1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

فاجعه جارى شدن سيل در آلمان و اتريش و سويس

۱۳۸۴ شهریور ۳, پنجشنبه

طغيان رودخانه ها و جارى شدن سيل در مناطق جوبى آلمان و همچنين در سويس و اتريش كه باعث خرابى زياد و نيز تلفات جانى شده، دراكثر روزنامه هاى امروز اروپا مورد بحث و بررسى قرار گرفته است.

https://p.dw.com/p/A5hE
عکس: AP

منجمله روزنامه «بيلد» (Bild-Zeitung) چاپ برلين در اينباره چنين اظهار نظر كرده است:
امواج خروشان سيل در ايالت باوير خانه هاى زيادى را خراب و عده اى از اهالى را از هستى ساقط كرد. بسيارى از مردم نواحى جنوبى آلمان از اين بابت در غم و اندوه فرو رفته اند، ولى بنظر ميرسد كه چنين فاجعه طبيعى واقعه اى مناسب براى بعضى از كسانى است كه مشغول مبارزات انتخاباتى هستند. مثلأ صدراعظم آلمان گرهارد شرودر ابتدا از نارسائى اقدامات مسئولين ايالت باوير براى حفاظت مردم در مقابل خطر سيل سخن گفت و بعد شخصأ عازم سركشى به آن نواحى شد. آيا قصد او جلب محبت مردم آن سامان به شخص و حزب خود بود؟ ولى وزير محيط زيست همين كابينه يورگن تريتين در صدد دلجوئى از باواريائى ها برآمد و اظهار كرد كه مسئولين اين ايالت اقدامات صحيح براى دفع خطر سيل انجام داده اند. ولى همه سياستمداران بايد بدانند كه فاجعه هاى طبيعى نبايد وسيله مبارزات انتخاباتى قرار گيرد.

روزنامه سويسى «تاگس آنتسايگر» (Tages-Anzeiger) در همين مقوله چنين نوشته است: مسئله اينست كه عكس العمل هاى لازم و داراى نتيجه مداوم انجام نميگيرد و گوئى طبع بشر اينست كه سعى ميكند وقايع ناگوار را هر چه زودتر فراموش كند. علت ديگر آنست كه سياستمداران مسئول در كار حفظ محيط زيست بخاطر هزينه آن كوتاهى ميكنند، ولى فكر نميكنند كه خرج جبران عواقب آلودگى محيط زيست بسيار سنگين تر است تا اقدامات پيشگيرانه. بدتر از همه اين ندانم كاريها و نديده گرفتن واقعيات حالت عجز و تسليم در برابر خطر است كه كنار آمدن با آن و پذيرفتن آن بصورت عادت عمومى درميآيد.

در روزنامه «وستفالن پست» (Westfalenpost) چاپ شهر هاگن در همين زمينه چنين آمده است: در مورد سيل هم همان اصلى صادق است كه در مورد حفظ محيط زيست وجود دارد و بدون فاجعه اى بزرگ كسى به فكر كارى موثر در اين زمينه ها نمى افتد. وعده هاى سريع هم پس از پايان قضيه به همان سرعت فراموش ميشود. مثلأ قولهائى كه در رابطه با سيل سال ۲۰۰۲ هم احزاب دولتى و هم محافظه كاران ميدادند، دو سال بعد حتى در ابعاد محدودتر هم به اجرا در نيامد و وزير محيط زيست يورگن تريتين نتوانست آن مواعيد را به تحقق درآورد.
واقعيت اينست كه حفاظت مناطق و اهالى با منافع اقتصادى تصادم پيدا ميكند، مثلأ اگر بخواهند زمينهاى قابل ساختمان را جزو مناطق در معرض خطر سيل اعلام كنند.