1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

فراخوان برای "تجمع اعتراضی زنان" / گفتگو با محتشمى‌پور

مريم انصاری۱۳۸۵ خرداد ۱۷, چهارشنبه

قرار است دوشنبه‌ی هفته آينده يعنى روز ۲۲ خردادماه در ساعت پنج بعدازظهر تجمعى در اعتراض به قوانين تبعيض آميز در قبال زنان در ميدان هفت تير تهران برگزار شود. فراخوانی نيز به اين منظور انتشار يافته كه صدها نفر آن را امضا كرده‌اند.

https://p.dw.com/p/A6MZ
عکس: Maryam Ansary

مطالبات طرح شده در فراخوان از جمله منع چند همسرى، لغو حق طلاق يك طرفه مرد، حق ولايت و حضانت برفرزند توسط پدر و مادر به طور مشترك، و هم چنين تصويب حقوق برابر در ازدواج است كه شامل مواردى مانند حق بدون قيد و شرط اشتغال، تابعيت و ... می‌شود. از ديگر خواست‌هاى زنان در اين فراخوان می‌توان به تغيير سن كيفرى دختران به ۱۸ سال، حق شهادت و ديه برابر و قوانين ناعادلانه كار اشاره كرد.

در ميان امضا كنندگان فراخوان روز دوشنبه آينده براى ”لغو قوانين زن ستيز” نام چهره‌هاى برجسته‌اى را می‌توان ديد كه در احقاق حقوق زن تلاش‌هاى زياد كرده‌اند. اما نام بسيارى از فعالين حقوق زنان كه نقشى تعيين كننده طى سال‌هاى اخير ايفا كرده‌اند در حمايت از اين حركت خالى است، چرا؟ آيا خواست‌هايى كه تجمع روز دوشنبه براى آن برگزار ميشود، مطالبات پايه‌اى همه زنان جدا از طرز فكر و عقايدشان نيست؟ اين سوال را با خانم فخرالسادات محتشمى‌پور مشاور وزير كشور در امور زنان در دوره اصلاحات در ميان گذاشتيم. خانم فخر السادات محتشمى پور معتقد است كه علت را بايد در فقدان يك نهاد هماهنگ كننده حرکتهای زنان در ایران جستجو كرد. وى می‌گويد:

”همه اينها را من مربوط به اين ميدانم كه حركتهاي زنان در ايران رهبرى ندارد. گروههای مختلفی هستند حول محور مشترکی جمع می‌شوند و برنامه‌ریزی‌هایی می‌کنند. همین الان شبکه‌هايی از زنان وجود دارد، گروههایی از زنان وجود دارد که اینها همه دغدغه‌ی مسایل زنان را دارند. اما لزوما یک شیوه و یک روش یکسان را برای مبارزه و حرکتهایی که دارند اتخاذ نمی‌کنند. شايد هم اگر يك مقدار گفتگوها و ارتباطات نزديكتر بشود، به يك شيوه واحد هم برسند. اما مسئله این است که این اتفاق نیفتاده، یعنی هنوز ما یک جمعی را از گروههای مختلفی که درباره‌ی مسایل زنان فکر می‌کنند، چه بحث‌های اندیشه‌ای و چه جایی که بحث‌ها عملی و اجرا می‌شود تا بحال نداشته‌ایم. اینکه دور یک میز بنشینند و با همدیگر مسایلشان را مطرح بکنند. معمولا تصمیم‌گیری‌هایی می‌شود، بیانیه‌ای صادر می‌شود و یک روشی هم اتخاذ می‌گردد و بعد هم به اطلاع دیگران می‌رسد. بنابراین، طبیعی‌ست که همه حق داشته باشند راجع به این شیوه‌ای که اتخاذ می‌شود و راجع به این حرفها قبل از اینکه نهایی بشوند با همدیگر مطرح کنند.”

آيا امكان نزديكى و تاثيرگذارى و تاثيرپذيرى بيشتر براى رسيدن به راه هاى مشترك و هماهنگى باهم تا اين اندازه دشوار است؟ و اگر هم موانع بسيار در مقابل نزديكى زنان با اختلاف سليقه و عقيده وجود دارد، آيا نمی‌توان براى رفع اين موانع قدم برداشت. و بالاخره آيا فقط برسر روش كار اختلاف وجود دارد يا اختلاف برسر محتواى خواستها نيز هست؟ مثلا در ميان زنان فعال كسى هست كه با داشتن حق حضانت مشترك پدر و مادر بر فرزند يا منع چند همسرى و يا حق برابر در ازدواج مخالف باشد؟ خانم محتشمى پور اختلاف را نه در مضمون خواستها كه بيش از هرچيز در نوع حركت براى رسيدن به آنها می‌داند:

” اين اختلافى است كه در تاكتيك‌ها وجود دارد. من شخصا فکر می‌کنم صرف برگزاری تظاهرات، اعتراض و نشست و تحصن مشکل ما را حل نمی‌کند. البته می‌تواند صدای اعتراض را اندکی رساتر به‌گوش کسانیکه باید بشنوند برساند، اما این تمام کاری که ما باید انجام بدهیم نیست! و نیاز دارد که گفت‌وگوهای بیشتری با عناصر تاثیرگذار انجام بگیرد. البته من این راه‌ها را مسدود نمی‌بینم. گفت‌وگو با نمایندگان مجلس‌، خصوصا نمایندگان زن و اعضای فراکسیون زنان و قوه قضاییه، بخشی‌هایی که بهرحال دغدغه‌هایی را در این زمینه دارند و مطالعاتی را شروع کرده‌اند، که ‌البته باید سرعت عمل بیشتری هم نشان بدهند، و کمیسیون دفاع از حقوق زنان و کودکان در قوه قضاییه هست که زمانی هم معاونت این قوه قول همکاری هم داده بود و اتفاقا این صحبت خود این دوستان بود که چرا زنان حقوقدان و مدافع حقوق زنان بصورت تخصصی برنامه‌ریزی نمی‌کنند. چرا پیشنهادهای تخصصی‌شان را مطرح نمی‌کنند.”

خانم محتشمى‌پور ضمن اينكه به لزوم حركتهاى اعتراضى در كنار ساير تلاش‌ها اذعان دارد، اما بر اين تاكيد می‌كند كه صرف اعتراض نمی‌تواند راه گشا باشد. به نظر او:

” تنها یک‌مقدار باید کار عمیق‌تر بشود و بخواهیم که واقعا مشکل را حل بکنیم. یکزمانی ممکن است یک عده‌ای به این نتیجه برسند که هیچ مشکلی حل نخواهد شد و ما فقط باید تحصن کنیم و تظاهرات داشته باشیم و مخالفت و اعتراض خودمان را نشان بدهیم. من هنوز به این نتیجه نرسیده‌ام و فکر می‌کنم ما باید از قابلیت‌های درونی زنان استفاده بکنیم، برای اصلاح وضعیت زنان و بهبود وضعیت زنان. و در این زمینه هم رسانه‌ها باید کمک بکنند، نهادهای مدنی نقش خودشان را ایفا بکنند و حتا احزاب را باید درگیر کرد. و این شیوه‌های چندگانه بطور موازی، اگر، پیش برود، قطعا می‌تواند نتایجی را ببار بیاورد.”

خانم محتشمى پور به نقش احزاب اشاره می‌كنند و آنچه در اين ميان بشدت جلب توجه می‌كند عدم حضور و حمايت احزاب و گروه‌هاى سياسى فعال با تركيب بشدت مردانه است. از خانم محتشمى پور می‌پرسم كه چرا برخى كه در راه دمكراسى و آزادى جبهه تشكيل می‌دهند، قلم می‌زنند و سخنرانى می‌كنند، هيچگاه حاضر به درگير كردن خود با مسئله زنان نيستند. مگر می‌شود از حقوق مدنی دفاع كرد و حقوق زنان را به فراموشى سپرد؟ به عنوان مثال جبهه‌ دمکراسی خواهی که براى احقاق حقوق بشر در ايران برنامه‌ریزی می‌کند مسایل زنان را نمی‌بيند يا مهم نمی‌شمارد؟

”اینهم بحثی‌ست که ما معمولا با آقایان داریم و درعین‌حال داریم دوستان را متمایل و متقاعد می‌کنیم که مسایل زنان را بطور تخصصی ببینند و با حرکت‌هایی که خانمها دارند همگام بشوند. ولی متاسفانه اعتقاد این آقایان که به حقوق زنان هم اعتقاد دارند، این هست که پیشگام حرکت باید خود خانمها باشند. یعنی خودشان خیلی ابتکار عمل را در این حوزه‌ها بدست نمی‌گیرند و انتظارشان این است که خود خانمها مبتکر باشند و اگر لازم شد،‌ آنوقت آقایان با آنها همکاری بکنند.”

ولى خانمها كه مدتهاست پيشقدم و مبتكر تلاشهاى گوناگون براى حقوق زنان شده‌اند. و آيا در يك جامعه مردسالار مثل ايران نقش و اثر حمايت مردان سرشناس از حقوق زنان نمی‌تواند كمك بمرابت موثرى ترى در پيشبرد اين حقوق باشد؟

” قطعا این انتظاری‌ست که ما هم داریم از مردان اصلاح طلب، از نواندیشان دینی که در این زمینه بالاخره همراهی بکنند و در جاهایی هم ابتکار عمل را بدست بگیرند. اما فکر می‌کنم یک بار دیگر که با شما صحبت می‌کردم این مسئله را گفته‌ام که حتا مراجع و حوزه‌های فقهی ما این انتظار را دارند که مسایل زنان توسط خودشان بررسی و ارزیابی بشود، طبقه‌بندی بشود و بعد به آنها منتقل بشود، تا اینکه مثلا احکام متناسب با شرایط زمان و مكان را بخواهند صادر بکنند. این در هرحال یک ارتباط دوطرفه هست. یکجاهایی همراهی شده، ولی خوب قطعا همه‌ی انتظاری که زنان داشته‌اند برآورده نشده است. حتما باید یک مشارکت جدی‌تر و فعال‌تری باشد. ضمن آنکه برخی هم فکر می‌کنند که اگر بطور مستقیم وارد صحنه بشوند، موثرترند. پس مستقیم وارد نمی شوند. بهرحال این مسئله‌ی ما هم هست، یعنی من نمی‌خواهم دفاع بکنم و جای دفاع هم ندارد.”