فقدان تلاش برای درك متقابل
۱۳۸۴ بهمن ۲۶, چهارشنبه� شدت موضوع افزودهاند. در آنجا گويا فوتباليستهاى ايرانى به عنوان تروريست نشان داده شدهاند كه مورد هدف سربازان آلمانى قرار دارند. اين روزنامه بلافاصله توضيح داده كه موضوع درباره سياست داخلى آلمان است و دخالت ارتش در برقرارى نظم و امنيت در طى بازىهاى جام جهانى فوتبال در آلمان. اما از قرار اين موضوع در ايران به معنى ديگرى تعبير شده. تفسير كارشناس صداى آلمان، پتر فيليپ در اين باره:
رابطه تنگ سنتى ميان ايران و آلمان در طول تاريخ خود، برخى از اوقات متحمل بار سنگينى شده است. تظاهرات دانشجويان آلمانى عليه شاه، اعتراضات به دليل توهين به آيت الله خمينى از طرف رودى كالرز و همينطور انجام سوءقصد به مخالفان حكومت ايران در رستوران ميكونوس در برلين و برخى ديگر از اين نوع. اما در آخر باز به يك راه حل مسالمت آميز و دوستانه روى آورده شده است.
ايران به ورود كالاهاى آلمانى علاقمند است و اين علاقه از جانب اقتصاد آلمان بطور متقابل به بازار ايران وجود دارد. در زمان ركود اقتصادى دلايل كافى وجود دارند كه اختلافات به درازا كشيده نشوند.
موضوع اصلى تلاش براى درك بهتريكديگر و فهم متقابل است. مسئلهاى كه علاقه به منافع خود بر آن تأكيد مىكند و ارتباطات بينالمللى نيز نشان دهنده ضرورت و نقش مهم آن است. بدون تلاش در بوجود آوردن تفاهم، بروز اختلافات از پيش قابل پيش بينى هستند. در گذشته موارد حادی پيش آمدهاند كه مىتوانند در راه ارتباط آينده دو كشور دشوارىهايى را بوجود آورند.
زيرا آلمان در اختلافات اتمى با ايران در كنار ايالات متحده امريكا قرار گرفته، بدون اينكه هنوز دليلى بر تلاش ايران براى ساخت سلاح اتمى وجود داشته باشد. اينكه آنگلا مركل صدراعظم آلمان ايران را به عنوان ”خطرى براى كشورهاى دموكرانيك“ خوانده است. ضربه متقابل از تهران شنيده مىشود: خانم مركل هيتلر است و عبارتى كه براى اولين بار به گوش مىخورد؛ براى صهيونيستها كار مىكند. حال اختلافات درباره كاريكاتور منتشر شده در روزنامه تاگس اشپيگل بر مسئله دامن مىزند. آيا طراح اين كاريكاتور مىخواسته فقط شركت ارتش آلمان را در برقرارى امنيت در طى بازىهاى جام جهانى فوتبال مورد انتقاد قرار دهد و به همين دليل بازيكنان ايرانى را به عنوان سوء قصد كنندگان انتحارى نشان مىدهد.
اين مسئله از جانب سفارت ايران در آلمان به عنوان توهين تلقى شده و سفارت خواستار پوزش رسمى مىگردد و همزمان تهديد به برداشتن قدمهاى قانونى مىكند. تلقى اين كاريكاتور به عنوان توهين از طرف برخى از ايرانيانى نيز انجام مىگيرد كه به عنوان مهاجر در اينجا زندگى مىكنند و با نوشتن نامههاى ناسزا آميز و تهديد به مرگ با كاريكاتوريست برخورد مىكنند.
حال دامنه اعتراضات به جلوى سفارت آلمان در ايران هم كشيده شده است، محلى كه تا اين زمان از آتش اين نزاع دور مانده بود مورد اصابت سنگ و كوكتل مولوتوف قرار مى گيرد.
اما اين دو موضوع متفاوت است، نامههاى تهديد آميزى در آلمان نوشته شدهاند و يا سفارت خانه بيگانه در تهران مورد حمله قرار مىگيرد. نويسندگان نامه ها اگر شناخته شوند، در آلمان مورد تعقيب قانونى قرار خواهند گرفت. اما حمله كنندگان به سفارت در تهران نه. چند نفرى كه در اين حمله شركت داشتند مىتوانند مطمئن باشند كه در شهر چند ميليونى تهران اتفاقى برايشان نخواهد افتاد، بسيجيانى كه مورد حمايت احمدى نژاد قرار دارند.
سياستمداران فلسطينى در حضور وزير خارجه آلمان از حمله به موسسات آلمانى در نوار غزه اظهار تأسف كردند. اما همزمان در تهران، در زير شعار مرگ بر آلمان، حمله به سفارت اين كشور سازماندهى مىشود.
اين رفتار شايستهاى نيست، بويژه در ميان دوستان!