1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

صدمين سالگرد قتل عام مردم قوم هِرِرو در ناميبيا توسط قواى استعمارگر آلمان

۱۳۸۲ دی ۳۰, سه‌شنبه

صد سال پيش در يازدهم ماه ژانويه سال ۱۹۰۴ ميلادي، ساموئل ماهارِرُ، رهبر قوم هِرِرو از مردم تحت فرماندهى اش خواست تا به پا خيزند و به مبارزه اى مسلحانه عليه آلمانى ها دست زنند. يك روز بعد از اين فرمان، در شهر اوكاوانگو براثر شورش مردم، ۱۲۵ آلمانى كشته شدند و با اين عمل قيام عليه نيروهاى استعمارگر آلمانى در منطقه آفريقاى جنوب غربى آلمان، كه امروزه ناميبيا ناميده مى شود، آغاز گشت. آلمانى ها با قساوتى بى نظير اين شور

https://p.dw.com/p/A7XQ
گراميداشت كشتگان قتل عام
گراميداشت كشتگان قتل عامعکس: dpa

ش را سركوب كردند.آنها نيمى از قوم ِهرِرو را كشتند. بسيارى ديگر از افراد اين قوم نيز در بازداشتگاه هاى مرگ جان سپردند. آلمان تا كنون به اين نقطه سياه تاريخ كشورش به درستى نپرداخته و تنها كتاب هاى درسيِ تاريخ در اين كشور به جملاتى كوتاه در اين مورد بسنده مى كنند. اما ياد اين رويداد دردآور، در اين كشور آفريقايى هنوز زنده است و مردم خاطره آن روزگاران را فراموش نمى كنند.

با دست هايى لرزان جِريمو وِسِوِتُ، درِ كلبه اش را مى گشايد. كلبه اى در زاغه نشينى در نزديكى شهر اوتوم بُرُم بُنگا. از اين شهر تا ويندهوك، پايتخت ناميبيا، با اتوموبيل فقط سه ساعت را ه است. ظهر است و دماسنج در سايه ۴۰ درجه بالاى صفر را نشان مى دهد. درون كلبه ى جِريمو وِسِوِتُ ، چنان داغ است كه نمى توان تحمل كرد. در داخل كلبه، كه بسيار كوچك است، فقط يك تختخواب و يك ميز كوچك قرار دارد. بر ديوار كلبه، صفحات روزنامه هاى مختلف با تصويرهايى از سياستمداران بزرگ جهان ديده مى شوند. عكس هاى هلموت كوهل، صدراعظم پيشين آلمان و صدام حسين، ديكتاتور سابق عراق ديگر زرد شده اند.

وقتى درِ خانه جِريمو وِسِوِتُ زده مى شود و مهمانى به ديدن او مى آيد، مى توان فهميد كه او باز بايد در مورد جنگ واتربرگ، توضيحاتى بدهد. در واتربرگ كه در غرب شهر اوتوم بُرُم بُنگا واقع شده، نيروهاى آلمانى در ماه اوت سال ۱۹۰۴ ميلادى بر نيروهاى شورشى پيروز شدند و آنها را قتل عام كردند. پيرمرد مى گويد:
“اين پوكه نارنجكه كه به خويشاونداي من اصابت كرده و اونا رو كشته. بعد از پايان اون جنگ، پدر بزرگم، اين پوكه رو توى مزرعه پيدا كرد. ده ساله كه من از اون برا شكستن گردو استفاده مى كنم.”

جِريمو وِسِوِتُ يِ ۷۵ ساله قدرت نگهدارى پوكه نارنجك را در دست هاى نحيفش ندارد. مى گويد:
“جنگ چيز كثيفيه. چه خون ها كه به خاطر اين جنگ لعنتي ريخته نشد. هم آلمانى ها و هم افراد قوم هِرِرو به خاك و خون كشيده شدند. آره، سربازاى آلماني، سرزمين من، و حتى غرور منو از من دزديدن و خويشاوندام رو كشتن. خب، اين جور چيزا رو آدم هيچ وقت فراموش نمى كنه.”

در شهر اوتوم بُرُم بُنگا، جنگ فراموش نشده است. جنگى كه در يازدهم ژانويه سال ۱۹۰۴ ميلادى با كشته شدن ۱۲۵ آلمانى آغاز شد. جنگى كه از طرف افراد قوم هِرِرو عليه ظلم و جور و بى عدالتى دولت استعمارگر آلمان سازمان يافت. آلمانى ها زمين هاى شان را غصب كرده بودند، به آنها توهين مى كردند و غرورشان را خدشه دار مى ساختند. ساموئل ماها اِرُ، رهبر اين قوم راهى جز حمله به نيروهاى استعمارگر نيافت و به قيام دست زد.

در روزهاى آغازين جنگ، نيروهاى هِرِرو پيروزى هايى داشتند، اما به تدريج با تقويت قواى نظامى آلمان ، ديگر مشخص بود كه قواى مسلح اين كشور بر شورشيان پيروز خواهند شد. در روز يازدهم ماه اوت، جنگ نهايى در منطقه واتربرگ، در گرفت. فرماندهى نيروهاى آلمانى در اين جنگ به عهده ژنرال لوتا فون ترُتا بود.

آلمانى ها قواى هِرِرو رامحاصره كردند و آنها راهى نداشتند جز شكسن حلقه محاصره آنها و فرار به صحراى بى آب و علف اُماهِكه. نيمى از افراد اين قوم تاب بى آبى در صحرا را نياوردند و درگذشتند. فراريان با دست هاى خالى چاه هايى به عمق ۲۰ متر كندند تا بلكه به معادن آب زيرزمينى برسند. اما آبى در كار نبود. بعد تصميم به بازگشت گرفتند، اما قواى ژنرال لوتا فون ترُتا اجازه بازگشت نداد و به قتل عام آنها دست زد. اين ژنرال فرمانى را خطاب به افراد قوم هِرِرو منتشر كرد كه در آن از جمله آمده بود:
“من، ژنرال بزرگ ارتش آلمان، اين پيام را به قوم هِرِرو مى فرستم. در حيطه مرزهاى آلمان در آفريقا، هر يك از اعضاى اين قوم، با و يا بدون اسلحه، كه به دست نيروهاى آلمانى بيفتد به مرگ محكوم شده و در دم كشته خواهد شد. ديگر به هيچ زن و يا بچه اى پناه نخواهم داد و آنها را پيش اقوام شان خواهم فرستاد. اين نظرات من، يعنى ژنرال برجسته ارتش آلمان است در مورد افراد قوم هِرِرو.”

هنگامى كه اين ژنرال قسى القلب اين اعلاميه را صادر مى كرد، هنوز نفتارى وينديش به دنيا نيامده بود، اما سرنوشت او با اين جنگ رابطه اى ناگسستنى يافت.
“من يه بچه ى آلمانى هستم. اسمم وينديشه، پدرم آلمانيه، فاميليش وينديش بود. خب منم ويندش شدم. مادرم هم اسمش كارولينا مووانگوآست.من ۱۹۲۱ به دنيا اومدم، هشت تا بچه دارم و مجموعا ۴۲ تا نوه و نتيجه.”

نفتارى وينديشِ ۸۲ ساله، پدرى آلمانى دارد و مادرش يكى از اعضاى قوم هِرِروست. با آن موهاى صاف و پوست روشنش، در نگاه اول هر كسى را متوجه مى سازد كه او شبيه ديگر اعضاى اين قوم نيست. گفتنى ست كه بيش از ۱۰ هزار هِرِروئى دو رگه، سرنوشتى مشابه نفتارى وينديشِ ۸۲ ساله را دارند. آنها بيش از نيمى از اهالى شهر اوتوم بُرُم بُنگا را تشكيل مى دهند. براى آنها هنوز هم بسيار مشكل است، هويت خود را در ميان ديگران پيدا كنند. نزد افراد هِرِرو، آنها آلمانى هستند، ولى آلمانى ها آنها را از خود نمى دانند. بسيارى از آنها بدون پدر، بزرگ شده اند، زيرا حاصل تجاوز جنسى بوده اند.

دولت ناميبيا و همچنين آلمانى زبانان اين كشور، ۱۳ سال بعد از استقلال، خواستار اتحاد همه شهروندان براى اهداف عمومى و فراگير هستند. آنها حوادث دوران استعمار آلمان را، مسئله روز نمى دانند و بسيار مخرب ارزيابى مى كنند. آنها تاريخ شروع جنگ هاى رهايى بخش ناميبيا را سال ۱۹۶۶ ميلادى ذكر مى كنند، يعنى زمانى كه نيروهاى سواپو به قيام مسلحانه عليه نيروهاى نژادپرست آفريقاى جنوبى دست زدند.

اما قتل عام سال ۱۹۰۴ فراموش نمى شود و امروزه آلمانى زبانان ناميبيا، با وجودى كه در آن زمان هنوز به دنيا نيامده بودند، متهم به قتل عام مردم بيگناه هِرِرو مى شوند. در ضمن اين واقعه دائما با كشتار يهوديان به دست هيتلر مقايسه مى شود. پرفسور Mburumba Kerina كه يكى از سياستمداران قوم هِرِروست در اين مورد مى گويد:
“اين مقايسه كاملا درسته. مردم اينجا هم، به دستور همون دولت آلمانى كشته شدند كه بعدها يهودى ها رو كشت. تفاوت فقط در اينجاست كه در مورد ما، حكم رسمى براى نابودى هِرِرو، از طرف دولت آلمان صادر شد. سياست استعمارگراى انگليسى و اسپانيايى در آفريقا طورى ديگه اى بود. اونها هيچ وقت به طور رسمى چنين دستور وحشيانه اى رو صادر نكردند. اين دستور رسمى در تاريخ جهان بى نظيره كه همه افراد يك قوم نابود بشند.”

به نظر پرفسور كِرينا، چون اين قتل عام، تمرينى بود براى كشتار يهوديان جهان به دست هيتلر، بايد دولت آلمان خسارات وارده به خاطر اين قتل عام را بدهد. و به همين جهت او به همراه رهبر قوم هِرِرو، عليه دولت آلمان به دادگاهى در آمريكا شكايت كرده است. دولت آلمان اما حاضر به پرداخت مبالغ هنكفتى كه تقاضا شده نيست، و فقط به بودجه اى بسنده مى كند كه به عنوان كمك هاى عمراني، به اين كشور مى پردازد.

مردم شهر اوتوم بُرُم بُنگا به شكايت رئيس قبيله شان دل بسته اند و اميدوارند كه با كمك دولت آلمان ساختار زيربنايى منطقه مدرن شود، گرچه خود نيز مى دانند كه فقط پول حلال مشكلات نيست.