1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

كنفرانس بررسى امور زندگى مهاجران در برلين

۱۳۸۳ اردیبهشت ۲۵, جمعه

افزايش گروه هاى سازمان يافته جنايى و رشد آمار جوانان مجرم بويژه از خانواده هاى مهاجر در اين گروه ها، موضوعى است كه امروزه توجه بسيارى را به خود جلب كرده است. به همين جهت بحث بر سر علل بوجود آمدن باندها و دسته هايى از يك گروه فرهنگى و يا قومى خاص در جامعه آلمان بالاست . از اين دسته بندى ها به عنوان خطرى كه همزيستى مسالمت آميز را در جامعه به خطر مى اندازد، ياد مى شود. اين موضوع در اين روزها در كنفرانس بنياد فردريش

https://p.dw.com/p/A58t
محله ترك نشين كرويتزبرگ در برلين
محله ترك نشين كرويتزبرگ در برلينعکس: Bilderbox

ابرت در برلين نيز مورد بحث و بررسى قرار مى گيرد.

سوال اين است كه جامعه در سياست انطباق پذيرى مهاجران خود چه راه حل هايى را بايد در پيش گيرد تا از تشكيل دسته بندى ها و گروه هاى كوچك قومى در دل جامعه بزرگ جلو گيرى كند.
در شروع اين كنفرانس توماس ماير از بنياد فردريش ابرت به بررسى وضعيت سياست انطباقى دولت آلمان و بوجود آمدن دسته بندى هاى قومى در جامعه در مقايسه با كشورهاى ديگر اروپايى پرداخت. او نتيجه بررسى اش را چنين اعلام كرد:

«برداشت من اين است كه تفاوت در اينجا بيشتر بر سر ادعا هاى مختلف است تا واقعيت موجود. براى مثال در كشور فرانسه ادعا بر اين بود كه ما همه فرانسوى هستيم و تفاوتى بين ما موجود نيست. ولى در واقعيت ما شاهد بوجود آمدن محله هاى بسته گتو مانند دور شهرها و تشكيل جوامع كوچك را در دل جامعه بزرگ هستيم. محل هايى كه گاهى پليس هم جرئت نمى كند پا به آنجا بگذارد.
در كشور انگلستان تصور مى رفت كه تطابق مهاجران با جامعه ميزبان با حفظ و قبول اختلافات ممكن است. اين سياست نيز منجر به بوجود آمدن مناطق مختلف و محل هاى زندگانى گروه هاى متمركز قومى در خويش گشت. در كشور آلمان نيز بنا بر آن بود كه تطابق مهاجران در جامعه بطور كامل صورت گيرد ولى تمايل به بوجود آمدن گتو و محله هاى سكونت مختص يك گروه قومى خاص زياد است. در كشور هلند سعى شد از گروه هاى بسته تشكيل شده در جامعه حمايت به عمل آيد ولى اين سياست نيز به نتيجه درستى نرسيد. به همين جهت همه در حال يافتن راه حل درستى براى اين مسئله هستند.»

هارتموت هويزرمن پرفسور جامعه شناسى شهرى در دانشگاه هوم بولد برلين در اين مورد معتقد است كه در هيچ كجاى اروپا گتو و محله هاى بسته زندگى قومى خاص وجود ندارد. زيرا در محله هايى كه گروه هاى قومى خاص در آنجا اكثريت ساكنان را تشكيل مى دهند نيز هماهنگى فرهنگى و تعلق قومى ويژه اى بين آنان موجود نيست .

او در هر صورت عبارت محلات مسكونى قومى را به گتو ترجيح مى دهد و اين اصطلاح را براى محلاتى بكار مى برد كه در آن نهادهاى خاص مثل دفاتر توريستى، يا بانك ها، رستوران ها، فروشگاه ها و مراكز مذهبى يك گروه قومى بوجود مى آيد.

پرفسورهويزرمن در اين ميان تفاوت بسيارى بين بوجود آمدن اين محلات و تشكيل باندها و دسته هاى افراطى قائل مى شود. به عقيده او گروه هايى اين چنين، بدون ارتباط با زندگى در يك محله معين، سازمان هاى خاص خود را بوجود مى آورند. او مى گويد:

«اينكه ساكنان اين محلات آنجا را به مثابه يك محله عبور در جامعه تلقى كنند، و آيا اين امكان را بيابند كه اين محلات را ترك كنند و يا مجبور به زندگى در اين محلات و باقى ماندن در آنجا شوند، سوالات مهمى هستند. اين سوالات تا حدودى از طرف ساكنان اين محلات مى توانند پاسخ داده شود ولى تا حد زيادى جامعه مهاجر پذير مجبور به جواب آن است.»

اين جامعه شناس معروف معتقد است كه مسئله بر سر تطابق زندگى بيگانگان با جامعه يكدست آلمانى نيست. جامعه خود نيز در طول زمان دستخوش تغييرات مى شود. اين تغييرات در سطح جامعه، از نظر فرهنگى و قومى چنان قوى و با سرعت انجام مى گيرند كه مى توان از دگرگونى و شكل هاى تطابق در يك جامعه بطور كلى سخن راند. پرفسور هويزرمن در اين مورد مى گويد:

«اگر كسى در كار و زندگى فرهنگى مايل به پيشرفت است بايد در جامعه آلمان زبان آلمانى را بياموزد. من فكر مى كنم مسئله اصلى در آموزش زبان مدرسه است. مسئله بر سر تشكيل گروه هاى قومى نيست. امكانات آموزشى در جامعه ما هنوز هم به موقعيت اجتماعى بستگى دارد. هنوز دست اندر كاران در شرايطى نيستند كه امكان آموزش زبان آلمانى را در سال هاى اوليه در اختيار كودكانى بگذارند كه در خانه با آنها به زبان آلمانى صحبت نمى شود. اگر اين امكان را مدرسه بوجود نياورد در زمان طولانى آن چيزى اتفاق مى افتد كه ما به نام طبقه بندى اجتماعى قومى مى شناسيم. و آن در جايى است كه محروميت اجتماعى و تعلق قومى با يكديگر توام مى شوند.»

ماكورس هنينگر مسئول بررسى امور جنايى برلين در اين كنفرانس از ارتباط ميان تعلق قومى و جنايات سازماندهى شده در برلين سخن راند:
«قاچاق سيگار در برلين تقريبا بطور كامل در اختيار ويتنامى هاست. و توسط باند ها و گروه هاى ويتنامى اداره مى شود. خريد و فروش هروئين در برلين عمدتا توسط باند هاى لبنانى انجام مى گيرد. در اينجا گروه هاى مختلف قومى نقش اساسى دارند. بخش هاى ديگرى نيز موجودند كه توسط گروه هاى خاص از كشور معين اداره مى شوند. بدون اينكه من بخواهم از تعلق قومى خاصى نام ببرم. مطمئنا از كشورهاى اروپاى شرقى نيز كسانى هستند كه در بخش هاى ديگرى فعالند.»

او معتقد است كه براى مبارزه با اقدامات جنايى سازمان يافته مى بايست در صورت لزوم قوانين مخصوص خارجى ها را بكار برد. تا به حال نقصان زيادى در ارتباط و همكارى اولياى امور وجود داشته است. و اين مى بايست از ميان برداشته شود.

در اين جلسه شنك معلمى با سابقه ۳۵ سال كار در مدارس كرويتز برگ، محله ترك نشين برلين، در اين باره اظهار داشت كه:
« بسيارى از كودكان خانواده هاى ترك سرگردان مى شوند زيرا والدينى كه خود حتى سواد خواندن و نوشتن را ندارند در موقعيتى نيستند كه نقش مربى و تربيت كننده را براى آنان بازى كنند. اين مشكل بزرگى است كه به ما رو مى آورد. طبيعى است كه اين مشكل به مسئله ندانستن زبان نيز مربوط است ولى بيشتر از هر چيز به اين مسئله مربوط مى شود كه خانواده و والدين نقش اجتماعى خود را براى كودكان اجرا نمى كنند. در اين مورد مى بايست ما به عنوان مربيان مدرسه و يا فعالان امور تربيتى جوانان، در اين باره به گفتگو اساسى بنشينيم»