علت مرگ روحالامینی و کامرانی چیست؟
۱۳۸۸ مرداد ۹, جمعهمننژیت بیماری التهابی پردهای است که مغز و نخاع را پوشانده است. این پرده را "مننژ" مینامند. التهاب و عفونت این پرده سبب اختلال و کاهش کارایی سیستم مغز و اعصاب میشود.
مننژیت میتواند، ناشی از ویروس، باکتری یا قارچ یا عوامل دیگر باشد.
سهراب سلیمانی، مدیر کل زندانهای تهران، روز دوشنبه، ۵ مردادماه، در توضیح علت مرگ محسن روحالامینی، گفت، روحالامینی در خودروی اعزام به زندان اوین حالش بد و توسط نیروهای امنیتی به بیمارستان منتقل شد و محمد کامرانی دو یا سه ساعت بعد از روحالامینی در زندان حالش به هم خورد.
به گفتهی او، کامرانی از نظر ظاهری مشکلی نداشته و ساعت ۵ بعد از ظهر از خودروی اعزام پیاده میشود و در صف پذیرش زندان حالش به هم میخورد و سریعا او را به بیمارستان زندان منتقل میکنند و به توصیهی پزشک آنجا، وی را به بیمارستان لقمان منتقل میکنند.
اما دکتر عبدالحسین روحالامینی، رئیس انستیتو پاستور و پدر محسن ۲۵ ساله، در نامهای که در وبلاگ سراجالدین میردامادی، از روزنامهنگاران ایرانی مقیم فرانسه، منتشر شده میگوید، پس از مطلع شد از مرگ پسر و مراجعه به پزشکی قانونی با پیکری روبرو شده که «مورد ضرب و شتم شدید» قرار گرفته و «دهانش خرد» شده بود.
دکتر روحالامینی با اشاره به پروندهی پسرش مینویسد، «محل فوت را لاک گرفته بودند، مشخص شد که بعد از مجروح شدن به او نرسیدهاند، خونش عفونی شده و به علت تب بالای ۴۰ درجه به مننژیت دچار شده است.»
این در حالیست که به نوشتهی پارلماننیوز، دکتر مسعود پزشکیان، وزیر بهداشت دولت خاتمی، میگوید، پزشکی قانونی مرگ فرزند روحالامینی به دلیل مننژیت را رد کرده و تأیید شده که او به این دلیل فوت نکرده است.
محمد کامرانی، یکی دیگر از قربانیان مننژیت؟
محمد کامرانی نیز در سرنوشتی مشابه با محسن در تجمع ۱۸ تیر دستگیر و بعد از انتقال به بازداشتگاه کهریزک به اوین منتقل شد. مدیر کل زندانهای تهران، میگوید، محمد نیز به علت مننژیت درگذشته است.
خانوادهی محمد کامرانی میگویند، روز ۲۴ تیرماه در مراجعه به زندان اوین متوجه شدند که محمد به بیمارستان منتقل شده است. آنها در بیمارستان لقمان با پیکر نیمهجان محمد ۱۸ ساله روبرو میشوند و بعد از هماهنگی با مسئولان او را به بیمارستان مهر منتقل میکنند. اما تلاشهای کادر پزشکی بینتیجه میماند و محمد جان سالم به در نمیبرد.
آنچه که محمد و محسن را به هم پیوند میدهد، نه تنها نسل مشترک، بازداشت در روزی مشترک و انتقال به زندانی مشترک است، بلکه بیماریای است که به گفتهی مدیر کل زندانهای تهران، آنها را به مرگ سوق داده است. آیا این ادعا میتواند صحت داشته باشد و اگر پاسخ مثبت است چرا این دو جوان به مننژیت دچار شدهاند؟
در این باره با پروفسور علی گرجی، استاد دانشگاه مونستر آلمان در زمینهی نوروفیزیولوژی و تحقیقات بیماریهای مغز و اعصاب، گفتوگو کردیم.
دویچهوله: آقای دکتر گرجی، آیا زدن ضربه به سر میتواند باعث مننژیت شود؟
ما در علم پزشکی اصطلاحی داریم به نام مننژیت "پست تروماتیک" (post_thraumatic meningitis) یا مننژیتی که بعد از ضربه به سر عارض میشود که البته این بیماری زیاد شایع نیست. معمولا حداکثر ۲ درصد از افراد به علت ضربهی سر دچار این نوع مننژیت میشوند و این فرم فوقالعاده کشنده است و آمار نشان میدهد که حدود ۶۵ درصد از بیمارانی که دچار مننژیت بعد از ضربه میشوند، فوت میکنند. در این نوع معمولا بر اثر شکستگی جمجمه و پارگی پردههای اطراف مغز ارتباط مغز و نخاع با خارج از بدن برقرار شده و مایع اطراف مغز و نخاع به خارج نشت پیدا میکند و از طریق همین مایع عوامل بیماریزا مثل میکروبها و باکتریها وارد مغز و نخاع شده و بیمار فوت میکند.
در مورد عدم رسیدگی و عفونت زخم چه؟ آیا این عامل میتواند مننژیت بیاورد؟ چون پدر آقای روحالامینی گفتهاند که پسرشان مورد ضرب و شتم قرار گرفته و به زخمهای ایشان رسیدگی نشده است؟
بله. ایشان فرموده بودند که ظاهرا دهان فرزندشان خرد شده بود. ضرباتی که به هر شکلی به سر، صورت و جمجمه وارد میشود میتواند شکستگیهایی در قاعدهی جمجمه به وجود بیاورد. این شکستگیها موجب نشت مایع مغزی ـ نخاعی میشود و اگر رسیدگی نشود احتمال ابتلا به مننژیت خیلی بالا میرود. چون قاعدهی مغز ارتباط خیلی نزدیکی با بینی، حلق و حنجره دارد و آنجا پر از میکروبهایی است که میتواند باعث مننژیت شود.
کشندهترین نوع بیماری مننژیت کدام است؟
بستگی دارد به نوع باکتری، شرایط و سن بیمار. به عنوان مثال نوزادان خیلی بیشتر در معرض مرگ و میر هستند و همچنین افراد مسنتر. در مورد باکتریها و ویروسها و قارچها بستگی دارد که چه نوع باکتری باشد. باکتریها و ویروسهای متفاوت خطرشان با هم فرق میکند و همچنین شرایط بدنی فرد هم مهم است، فردی که سیستم ایمنیاش خیلی ضعیف شده باشد، مثلا بر اثر بیماریهایی مثل ایدز و دیابت یا داروهایی که مصرف میکند یا کسی که خیلی خسته و از نظر روحی تحت فشار باشد اینها عواملی است که فرد را در مقابل این بیماری ضعیف میکند و خطر مرگ و میر را بالا میبرد.
مننژیت بیشتر در چه سنی شایع است؟
بیماری بیشتر در سنین پایین (نوزادان) و بالا (افراد مسن) دیده میشود. ولی مننژیت ناشی از تروما معمولا در افراد جوانتر دیده میشود، چون آنها جوانتر هستند و بیشتر در معرض تروما قرار میگیرند.
مدیر کل زندانهای تهران، آقای سهراب سلیمانی، گفتند که آقای روحالامینی در مسیر زندان حالشان به هم خورد و به بیمارستان منتقل شد و آقای کامرانی هم از نظر ظاهری مشکلی نداشت، در صف پذیرش زندان حالشان به هم خورد و بعد به بیمارستان منتقل شد. آیا این ادعا میتواند صحت داشته باشد، یعنی یک بیمار مننژیتی که تا مرگش مدت زیادی نمانده علائم ظاهریاش طبیعی باشد و بتواند به خیابان برود و بعد از دستگیری هم در صف پذیرش زندان بایستد؟
نه. قطعا این صحبتی که ایشان کردند، درست نیست. بیمارانی که دچار مننژیت میشوند اولا معمولا از زمانی که باکتری وارد بدن شود تا زمانی که علائم خود را نشان دهد، دورهای وجود دارد. و بعد علائمی مثل تب، سردردهای فوقالعاده شدید، ترس از نور، بیاشتهایی،خوابآلودگی و بیتابی خود را نشان میدهد. قطعا چنین علائمی اجازه نمیدهد که یک بیمار برود خیابان تظاهرات کند، بلکه بیمار را سریع به بیمارستان میرساند. اینکه یکی در خیابان بوده، او را گرفتند، بعد از چند ساعت هم به خاطر اینکه مننژیت داشته فوت شده، این اطلاعات کاملا غلط است و به واقعیت نزدیک نیست.
فرض میکنیم که این ادعا صحت داشته و آنها را به بیمارستان منتقل کردند. نقش درمان در این میان چیست؟ آیا نمیتوانستند از طریق درمان به موقع و صحیح آنها را نجات بدهند؟
اگر اینها در جریان ضرباتی که به سرشان وارد شده یا در داخل بازداشتگاهها دچار مننژیت شده بودند، قطعا رساندن به موقع آنها به بیمارستان و دریافت درمانهای مناسب میتوانست از فوتشان جلوگیری بکند و تأخیر در رساندن یک بیمار مننژیتی به بیمارستان یا عدم درمان به موقع او است که ریسک مرگ و میر را بالا میبرد. کسی که مننژیت دارد و بلافاصله درمان میشود، احتمال خیلی کمی برای مرگ و میر او وجود دارد. بنابراین اگر موضوع همان چیزی است که ایشان میگویند، قطعا دیر رساندن این دو نفر به بیمارستان یکی از عواملی است که مرگشان را تسریع کرده.
فرض دیگری را مطرح میکنم، این فرض که اینها این بیماری را از بازداشتگاه گرفته باشند. اگر چنین چیزی صحیح باشد، آیا همین موضوع نشاندهندهی آلودگی زندان و عدم درمان به موقع نیست؟
ما برای مننژیت یک سری عوامل خطر داریم. یکی از این عوامل، زندگی در محیط های شلوغ و گروهی است. زندگی در این محیط ها (مثل زندانهای غیر استاندارد که خوشبختانه یکی از آنها تعطیل شده) بدون توجه به رعایت اصول بهداشتی، دسترسی به پزشک یا درمانگاهی که بتواند این بیماری را سریع تشخیص دهد، قطعا یکی از عواملی است که باعث شده این بیماری خودش را دیرتر نشان دهد و کشندهتر باشد به اضافهی اینکه کسی که در این محیطها دچار چنین بیماری میشود، احتمال ابتلا به بیماری را برای بقیهی افراد هم بالا میبرد. چون انواع متعددی از مننژیت وجود دارد که از طریق تنفس به بقیه منتقل میشود و قطعا اینطور نیست که در زندان چندهزار نفره فقط ۲ نفر مننژیت بگیرند.
یعنی معتقدید که اگر اینها دچار مننژیت میبودند، بیماری میتوانست به سرعت سرایت بکند؟
بله. معمولا انواعی که بیشتر در ایران میدیدیم (در زمانی که من در ایران کار میکردم) انواع مسری و مننگوکوکی بود که در این موارد بلافاصله باید از طرف بیمارستان و ادارهی بهداشت بروند و به تمام بیماران داروهای پیشگیریکننده بدهند و احیانا بیماران باید واکسینه شوند. در غیر این صورت اگر این کارها را نکرده باشند، پذیرفتن اینکه در یک محیط چندهزار نفری دو نفر مبتلا شدهاند با علم طب جور در نمیآید.
مصاحبهکننده: فریبا والیات
تحریریه: بهرام محیی
برای شنیدن این مصاحبه میتوانید فایل صوتی زیر را کلیک کنید.