فرانتيشك هالاس و «استقلال اثر ادبى از اعتقادات شاعران و نويسندگان»
۱۳۸۳ دی ۳۰, چهارشنبهاين را بوضوح مىتوان در آثار ارزنده گوتفريد بن آلمانى كه مدتى به ناسيونال سوسيالستها گرايش داشت، خورخه لوييس بورخس آرژانتينى و تى. اس. اليوت انگليسى كه در باورهاى سياسىشان محافظهكار بودند، ديد. در ميان نويسندگان و شاعران حتا بودهاند كسانى كه در عين اعتقادات سياسى و ايوئولوژيك خود، آموزههاى زيبايىشناختى ايدىولوژى خود را اصلا در كار خود راه ندادهاند. فرانتيشك هالاس چك يكى از اينهاست كه تا هنگام مرگ خود رد سال ۱۹۴۹ كمونيستى معتقد باقى ماند. اگر به شعرى از هالاس با عنوان «شعر» بنگريم، مىبينيم كه در نگاه او به هنرش، هيچ اثرى از باورهاى سخت كمونيستى او وجود ندارد.
با وصف مرحمتِ ديدن
چنين كور
با وصف موهبتِ شنيدن
چنين كر
در باد يك برگ در اميد يك فريب
در دام يك سار در گلو يك فرياد
در باران يك ترانه در گلسرخ يك كرم
در كلمهها خون در عشق تنها
با وصف مرحمتِ ديدن
چنين كور
با وصف موهبتِ شنيدن
چنين كر
فرانتيشك هالاس در سال ۱۹۰۱ در «برون» در خانوادهاى كاگرى زاده شد و در سال ۱۹۴۹ در پراگ درگذشت. در آثار دوران جوانىاش مبارزه طبقاتى موضوع اصلى كارهايش بود. اما پس از دوران پختگى، از كاربست ايدههاى زيبايىشناختى رئاليسم سوسياليستى، و خواستهاى حزب كمونيست چكسلواكى سابق در شعرهايش همواره امتناع كرد. در جريان جنگ داخلى اسپانيا در سال ۱۹۳۶ داوطلبانه بهعنوان عضو بريگاد بينالمللى به آنجا رفت و در دوران اشغال كشورش توسط ناسيونال سوسياليستها به فعاليتهاى مخفيانه پرداخت.
پس از پايان جنگ دوم جهانى، رژيم كمونيستى چكسلواكى سابق، انبوهى از تقدير و ستايش را بر سر فرانتيشك هالاس ريخت، اما شاعر، همانگونه كه وصيتنامهاش كه پس از مرگ او در فرانسه چاپ شد نشان مىدهد، تطميعناپذير باقى ماند. وصيتنامه او يكى از اسناد معتبر در رد حاكميت استالينيستىست.
بهنام باوندپور