شيوه نگارش نوين در آلمان
۱۳۸۴ مرداد ۱۷, دوشنبهچگونه بنويسيم كه غلط ننويسيم؟ اين پرسشی است كه خط و مرز و زبان بخصوصی را نمىشناسد. امروزه كه كامپيوتر و اينترنت تماس نوشتاری انسانها را چند برابر كرده اند، چگونه نويسی مىتواند از مشكلات بزرگ باسوادان باشد يا بشود. در كشور آلمان هم اكنون چهار نوع فرهنگ آلمانى ـ آلمانی دودن Duden وجود دارد كه مرجعی همپای لغتنامه دهخدا در ايران است و از سال ۱۹۵۵ تا كنون همگان در موارد ترديد به آن رجوع ميكنند. كدام فرهنگ دودن آلمانى–آلمانى درست است؟ فلان لغت را چگونه بايد نوشت؟ آيا بايد واژهی دروازه را به آلمانی به شيوه ۱۰۰ سال پيش Thor نوشت يا مثل همگان بدون حرف h يعنی Tor؟
زبان پويا است و همانگونه كه دگرگون ميشود، دگرگون هم مىكند. همپای زبان، خط هم تغيير مىكند، ولی اينكه چگونه و تا چه اندازه، موضوعی است كه همواره در همه جا تنشزا و مشكلساز بوده است. از آنجا كه تغيير خط تقريبا هميشه پيرو زبان است، بايد چگونهنويسی را در دگرگونی های زبان پی گرفت. زبانشناسان ميگويند: منطق زبان بيش از آنكه اجتنابناپذير باشد، انعطافپذير است. يعنی هميشه دستورهای زبانی با استثنائآت همراهاند. نمونه ای در زبان آلمانی بياوريم:
آنچه در زبانهای فارسی و عربی تشديد خوانده ميشود، هميشه بر كشش و تطويل حرف مشّدد، دلالت دارد. مثلا لام در حرف اضافه ی اِلا كوتاه است ولی در واژه ی اّلا بيشتر كشيده ميشود. در آلمانی اما درست بر عكس است: وقتی دو حرف الفبا در كلمه ای پشت سر هم ميايند، يعنی مشّدد ميشوند، هم حرف مشّدد و هم مصوت پيش از آن، كوتاهتر از معمول ادا ميشوند. kam با يك m به معنای آمد است، در صورتی كه Kamm با دو m به معنای شانه. همانطور كه شنيديد، در واژه ی دومی a و m كوتاهتر ادا مىشوند. اما اگر قضيه به اين روشنی است، پس قانون جديد برای چه؟ باز با مثالی قضيه را روشن كنيم:
در زبان آلمانی در حروف الفبا تنها دو حرف برای حروف صامت ث، سين، صاد، ذال، زِ، ضاد و ظا وجود دارند كه يكی s و ديگری es zet است. وقتی پس از s يك حرف صدادار بيايد، اين حرف زِ تلفظ ميشود مگر اينكه مانند كلمه ی Wasser به معنی آب، دو s پشت سر هم بيايند. حال اگر قرار باشد حرف صدادار پيش از s كشيده تلفظ شود و s سين تلفظ شود، از حرف eszet استفاده ميكنيم مثل كلمه Maß به معنی معيار و مقياس. اما اينها چه ارتباطی به قانونهای جديد دارند؟
تا كنون در نوشتن كلماتی كه در آنها حرف صدادار پيش از s كوتاه يا بلند تلفظ ميشوند، دوگانگی و ترديد وجود داشت. اما طبق قانون شيوه نگارش جديد در آلمان، هرجا حرف صدادار پيش از s كوتاه تلفظ شود، بايد حتما پس از اين حرف، s مشدد شود يعنی دوبار پشت سر هم بيايد مثل muss يعنی بايد. اما اگر حرف پيش از s كشيده باشد، بايد حتما از eszet استفاده كرد مثل fuß به معنی پا. اما از آنجا كه استثنا قاعده را تكميل ميكند، اگر كلمه در زبان آلمانی بيگانه يا حتی از زبان خويشاوند گرفته شده باشد، باز علی رغم كشيده يا كوتاه بودن حرف صدادار پيش از آن، S نوشته ميشود. مثل Mus به معنی فرنی يا Bus به معنی اتوبوس.
از نخستين بحث و جدلها و قاعده های چگونه نويسی به شكل امروزين در آلمان، حدود يك قرن ميگذرد. صد سال است كه روشنفكران و دانشگاهيان بر سر اين كه چگونه بايد نوشت و آيا مجاز هستيم، املا را بی آنكه به زبان و خط رايج و شايع لطمه ای بخورد عوض كنيم، با يكديگر مجادله و مشاجره دارند. آخرين بار در سال ۱۹۹۸ وزيران آموزش و پرورش و آموزش عالی ايالات در آلمان، هيأتی را برای تنظيم قواعد شيوه نگارش و املا تعيين كردند و قرار گذاشتند كه از اول اوت سال ۲۰۰۵ ميلادی اين قواعد در مدارس رسما به مورد اجرا گذاشته شوند. اين بدان معنا است كه اگر دانشآموزی ديكته يا تحقيقی را به شيوه ی پيش از اول اوت بنويسد، غلط نوشته و از امتياز و نمره اش كم خواهد شد. اما دانشآموزان به راستی سرگردان شده اند كه كدام شيوه درست است. بسياری از آنان انشاها و تحقيقات خود را به كمك برنامه كامپيوتری word مىنويسند. آيا املای پيشنهادی word ملاك است يا يكی از فرهنگهای دودن كه پيشتر نام برديم؟ قضيه چنان بالا گرفته كه يك سوم از مدارس يعنی مدارس ايالتهای نوردراين وستفالن كه شهر بن و ايستگاه DW در آن قرار دارد و ايالت بايرن كه مركز آن شهر معروف مونيخ است، از پذيرش قواعد شيوه نگارش به عنوان اجبار دانشآموز، سر باز زده و يك سال فرجه خواسته اند.
از سوی ديگر بسياری از انتشاراتی ها و رسانه های گروهی به اعتراض برخاسته و وقعی به قواعد جديد نمىگذارند و ايرادهای بجايی به هيأت تنظيم قواعد جديد گرفته اند كه ايشان را مجبور به بازنگری قواعد پيشنهاديشان ساخته است. همين مسأله به سرگردانی آموزگار و دانشآموز افزوده چون آنها نمىدانند كه آيا تا سال ديگر قواعد پيشنهادی معتبر خواهند ماند يا نه. نگارنده پس از تماس با موافقان و مخالفان قواعد جديد، تنش ميان دو جبهه را بيش از پيش حس كرد. پروفسور ايكلر Ickler كه در تنظيم فرهنگ دودن نقش بزرگی داشته، ميگويد كه اگر كسی در نگارش رساله اش بی چون و چرا از قواعد جديد پيروی كرده باشد، رساله را برای تصحيح به او باز خواهد گرداند، در حالی كه پروفسور اكست Auxt عدم رعايت قواعد نوين شيوه نگارش و املا را تحمل نخواهد كرد.
اينها كه گفتيم، با خط و زبان خودمان بی ارتباط نيست. آيا كسی كه سده را با سين ولی صد را با صاد مىنويسد، درست نوشته است؟ آيا بهتر نيست به جای همزه پس از های غير ملفوظ، پس از يك نيمفاصله اضافه را با ”ى“ مشخص كنيم و آيا آوردن خود نيمفاصله كار بسياری از خوانندگان به ويژه گويندگان راديو را آسانتر نكرده است؟ با نمونه ای سخن را به پايان ميبريم كه به بهترين وجه اهميت دقت و تبادل نظر در شيوه نگارش فارسی را روشن ميكند: كافی است كه از شيوه برخی انتشاراتی های كوچكتر مانند ”نگاه“ در ايران پيروی كنيم و كسره ی اضافه را بنويسيم. در آن صورت به راحتی ميتوان به برنامه متن نويس word فارسى، غلطگير مطمئنی افزود و برنامه های سخنگوی كامپيوتری هوشمندی نوشت كه از آنها بتوان در مراكز اطلاعرسانی به جای نيروی كار انسانی بهره گرفت. همچنين به يارى برنامههاى هوشمند كامپيوترى مىتوان باصطلاح سخنگوهايى ساخت كه توانخواهان به كمك آنها از كامپيوتر استفاده كنند.