1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

فرهنگنامه كودكان و نوجوانان: نخستين كتاب مرجع به زبان فارسى

روشنك زنگنه۱۳۸۴ اردیبهشت ۱۹, دوشنبه

آيا تا بحال شخصى شمارا انچوچك خطاب كرده است؟ چه برخوردى با او كرديد؟ از او رنجيده شديد؟ به نظر شما انچوچك چيست؟

https://p.dw.com/p/A7Rj
خانم نوش آفرين انصارى، يكى از بنيانگذاران فرهنگنامه كودكان و نوجوانان
خانم نوش آفرين انصارى، يكى از بنيانگذاران فرهنگنامه كودكان و نوجوانانعکس: DW

"به نظرم مثلا به آدمهايى كه خيلى ضعيف باشند، ميگويند. والا به نظرم يك فحش است. يك چيز تخيلى ست. به نظر من يك حيوان كوچكى ست كه شيطان است. فكر ميكنم حيوان باشد. فكر ميكنم يك جانورى باشد، شبيه سوسك! بايد حشره باشد."

همانطور كه شنيديد، برداشت افراد از واژه انچوچك مختلف است. اما براستى معناى صحيح اين واژه چيست؟

"انچوچك درختى است بومى ايران كه در كوههاى آذربايجان، كردستان، لرستان، بختيارى و فارس مىرويد. بلندى آن تا ۶ متر مىرسد. انچوچك داراى شاخه هاى فراوان صاف و خاردار و خاكسترى رنگ است. برگهاى باريك و كشيده و گلهاى كوچك و سفيد رنگ دارد. انچوچك درختى است از تيره گل سرخيان و از جنس گلابى است."

براستى اگر كودكى يا نوجوانى از شما سئوالى كند و پاسخ آن را ندانيد، در چه كتابى به دنبال جواب آن سئوال ميگرديد؟ براى پيدا كردن معناى صحيح واژه انچوچك به دايرة المعارفى بنام فرهنگنامه كودكان و نوجوانان رجوع كرديم. در سال ۱۳۵۸ گروه پنج نفره اى، متشكل از كتابداران، مديران مدرسه و فرهنگ دوستان ايران گرد هم آمدند و تصميم گرفتند كه فرهنگنامه اى، بعنوان كتاب مرجع براى كودكان و نوجوانان ايران تدوين و تأليف كنند. اين فرهنگنامه نخستين كتاب مرجع به زبان فارسى براى كودكان و نوجوانان است. بايد به اين نكته اشاره كرد كه ساير دايرةالمعارف هايى كه براى نوجوانان ايرانى به زبان فارسى چاپ شده اند، نسخه اصلى شان به زبان هاى ديگر، مانند انگليسى يا فرانسه بوده است كه به زبان فارسى ترجمه شده اند. به نظر خانم نوش آفرين انصارى، استاد دانشگاه تهران و يكى از بنيانگذاران اين فرهنگنامه، دايرةالمعارفى كه مولفانش ايرانى باشند، داراى ويژگى هاى خاصى ميباشد:

"مقاله هاى مربوط به ايرانش بيشتر ميشود. بيشترپاسخگوى نيازهاى كودكان و نوجوانان ايرانى است. پژوهش نسبت به ايران و ايرانى، هم در منابع و هم در ومورد خود بچه ها گسترش پيدا ميكند. بطور مثال دقيق تر در پى بردن به نيازهاى اطلاعاتى بچه ها در ايران ميشويم. بحث بيان و زبان مطرح ميشود، چگونه بايد براى اين گروه سنى نوشت. حتى بحث خيلى مهم نگاه ايران به جهان مطرح مىشود. ما ترجمه نمىكنيم، فرهنگنامه تأليف است. پس وقتى به يك نويسنده خارجى ميپردازيم، به هر حال آن ايرانى است كه به آن نويسنده خارجى نگاه ميكند."

با مطالعه اين فرهنگنامه، نوجوانان ايرانى ميتوانند با شخصيت هاى تاريخى، بازيهاى سنتى، حيات وحش و با جشن هاى چند هزار ساله كشورشان آشنايى پيدا كنند. بنيانگذاران و گردانندگان فرهنگنامه قرار را بر اين گذاشته اند كه در ۲۴ جلد به توضيح و تعريف بيش از پنج هزار واژه يا مدخل بپردازند. تا كنون ۹ جلد آن يعنى تا حرف "ت" به چاپ رسيده است. اما اين سئوال پيش مى آيد كه مدخل هاى اين فرهنگنامه چگونه و بر حسب چه معيارى تعيين ميشوند؟

"در سالهاى اول تشكيل گروه فرهنگنامه، يك گروهى بوجود آمد كه گروه تعيين كنندگان مدخل بودند. آنها پايه اصلى را كتاب درسى گرفتند و موضوعات مطرح شده در كتاب هاى درسى از كلاس اول دبستان تا سوم دبيرستان. علاوه بر اين موضوع هاى تمام دايرة المعارفهاى موجود فارسى نيز استخراج شد. ما يك مجموعه موضوعى از "الف" تا "ى" را در دو سال اول پديد آورديم و بعد از ده سال يكبار ديگر آن را باز نگرى كرديم. الآن هم هر بار كه حرفى را آغاز ميكنيم، مجموعه آن حرف مجددا مورد بررسى شوراى اجرايى گروه هاى بررسى قرار ميگيرد."

واقعه هاى تاريخى يا اختراعات جديدى كه در جهان رخ ميدهد، باعث بوجود آمدن مدخل هاى تازه اى در فرهنگنامه مىشود. اما مسئله اين جا است كه گاهى اختراعات يا اتفاق هاى سياسى مهم زمانى پيش مى آيند كه جلد مربوط به آن واقعه منتشر شده است. بطور مثال اتحاد آلمان شرقى و غربى و فروپاشى اتحاد جماهير شوروى زمانى رخ دادند كه مطالب مربوط به آنها در جلد اول يعنى حرف "الف" نوشته و چاپ شده بود. براى حل اين مشكل، مسئولين فرهنگنامه، جلدى بنام "پيوست" را منتشر كرده اند. مقاله ها و مدخل هاى روز آمده شده در "پيوست" نوشته ميشوند، يعنى "پيوست" كمك ميكند كه محتويات فرهنگنامه مطابق زمان باشند. خانم انصارى به اين مطلب اشاره ميكند كه كودكان و نوجوانان ايرانى كه با فرهنگنامه آشنايى دارند، همچنين به نوبه خود در انتخاب مدخل هاى جديد يارى ميكنند:

"اولا ما ۹۰ كودك و نوجوان داريم كه با ما همراه هستند و در ضمن نامه هاى زيادى بعد از انتشار هر جلد دريافت ميكنيم، كه مينويسند چرا اين كلمه در فرهنگنامه هست، يا چرا نيست. خود شوراى گروه هاى اجرايى و گروه هاى تخصصى اين را تشخيص ميدهند كه چه مقاله اى بايد اضافه شود. بطور مثال وقتى ما مى بينيم كه نوجوانان ايرانى در المپياد ها مدال هاى طلا ميگيرند، اين دقيقا سريع در ذهن ويراسداران ما جرقه ميزند، كه اگر كودك يا نوجوان ايرانى الان بخواهد در مورد اين مسئله اطلاع پيدا كند، آيا فرهنگنامه جواب سئوال او را ميدهد يا نه."

براى اينكه سبك نوشتارى فرهنگنامه يكسان و ساده باشد، مولفان و ويراسداران در دوره هايى كه چندين ماه به طول مىانجامد، تعليم داده مىشوند. فرهنگنامه به زبان ساده نوشته مىشود. هر مدخل با كوتاه ترين پاسخ شروع ميشود و بعد اطلاعات ضرورى و تخصصى را در اختيار مراجعه كننده مى گذارد. تصاوير نيز در فرهنگنامه بكار رفته شده است. اما هيچيك از تصاوير جنبه تزيينى ندارند. در تصاوير گاه اطلاعاتى كه در متن نوشته شده است و گاه اطلاعاتى اضافه بر متن، ديده ميشود.

نويسندگان و اعضاى ديگر فرهنگنامه در يكى از كوچه هاى فرعى خيابان انقلاب در تهران، در طبقه دوم ساختمانى، ۶ روز در هفته به نوشتن و تنظيم آن مشغول هستند. اعضاى فرهنگنامه كه هم اكنون تعدادشان به ۳۰۰ نفر ميرسد به گروه هاى مختلف تقسيم شده اند: از قبيل گروه پژوهش، اجرايى و گروه تخصصى. البته گروه تخصصى خود نيز به ۳۶ زيرگروه تقسيم شده است: مانند گروه فيزيك، هنر، تاريخ علم و علوم اجتماعى. تقريبا سه سال پيش گروه ديگرى نيز، بنام گروه ترويج تشكيل شد. خانم انصارى يكى از بنيانگذاران فرهنگنامه دليل آن را چنين توضيح ميدهد:

"دلايل بوجود آمدن اين گروه اين بود كه كتابخانه هاى مدارس متاسفانه در ايران ضعيف هستند و كتابداران مدارس فعال عمل نميكنند. معلمان خودشان را به آن صورت مسئول معرفى آثار و توسعه ديد گاههاى كودكان و نوجوانان در كارهاى پژوهشى نميدانند. البته بايد بگويم كه در اين دو و سه سال اخير حركت هاى خيلى مثبتى شروع شده است. ولى اين براى ما كافى نبود. به همين دليل گروهى در شورا بوجود آمد كه آنها فرهنگنامه را در ساكهاى مخصوص ميگذارند و بنا به دعوت مديران به مدارس ميروند و فرهنگنامه را كلاس به كلاس با بچه ها كار ميكنند."

نكته اى كه بايد به آن اشاره كرد اين است كه گاهى اوقات مولفان فرهنگنامه در تعريف و توضيح برخى از مدخل ها، بويژه براى گروه سنى ۱۰ تا ۱۶ سال، با مشكل روبرو ميشوند. براى حل اين مسئله، اعضاى فرهنگنامه به اين نتيجه رسيدند كه چرا از خود اين گروه سنى كمك گرفته نشود. چرا از ۹۰ كودك و نوجوانى كه از روى علاقه و بصورت داوطلبانه عضو فرهنگنامه هستند، سئوال نشود:

"اينها عضو شوراى مشورتى هستند كه دعوت ميشوند و به آنها مقاله داده ميشود و ازشان خواسته مىشود كه در مورد مقاله نظر بدهند. يكى از مقاله هايى كه بر اساس نظر گروه مشورتى ما كاملا بهم ريخت، مقاله انسان بود. مقاله انسان چهار بار در فرهنگنامه بازنويسى شد و آنگونه اى نوشته شد كه بچه ها خواستند. در حقيقت تمايل اول توصيف انسان بيولوژيكى بود و الآن مقاله با انسان اجتماعى شروع ميشود. "

زحمات اعضاى فرهنگنامه باعث شد كه فرهنگنامه كودكان و نوجوانان در سال ۱۳۷۷ بعنوان كتاب سال ايران شناخته شود.