1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

ماجراى جاسوسى اسرائيل در آمريكا

۱۳۸۳ شهریور ۹, دوشنبه

شايع است كه يكى از كارمندان وزارت دفاع آمريكا مدارك محرمانه اى را به مراجع دولت اسرائيل تحويل داده است. مطلب زير گزارشى است تحليلى در اينباره، نوشته مفسر صداى آلمان پطر-فيليپ.

https://p.dw.com/p/A5TB

دولت اسرائيل تا كنون اين گزارشات را كه يكى از كارمندان وزارت دفاع آمريكا اطلاعات محرمانه اى در باره سياست آمريكا در قبال منطقه خاورميانه به مراجع اداراى اسرائيل تحويل داده و دولت اسرائيل احتمالآ از طريق اين شخص در سياست دولت آمريكا در اين منطقه اعمال نفوذ كرده قويآ تكذيب كرده و گفته است: هر چند با اين كارمند وزارت دفاع آمريكا، موسوم به لرى-فرانكلين (Larry Franklin) تماسائى در سطح كارى صورت گرفته، ولى در اين تماسها هيچگونه اطلاعات غير مجاز رد وبدل نشده است. اينهم كه گفته شده دولت اسرائيل سعى كرده از طريق اين مرد در سياست خاور ميانه رئيس جمهور آمريكا جورج-دبليو-بوش اعمال نفوذ كند حرفى است مزخرف.


قسمت آخر توضيح دولت سرائيل را ميتوان باور كرد، زيرا لرى-فرانكلين در وزارت دفاع آمريكا كارمندى است دون پايه و در مقامى نيست كه دولت اسرائيل بتواند از طريق وى در سياست دولت آمريكا اعمال نفوذ كند. ولى مطرح شدن اين موضوع و نفس قضيه اين بحث را پيش ميآورد كه اصولآ نفوذ اسرائيل در سياست دولت آمريكا تا چه حد است و باصطلاح اسرائيل تا چه حد ميتواند براى آمريكا گربه رقصانى كند. تا كنون هرگاه چنين فرضياتى عنوان شده، اسرائيل با بلند كردن فرياد يهودى ستيزى از خود عكس العمل نشان داده و هر سخن و شايعه اى را غير مجاز دانسته و بر آن سرپوش نهاده است. ولى با اينگونه عكس العملهاى تند نميتوان واقعيات را براى هميشه مخفى و از طرح آنها جلوگيرى كرد.

يكى از اين واقعيت ها اينست كه اسرائيل تا بالا ترين مراجع اداراى و دولتى آمريكا از طريق شخصيت هاى علاقمند به كشور و ملت اسرائيل ارتباط دارد و اين ارتباط مثبت مكمل اين فكر و اعتقاد اصولى آمريكا است كه امنيت اسرائيل بايد هميشه تضمين شود. از جمله اين طبقات اجتماعى آمريكا يكى پروتستان هاى بنياد گرا و بيش از آنها يهوديان محافظه كار، يعنى سنت گرا، يا بهتر است بگوئيم محافظه كاران جديد هستند. همين دسته آخر، يعنى نسل جديد سنت گرايان آمريكائى هستند كه سياست دولت آمريكا در قبال منطقه خاورميانه را تعيين ميكنند و اينها گروهى از روشنفكران پرنفوذ هستند كه تقريبآ بلا استثنا، ارتباطات شخصى با اسرائيل دارند. اغلب اين افراد داراى كيش يهودى هستند و سالها قبل از جبهه دمكراتهاى آزاديخواه جدا شده و به جبهه جمهوريخواهان محافظه كار پيوسته و در صفووف اين حزب از نظر اجتماعى و شِغلى ترقى كرده اند.

يكى از چهره هاى معروف اين گروه پل-ولفوويتس (Paul Wolfowitz) قائم مقام وزير دفاع آمريكا دونالد-رمسفلد است كه از مدتها قبل خواهان سلطه و سيادت آمريكا در منطقه خاور ميانه و خاور نزديك است و در اين راه فعاليت ميكند. وى در اين راه با اسرائيل مشاركت نزديك دارد و هم او يكى از مدافعان پرشور حمله نظامى به عراق بود. يكى ديگر از اين افراد ريچارد-پرل (Richard Perle) است كه او نيز تا چندى پيش در وزارت دفاع آمريكا كار ميكرد و او هم يكى از نيروهاى محرك جنگ با عراق بود و روابط نزديكى با جبهه ليكود، يعنى حزب حاكم سرائيل دارد و ضمنآ مدير روزنامه راست گراى جروزالم_پست (Jerusalem-Post) نيز هست. باز شخصى هست بنام دوگلاس-فيث (D. Feith) كه مرد شماره ۳ در وزارت دفاع آمريكا محسوب ميشود و در سال ۱۹۹۷ ميلادى طرفدارن حزب ليكود از او بقول خودشان بخاطر «خدمات وى به اسرائيل و ملت يهود« تجليل فراوان كردند. ضمنآ آقاى فيث رئيس همين لرى-فرانكلين است كه حالا مورد سو،ظن قرار گرفته است.

اينها فقط نمونه هائى بود براى آشنا شدن با طبقه محافظه كاران جديد در آمريكا و كسان ديگرى هم از شخصيت هاى سرشناس آمريكائى هستند كه جزو اينها محسوب ميشوند و همه در اين فكر و نظر باهم مشترك هستند كه اولآ آمريكا بايد رهبرى و سيادت منطقه خاورميانه را بدست بياورد و ثانيآ هرگونه مخالفت و ضديت با اسرائيل مضر و مانع نيل به اين هدف خواهد بود. در انطباق با همين هدف، آقايان پرل و ولفوويتس اعتقاد داشتند كه بعد از عراق نوبت ايران و سوريه و ساير كشورهاى منطقه است كه تحت سلطه و نفوذ آمريكا قرار بگيرند. نه اينكه قصد آنها بوجود آوردن يك سلسله كشورهاى برخوردار از دمكراسى و آزادى باشد، بلكه هدف اصلى، توسعه صحنه مبارزه با دشمنان و مخالفين بالقوه آمريكا و مخوصآ اسرائيل است.