1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

قانون ممنوعيت روسرى سر كردن در مدارس فرانسه

۱۳۸۲ بهمن ۲۲, چهارشنبه

از تركيه كه بگذريم، در اروپا فرانسه داراى بزرگترين بخش جمعيت مسلمان است. پنج ميليون مسلمان در اين كشور زندگى مى كنند. در فرانسه همچنين جدايى كامل دولت از دين بخشى از قانون اساسى كشور و درك از جمهوريت فرانسه است: همه شهروند هستند و تفاوتى ميان شهروندان به خاطر تعلقهاى گروهى به هر شكل وجود ندارد. تعجبى ندارد كه وقتى مسلمانان اين كشور هويت مذهبى خود را در پهنه همگانى به نمايش مى گذارند، از جمله با پوشيدن روسرى، تنش

https://p.dw.com/p/A6QN
ژاك شيراك، رييس جمهور فرانسه، به هنگام سخنرانى در باره موضوع روسرى در مدارس فرانسه
ژاك شيراك، رييس جمهور فرانسه، به هنگام سخنرانى در باره موضوع روسرى در مدارس فرانسهعکس: AP

�يجاد مى شود.

تفسيرى نوشته باربارا شولته Barbara Schulte

اينكه اكثريت نمايندگان پارلمان فرانسه به قانونى كه به اختصار به آن قانون منع روسرى مى گويند، راى مثبت دادند، دلگيركننده است. ۴۹۴ نماينده با اين قانون موافق بودند. راى ۳۶ نماينده مخالف تاثيرى نبخشيد. آنچه مشوق نمايندگان احزاب فرانسه در مجلس ملى اين كشور بود، عزم آنان بود براى آنكه از جمهورى و ارزشهاى آن دفاع كنند، كه عبارت است از برابرى ميان شهروندان و جدايى ميان دين و دولت.

حاصل اين همه آن است كه قانونى تصويب شده است كه در بهترين حالت بى فايده است و در بدترين حالت نتيجه عكس مى بخشد، يا حتى خطرناك است. قانونى كه قرار بود اتوريته دولت و اصول برابرخواهانه جمهورى فرانسه را تقويت كند، اما به احتمال بسيار زياد اثرى عكس آن خواهد داشت.

حتى تدوين كنندگان اين قانون آگاهند از اينكه خلاقيت نوجوانان و دنياى مد حقه هايى ابداع خواهند كرد تا اين ممنوعيت را پشت سر بگذارند. و از هم اكنون مى توان با اطمينان گفت كه روساى خردمند مدارس تلاش خواهند كرد به جاى آنكه ممنوعيت را قاطعانه عملى سازند، با نوجوانان در باره امكانهاى برخورد نكردن با اين قانون بحث كنند. معلمان به حق اشاره كردند به اينكه مدرسه بايد در حقيقت آزمايشگاهى باشد براى روادارى و گفتگو و نه فضايى كه در آن تنها با ممنوع كردن بتوان كارى را به انجام رساند. سركوب روش مناسبى نيست براى آنكه بتوان به جوانان احترام گذاشتن به ديگران و قواعد دموكراسى را ياد داد.

از آن گذشته بى معنى است اگر معلمان نوجوانان را به خاطر پوشيدن عمامه يا روسرى از كلاس بيرون كنند و هم هنگام تنها نظاره گر آن باشند كه مدرسه تبديل به مكانى براى عرضه تبليغات گردد، چه بر ديوار مدارس و چه بر روى لباسهاى دانش آموزان. دلايل ديگرى هم هست كه بر پايه آن نمى توان اين قانون را پذيرفت.

اگر اين قانون واقعا به اجرا درآيد، قربانيان آن بخصوص دانش آموزان دختر خواهند بود، دختران مسلمانى كه در برابر انتخاب ميان مذهب و آموزش قرار مى گيرند. دخترانى كه به هر دليل ايمان خود را ارجح مى دارند و مدرسه را ترك مى كنند تا در خانواده هايى كه پدر در آن حرف اصلى را مى زند يا در مدارس خصوصى مسلمانان در انزوا به سر برند. بدين ترتيب جامعه از دخترانى كه مى خواست در اصل آنها را پشتيبانى كند و موجب پيشرفتشان باشد، با ممنوع كردن روسرى امكان شكوفايى را مى گيرد، شكوفايى اى كه تنها آموزش مى تواند به آنها بدهد.

براى همين هنوز بايد ميزان و ابعاد تاثيرگذارى اين قانون را طى يك سال آينده بررسى كرد. شايد به نظر بسيار خوشبينانه بيايد اگر از سياستمداران انتظار داشته باشيم به اشتباههاى خود اعتراف كنند، اما اين اميد باقى است كه آنان سال آينده به اين نتيجه برسند كه ممنوع كردن روسرى در مدارس فرانسه گامى نادرست بوده است.