش‌های دیگر دیوید گرت حقیقی و مجازی در حال پرواز بالای سر میهمانان قطعه‌هایی می‌نواخت و باز به صحنه بازمی‌گشت.

سوم اینكه برای تفاوت و تفنن، گرت بخش‌هایی از برنامه را اول به پیانیست‌اش جرج هیوارد و بعد به همنوازانش واگذاشت و خود تماشاچی بود. در بخشی دیگر خود به تنهایی و به كمك یك ضبط صوت جدید چند بار قطعه‌ای را نواخت و به‌اصطلاح تكنوازی و همنوازی را به تنهایی درآمیخت. در بخش دیگری هم دختری از میان تماشاگران را غافلگیرانه به روی صحنه آورد و به قول خودش قطعه‌ای را تنها برای او نواخت.

با این همه، تشویق پرشور و پرسش از میهمانان پس از برنامه نشان داد دیوید گرت به نیاز علاقه‌مندانش به خوبی پاسخ داده است. بی‌شك دیوید گرت می‌توانست با انتخاب قطعه‌های مشكل‌تر و كم‌آشناتر، دامنه‌ی گسترده‌تر نبوغش در نواختن این ساز را بهتر نشان دهد. برخی قطعه‌های این برنامه را ویولونیست‌های معمولی‌تر هم می‌توانستند بنوازند اما شاید این نوع كار هم شگرد خوبی برای نزدیك كردن نسل جوان به سازها و قطعه‌های كلاسیك باشد. خرسندی و شور میهمانان برنامه كه تعبیرهای تازه‌ای از قطعه‌های كلاسیك را شنیدند، این ادعا را به خوبی ثابت می‌كند.

دیوید گرت در سال ۱۹۸۰ در آخن، واقع در غرب آلمان، از پدری آلمانی و مادری آمریكایی زاده شد. پس از اجرا و ضبط آثار موتزارت در ۱۴ سالگی، ویلون‌نواز بنام سده‌ی بیستم "یهودی منوهین" او را بزرگ‌ترین ویلونیست نسل خود نامید.

در ۲۰ سالگی به دانشسرای عالی موسیقی جولیارد در نیویورك راه یافت كه هزینه گران آن را با كار در كتابخانه‌ها و نواختن موسیقی در خیابان‌ها تأمین می‌كرد.

گرت در سال‌های ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۰ به عنوان سریع‌ترین نوازنده‌ی ویلون در جهان در كتاب ترین‌ها مقام اول را داشت.

در سال ۲۰۱۰ جایزه‌ی معروف موسیقایی اكو Echo را برای مقام اولش در فروش سی‌دی و دی‌وی‌دی‌های اجراهایش گرفت.

گرت كه تا سال ۲۰۰۰ به پیروی از سبك دلخواه والدین‌اش تنها در زمینه‌ی موسیقی كلاسیك كار می‌كرد، یكباره سبكش را تغییر داد. وی با تلفیق سبك‌های كلاسیك و پاپ به موفقیت‌های بزرگ دست یافت.

دیوید گرت در یکی از کنسرت‌هایش در آلمان در سال ۲۰۱۲
دیوید گرت در یکی از کنسرت‌هایش در آلمان در سال ۲۰۱۲عکس: picture-alliance/dpa