1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

عدم حضور قطعى گرهارد شرودر در كابينه آتى

Judith Hartl۱۳۸۴ مهر ۲۱, پنجشنبه

صحنه خداحافظى خوب انتخاب شده بود. نه برلين، بلكه هانوفر كه شرودر از منزلش تا آنجا تقريبا پياده ده دقيقه در راه بود. البته اين تنها دليلى نيست كه بتوان بخاطرش بر آن نام بازى خانگى نهاد، زيرا شرودر ميتوانست به جمعيت حاضرين نيز اعتماد داشته باشد.

https://p.dw.com/p/A4zv
عکس: AP

سخنان او با تشويق ممتد حاضرين كه همگى از اعضاى سنديكاهاى كارگران ساختمانى، صنايع شيمائى و انرژى بودند، همراه بود. سنديكاهائى كه در سخت ترين دوران حكومت اش، يعنى مخالفت عمومى مردم با رفرم در بازار كار، نيز در كنارش باقى ماندند.

اين احساس وجود داشت كه او تنها در اين مكان ميتواند راجع به موضوعى سخن بگويد كه تا به امروز نتوانسته بود در مورد آن لب به سخن بگشايد. در حاليكه اشك در چشمان شرودر حلقه زده بود، وى اعلام كرد كه او در كابينه آينده قطعا عضويت نخواهد داشت. و اين آن لحظه سخت خداحافظى بود كه احتمالا براى خود شرودر بسيار سخت تر از آن چيزى بود كه گمانش را ميكرد.

او قدم به قدم بسوى اين خداحافظى نزديك تر ميشد و در روزهاى گذشته بارها و بصورت غير مستقيم به آن اشاره كرده بود، اما اينگونه بنظر ميرسيد كه خود جرائت تصميم گيرى ندارد، زيرا هر بار ميگفت كه حزب بايد تصميم بگيرد.

در چند روز نخست پس از برگزارى انتخابات اينگونه بنظر ميرسيد كه شرودر با كله شقى و تكبرى كه شباهت زيادى به رفتار سلفش يعنى هلموت كهل داشت و بدور از هر گونه واقعيت گرائى، به صندلى صدارت عظمى چسبيده است. اما او در آخرين دقايق رفتار خود را تصحيح كرد و موفق شد احترام و اعتبار خود را حفظ نمايد.

حزب سوسيال دمكرات از همان آغاز به شرودر اعتماد نداشت و او هم به بخش هائى از حزب اعلام جنگ داده بود و اصلا علاقه اى به آنها نداشت. اما پس از اينكه او در يك مبارزه انتخاباتى خستگى ناپذير همانند شيرى جنگيد و بر خلاف تصور خيلى ها كه فكر ميكردند، راى دهندگان از حزب روى برگردانده اند، دوباره آراى مردم را بسوى حزب جلب كرد.

اكنون بنظر ميرسد كه حزب سوسيال دمكرات و شرودر با يكديگر آشتى كرده اند و شايد هم به همين خاطر است كه خداحافظى برايش آسان تر شد. و ناگهان در پايان راه حزب، متحد و يكپارچه در پشت سر او ايستاده و شرودر هم در هانوفر در حالى كه آشكارا تحت تاثير قرار گرفته بود ميگويد:« من ميخواهم در ميان شما بمانم. من ميدانم كه از كجا آمده ام و ميدانم كه به كجا تعلق دارم».

باوجود اين بايد به غم شرودر از خداحافظى سياسى با ديدى محتاطانه نگريست. از شرودر هر كارى بر مى آيد و يعيد به نظر نميرسد كه او دوباره در صحنه سياسى و شايد جائى در آن بالاها دوباره ظاهر شود.