1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

كودكى در مخفيگاه _ بمناسبت ۷۵ سالگى تولد «آنه فرانك»

۱۳۸۳ خرداد ۱۸, دوشنبه

نام «آنه فرانك» با خاطرات روزنگار او پيوند خورده است. «آنه فرانك» دخترى نوجوان يهودى بود كه در زمان حكومت نازى ها در آلمان در مخفيگاهى در شهر آمستردام افكارش را در خاطرات روزنگار خود انتقال داد. «آنه فرانك» ۷۵ سال پيش در ۱۲ ژوئن در شهر فرانكفورت متولد شد. چهار ساله بود كه با روى كار آمدن نازى ها به همراه خانواده آلمان را ترك گفت و هنوز ۱۶ سالش نشده بود كه در اردوگاه نازى «برگن بلسن« كوتاه پيش از آزادى در اثر ابتلا

https://p.dw.com/p/A6J9
آنه فرانك در خاطراتش: “من طبيعت ديگرى غير از مادر و خواهرم دارم.”
آنه فرانك در خاطراتش: “من طبيعت ديگرى غير از مادر و خواهرم دارم.”عکس: AP

به بيمارى تيفوس درگذشت.

خانواده فرانك به آمستردام گريخت و در آنجا پدر «اوتو فرانك» شغل آزاد جديدى براه انداخت. ولى پس از ورود نظاميان آلمان به هلند در ماه مه ۱۹۴۰ ديگر يهوديان در اين كشور نيز در امان نبودند. پدر و مادر وى تدارك ديده بودند كه اعضاى خانواده آنها براى مدت طولانى در مخفيگاه زنده بمانند.

در ۱۲ ژوئن آنگاه كه آنه فرانك ۱۳ ساله شد، كتابچه روزنگارى را هديه گرفت. كتابچه اى كه پس از نگارش خاطراتش و پس از جنگ به پنجاه زبان زنده دنيا ترجمه شد. «آنه» در دومين روزنگار خود، يعنى دو روز پس از دريافت كتابچه گزارش مى دهد كه خود به هنگام خريد كتابچه حضور داشته است. پيش از آن رابطه اى پر از اعتماد به كتابچه خود برقرار كرده بود، بطوريكه مى نويسد: “اميدوارم كه تو يار و ياور من خواهى بود”. و وقتى كه وضعيت يهودى ها در هلند رو به وخامت رفت و پليس مخوف گشتاپو يهوديان را بشدت تحت پيگرد قرار داد، از قرار معلوم اين كتابچه خاطرات يار و ياور «آنه فرانك» بوده است.

در سال ۱۹۴۱ «آنه» مجبور مى شود مدرسه «مونته سورى» را ترك گفته به مدرسه دخترانه ويژه يهوديان برود. در پنجم ژوئيه ۱۹۴۲ «مارگوت»، خواهر بزرگتر او از سوى «اس اس» احضار مى شود و خانواده فرانك در مخفيگاهى كه مدت ها پيش تدارك شده بود، پنهان مى شود. به همراه اعضاى يك خانواده دوست و يكى ديگر از دوستان، يك زندگى هشت نفره در فضايى تنگ آغاز مى شود.

«آنه» كه دخترى شاداب و خوش صحبت بود، درباره مخفيگاه خود مى نويسد: “هرچند كه نمناك و كمى كج و كوله است، ولى در تمام آمستردام و شايد در تمام هلند نتوان جايى به اين راحتى يافت”. بايد گفت، واقعيت زندگى در اين مخفيگاه كه پستوتى بود در پس يك كمد چرخان، به گونه اى ديگر بود. «آنه» با اميد كودكانه و در حال بلوغ اش به مقابله با رعب و وحشت رفت. وى كه در آن محيط تنگ مخفيگاه با مادرش در اختلاف بود، به دوست خيالى و مورد اعتمادش بنام «كيتى» در مورد مادرش مى گويد: “او حتى نمى داند من درباره ساده ترين چيزهاى دنيا چگونه فكر مى كنم”.

در چهارم اوت ۱۹۴۴ اين هشت يهودى لو مى روند و توسط پليس نازى دستگير و به اردوگاه نازى ها انتقال مى يابند. مادر «آنه» در اردوگاه آوشويتس درمى گذرد. «آنه» و «مارگوت» در اثر ابتلا به بيمارى تيفوس در اردوگاه «برگن بلسن» كوتاه پيش از آزادى مى ميرند و از اين خانواده تنها پدر جان سالم بدر مى برد كه پس از جنگ خاطرات دختر را انتشار مى دهد.