1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

قدرت جوانان در ايران

۱۳۸۳ تیر ۲۳, سه‌شنبه

واژه “ممنوع” از رايج ترين واژه ها در ايران اسلامى است، ولى واژه اى است توخالى و بى محتوا. هفته نامه «اشپيگل» در شماره اين هفته خود، مقاله اى را به «قدرت جوانان» در ايران اسلامى اختصاص داده و از يك دانشجوى ۲۳ ساله رشته ساختمان بنام «پويا تاج عليفر»، كه در يك گروه موسيقى غربى پوپ فعال است، نقل قول مى كند كه مى گويد: “اگر مى خواهند بيايند و مرا به زندان بياندازند و شلاق بزنند”. تاج عليفر عاشق طاهره ۲۲ ساله است و وقت

https://p.dw.com/p/A4Fr
عکس: dpa

� با ما صحبت مى كند او را با محبت تمام در آغوش گرفته.

بايد گفت كه جوانان ايران امروز، هر كارى كه خوشايندشان باشد، انجام مى دهند، زيرا كه آنان از قدرتى برخوردارند كه چهره رژيم ملايان را پير نشان مى دهد، زيرا كه قدرتشان در كثرتشان است. پنجاه ميليون ايرانى زير سن ۳۰ سال هستند و هفتاد درصد جمعيت كشور را تشكيل مى دهند.

پيش از هر چيز فرزندان خانواده هاى شهرى پيشتاز اين ارتش عظيم جوانان هستند. آنها شبكه هاى تلويزيونى از سراسر جهان را مى بينند، هر چند كه بشقاب هاى ماهواره اى را غيرقانونى اعلام كرده اند، موسيقى پوپ را از شبكه اينترنت به خانه هاى خود منتقل مى كنند، از طريق خويشان خود آخرين فيلم هاى هاليوود را سفارش مى دهند، مشروبات الكلى مى نوشند و پارتى هاى شبانه توأم با استعمال مواد مخدر كم هيجان تر از پارتى هاى برلين و نيويورك نيست.

تهران با تمامى پديده هاى افراطى يك كلانشهر دست به گريبان است. استعمال مواد مخدر، بيمارى ايدز و روسپيگرى ديگر به پديده اى عام بدل شده، آنهم براى كشورى كه مى خواهد سرمشق جهان اسلام باشد.

در واقع دولت اسلامى ايران تمامى اين واقعيت هاى اجتماعى را بدقت ثبت كرده است. هنگامى كه هشت سال پيش، شيوع بيمارى «ايدز» در زندان هاى كشور رقمى نجومى را نشان داد، دولت تصميم به يك برنامه تا آن زمان حيرت انگيز گرفت. از آن پس بيماران مبتلا به ايدز مى توانستند بطور رايگان مورد درمان قرار گيرند، معتادان به مواد مخدر مى توانستند فارغ از موانع ادارى ترك اعتياد كنند. ولى در هيچ يك از روزنامه هاى محافظه كار كلمه اى در اين باره به چشم نخورد.

شيرين ۱۹ ساله به يك گروه از دانشجويان تندرو تعلق دارد كه خواستار سرنگونى رژيم اسلامى است. او مى گويد: “آنها بايد بروند و من آماده مبارزه هستم.” شيرين كه دانشجوى رشته شيمى است و در يك خوابگاه دانشجويى زندگى مى كند، آرايش ملايمى كرده. بندرت به پارتى هاى شبانه مى رود و مواد مخدرى هم مصرف نمى كند. او بدنبال رو در رويى است و مى گويد: “ديگر از اين اخلاق دوگانه و متظاهر خسته شده ام. من مى خواهم آنگونه كه مى خواهم زندگى كنم و به آن كسى كه مى خواهم اعتقاد داشته باشم”.

شيرين شاهد آن بود كه چگونه بنيادگرايان اسلامى ايران مقدمات بدست گرفتن قدرت و كنار راندن اصلاح طلبان را تدارك ديدند. چگونه شوراى نگهبان كه نزديك ترين نهاد به آيت اله خامنه اى، رهبر جمهورى اسلامى است، محبوب ترين سياستمداران اصلاح طلبان براى انتخاب در مجلس هفتم شوراى اسلامى را حذف كردند و جوانان سرخورده انتخابات را تحريم كردند، زيرا كه نمى توانستند خود را تطبيق دهند با ملايان خودمحورى كه از يكسو موعظه هاى اخلاقى مى كنند و از سوى ديگر مشروبات الكلى مى نوشند و جيب خود را پر مى كنند. شيرين براى اين حكومت چيزى جز تحقير ندارد.

خانم «سوزانه كولبل»، گزارشگر هفته نامه «اشپيگل» درباره دشوارى هاى تهيه گزارش از ايران مى نويسد: “مقامات دولتى ايران مى خواهند در تهيه گزارش دخالت كرده و افراد مورد گفتگوى ما را خودشان گزين كنند.” وى مى گويد كه وزارت ارشاد جمهورى اسلامى مسئوليت اين كار را برعهده دارد. ولى خبرنگاران كافى است كه شب ها به پارتى جوانان بروند و در آنجا از همه چيز باخبر شوند.

از سوى ديگر، با ورود محافظه كاران به مجلس هفتم و بيرون راندن اصلاح طلبان از طريق حذف آنان، زنانى نيز به مجلس هفتم راه يافته اند كه به نظر مى آيد، انديشه و رفتارشان متأثر از يك جامعه اسلامى مردسالار است و گويى كه آنها اين مردسالارى را براحتى پذيرفته اند. همين عوامل است كه جوانان را از يكسو سرخورده و از سوى ديگر جرى كرده است. چندى پيش يك نماينده محافظه كار زن، خانم فاطمه آليا در مجلس شوراى اسلامى براى جلوگيرى از روسپيگرى پيشنهاد مى كند كه بايد چندهمسرى را قانونى كرد كه البته منظور او چندهمسرى براى مردان است و نه براى زنان.

در اين زمينه خانم فريبا داودى مهاجر، بنيانگذار «حزب زنان ايران»، كه خود فردى مقيد به موازين اسلام است، ولى خواهان دمكراسى و آزادى است، در گفتگويى با صداى آلمان معتقد است، اين زنان محافظه كار نمايندگان واقعى زنان ايران نيستند. از ايشان پرسيديم:

دويچه وله: خانم مهاجر، زنان نماينده اى كه به مجلس هفتم راه پيدا كردند، چند همسرى مى خواهند، مخالف پيوستن كنوانسيون منع تبعيض عليه زنان هستند، در تشكيل يا عدم تشكيل فراكسيون زنان در مجلس ترديد دارند، برخى از آنها داوطلبان نمى خواهند عضو هيات رييسه مجلس بشوند و به نظر مى آيد كه همه ى اختيارات خود را به دست مردان محافظه كار مجلس سپرده اند و مردسالارى مطلق را در مجلس و جامعه اسلامى پذيرفته اند. آيا به نظر شما نمايندگان زن مجلس هفتم، نمايندگان واقعى زنان جامعه كنونى ايران هستند و از منافع اين زنان دفاع مى كنند؟

فريبا داودى مهاجر: جواب صريح من اين است، كه اين ها نمايندگان زنان جامعه ما نيستند. جواب صريح من اين است كه يك نماينده ى زن فارغ از ديدگاههاى سياسى و فارغ از اينكه راست فكر مى كند يا چپ و يا هر مدل ديگرى، ابتدا بايد هويت مستقلى را دارا باشد كه به دنبال مطالبات صنفى و حقوقى زنان جامعه ى خود باشد و بايد اين مطالبات را شناسايى بكند و مى بايست حتما فراكسيون زنان در مجلس تشكيل بشود و اين فراكسيون بتواند توانمند بايستاد و كار كند. مشكلات زنان در ايران، مانند همه ى دنيا، خاص خودش است. بعضى ها اين سوال را مطرح مى كنند، كه چرا زنان به دنبال صفحه اى جداگانه در مطبوعات، به دنبال فراكسيون جداگانه هستند. اين دقيقا به خاطر اين است، كه مشكلاتى مضاعف بر مشكلات مردان دارند، كه بايد اينها پيگيرى شود. اين مشكلات ناشى از حقوقى نابرابر است. فرضا تا زمانى كه شما اجازه ى سفر نداريد، تا زمانى كه زير سايه اى زندگى مى كنيد، تا زمانى كه حق شغل، حق مسافرت، حق حضانت فرزندت و تمام اين حقوقهايت برابر نيست، و بهرحال مطالباتى دارند، كه به اين مطالبات بايد پاسخ داده شود.