1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

محمدحسين بنى‌واهب / تاثرات مردم ايران در سالگرد زلزله بم و روز خيزاب اقيانوس هند

۱۳۸۳ دی ۲۴, پنجشنبه

امسال سالگرد زلزله بم مصادف شد با زلزله و خيزاب در اقيانوس هند. فاجعه طبيعى‌اى جديد با ابعادى سهمگين زلزله بم را در سايه نشاند و هم‌هنگام سايه‌نشينان را به ياد دردهاى التيام‌نيافته خود انداخت. در آستانه سالگرد زلزله بم كانون پزشكان و دندانپزشكان ايرانى مقيم آلمان با فراخوانى اقدام به جمع‌آورى پول كرده بود تا ساخت يتيم‌خانه‌اى در بم را كه يك سال پيش شروع كرده بود، به انجام برساند. گروهى از اعضاى اين كانون به

https://p.dw.com/p/A7SA
عکس: AP

مناسبت سالگرد زلزله بم در ايران بودند، از جمله دكتر محمد حسين بنى واهب، دندانپزشك مقيم دوسلدورف.

مصاحبه کننده: کيواندخت قهاری

دويچه وله: آقای محمد حسين بنی واهب، شما در روز وقوع زلزله و خيزاب در اقيانوس هند در شهر بم بوديد. چه تالمی با شنيدن خبر زلزله در شما برانگيخته شد؟

محمد حسين بنی واهب: بله، من در روز وقوع زلزله در جنوب شرقی آسيا بخاطر سالگرد زلزله ی شهر بم در آنجا بودم و شنيدن اين خبر هم برای من و هم برای مردم بم بسيار تاثرانگيز بود. دليل آن نيز اين بود که در برابر چشمانمان شهری ويران شده وجود داشت که در سال گذشته زلزله ای در آن اتفاق افتاده بود و از اين لحاظ تاثير بسيار محسوسی برای ما داشت و از روی دادن اين فاجعه متاسف شديم.

دويچه وله: چه واکنشهايی را در اطرافيانتان مشاهده کرديد؟

محمد حسين بنی واهب: با وجود آنکه شنيدن اين خبر مصادف با سالگرد واقعه ی زلزله ی بم بود، در برخوردی که با بخش عظيمی از دوستان و آشنايان در شهر بم داشتم، می ديدم که همه را متاثر کرده و تا حدودی نيز برايشان تعجب انگيز بود که همزمان با سالگرد واقعه ی زلزله ی وحشتناکی که در شهر خودشان اتفاق افتاده بود، اين فاجعه در نقطه ی ديگری از دنيا روی می دهد و تمام خاطرات آن لحظات روز جمعه ۵ ديماه ۸۲ دوباره برايشان تداعی شد و با همدردی عميقی به مردم جنوب شرقی آسيا احساسات خود را بيان می کردند.

دويچه وله: آقای بنی واهب، اگر واکنش های مسئولين و رسانه ها در ایران را معيار قرار بدهيم، به نظر می آيد که ابراز همدردی در ايران در مقايسه با کل جهان بسيار پايين بوده است. مشاهدات شما در اين باره چه می گويند؟

محمد حسين بنی واهب: همانطور که شما نيز گفتيد، خبر اين حادثه از طريق رسانه های ارتباط جمعی به گوش مردم ايران رسيد، و از طريق راديو و تلويزيون حسابهای بانکی و مکانهايی برای کمک رسانی اعلام می شد. ولی متاسفانه بايد گفت احساس و برخوردی که مردم ايران در رابطه با اين واقعه و در آن روز داشتند، اصلا قابل مقايسه با جريان زلزله ی سال گذشته ی در شهر بم نبود. چون من هم در بم بودم و چند روز بعد را نيز در کرمان و تهران بسر بردم چيزی به آن شکل احساس نمی کردم. البته صحبت هايی در رابطه با اين مسئله در ميان خانواده ها، در خيابانها یا مکانهای ديگری صورت می گرفت، ولی بيشتر از چگونگی اين واقعه متعجب بودند و پرسشهايشان بيشتر حول سرعت آب و ميزان خرابی های اين فاجعه بود. اما اينکه کمکها در حدی باشد که بتوان آنها را با سال گذشته مقايسه کرد، بايد بگويم به آن صورت نبود. البته اين نظر شخصی من است، که ايرانيان شايد بخاطر آن عرق ملی شان به مسايل داخلی بيشتر اهميت می دهند.

دويچه وله: برگرديم به مراسم سالگرد زلزله ی بم. اين مراسم را چگونه برگزار کرديد؟

محمد حسين بنی واهب: مراسم سالگرد زلزله ی بم به اين شکل بود که مسئولين و بويژه رييس جمهور در روز چهار شنبه، يعنی ۳ روز قبل از روز واقعه، در منطقه حضور داشتند و با شرکت خود در اجتماعات وقوع اين زلزله را در سال گذشته دوباره يادآوری کردند. مسئولين محلی روز شنبه که روز سالگرد زلزله بود، در گورستان شهر بم برنامه ای داشتند و طبق سنتی که در ايران هست با قرائت قرآن و نوارهايی که از بلندگوها پخش می شد، مراسمی را اجرا کردند. صحبت هايی در اين خصوص شده بود که مردم شهر بم بطور جمعی مراسمی را برگزار کنند، ولی اين توصيه به آنها نشده بود، و مراسم به اين شکل صورت گرفت: چون مردم معمولا در روز عصر پنج شنبه به گورستان می روند، بخشی از مردم شهر بم، کرمان و شهرهای ديگر اين مراسم را در روز پنج شنبه انجام دادند. بخشی ديگر از مردم روز جمعه آن را برگزار کردند و در روز شنبه که روز سالگرد اين واقعه بود، هم صبح و هم بعدازظهر آن روز تعداد بسيار زيادتری در گورستان بم حضور يافتند که ما نيز همراه با کسانی که از شهرهای مختلف ايران به شهر بم آمده بودند، در اين مراسم شرکت کرديم. مراسم بيشتر ترکيبی خانوادگی داشت و مردم گروه گروه با همبستگانشان به بهشت زهرای بم می آمدند. و اگر امکان و وقت آن را داشتند و محيط شلوغ گورستان نيز به آنها اجازه می داد به مزار کشته شدگان خود نيز سر می زدند و از دوستان و آشنايان خود دلجويی می کردند.

دويچه وله: آقای دکتر بنی واهب، از پيشرفت کار ساختن يتيم خانه ای که در شهر بم با کمک سازمان شما «کانون پزشکان و دندانپزشکان ايرانی مقيم آلمان» صورت می گيرد، راضی هستيد؟

محمد حسين بنی واهب: ما بسيار راضی هستيم، و در تماس دوباره ای که با مسئولين پرورشگاه داشته ايم به بازديد اين ساختمان پرداختيم و بطور قطع می توانم بگويم که در چند ماه آینده طبقه ی اول ساختمان بطور کامل با خوابگاه و ناهارخوری و کتابخانه پايان خواهد يافت. نمای بيرونی ساختمان پرورشگاه نيز ساخته شده است. ما از اين کار خيلی راضی هستيم و همچنين از همکارى‌اى که يک يا دو انجمن ديگری که با مسئولين اين پرورشگاه دارند تا پيشرفت کار با سرعت بيشتری صورت پذيرد.

دويچه وله: اين دو انجمن چه انجمن هايی هستند؟

محمد حسين بنی واهب: يکی «انجمن حزب آلمان» و ديگری «انجمن خیريه ی پزشکی ايران و آلمان» .

دويچه وله: برای ادامه‌کاری چه فکر کرده ايد؟

محمد حسين بنی واهب: ادامه‌کاری ما به اين صورت خواهد بود که هنگام پايان يافتن کار ساختمان پرورشگاه، در وهله ی اول گنجايش آن بين ۳۰۰ نفر تا ۳۵۰ کودک بی سرپرست خواهد بود و آنها را در آنجا جای خواهد داد. مسئله ی دومی که من در اولين سفرم به ايران با مسئولين پرورشگاه در ميان گذاشتم، اين است که تعدادی از بچه ها وجود دارند که به پرورشگاه سپرده نخواهند شد. نه به آن پرورشگاهی که از قديم در شهر بم وجود داشته و نه به پروشگاههايی که احتمالا از طرف وزارت بهزيستی يا از طرف اشخاص در بم ساخته خواهد شد. اين کودکان در نزد فاميل و اقوام دور و نزديکشان نگهداری خواهند شد. برنامه ی بعدی ما در اين رابطه اين است که ما بتوانيم اين بچه ها را نزد خانواده های خودشان ياری دهيم. همينطور، انجمنی در اينجا در کنار «انجمن پزشکان و دندانپزشکان مقيم آلمان» از طرف من و چند نفر از دوستانم به ثبت رسيده است که با سرپرستی طولانی مدت و کمک مالی به اين نوع از کودکان فعاليت می کند، و تا اکنون که در شهر بم هستم حدودا ۴۰ کودک با پرونده و شناسنامه شناسايی شده اند که کار بعدی ما اين است برای اين کودکان سرپرست پيدا کنيم، سرپرستی که از راه دور معمول است و با کمک های ماهيانه تا بتوانيم اين کودکان را به مدرسه بفرستيم و آينده ای برايشان بسازيم.

دويچه وله: چگونه می شود با اين انجمن تماس گرفت؟

محمد حسين بنی واهب: مسئوليت اين انجمن من به عهده دارم و از طريق تلفن و يا «mail» می توان با من تماس گرفت. مسئله ی ديگری که شما کوتاه به آن اشاره کرديد، راجع به هزينه ی هزینه کردن کمک های جمع آوری شده از طرف گروههای مختلف در شهر بم است که اين مسئله با مشکلات بسياری روبروست. و اين مشکلات از طرف مسئولان شهر بم نيست، بلکه بيشتر از طرف خود اين انجمن هاست که اينها هيچگونه آشنايی و ارتباط دقيقی با بم ندارند. فرضا ديروز من صحبت تلفنی ای داشته ام که همکاران انجمن پزشکان و دندانپزشکان ايرانی در اتريش با جمعی برخورد کرده اند که اينها پول زيادی جمع کرده اند و اکنون یکسالی همانطور مانده و نمی دانند با آن چه کنند و هر توصيه ای که به اينها شده است، گفته اند که ما به کسی اعتماد نداريم و نمی توانيم کاری بکنيم. و اين مشکلی ست که بسياری و نه تنها کسانی که در خارج بسر می برند، بلکه حتا انجمن های خیريه در ايران نيز با اين مشکل روبرو هستند، که متاسفانه اين معضلی بزرگ در شهر بم است. حال اگر ما بتوانيم بعدها در اين زمينه با راهنمايی و با گزارشهايی که داده می شود، کاری انجام دهيم، و اين گروهها را جهت اينکه چگونه پول خود را در بم خرج کنند تا واقعا مفيد واقع شود، راهنمايی کنيم، کار بزرگی انجام داده ايم.

دويچه وله: در روز شنبه ۱۵ ژانويه قرار است برنامه ای در شهر مونستر از سوی «کانون پزشکان و دندانپزشکان» اجرا شود. لطفا در اين باره توضيحی بدهيد.

محمد حسين بنی واهب: ما قبل از آنکه سفری به بم داشته باشيم، سعی کرديم اين برنامه را سازماندهی کنيم. اين برنامه تشکیل شده است از ۳ سخنرانی همراه با عکس و فيلم. اساس کار اين گردهمايی اين است که ما گزارش پيشرفت کارمان را در بم به اطلاع عموم برسانيم. هم در رابطه با پرورشگاه که شامل بخشی از کمک های ما می شود و هم راجع به کارهای بعدی مان، و يکی از موضوعهايی که من درباره ی آن صحبت خواهم کرد، درباره ی سرپرستی مالی طولانی مدت کودکان بی سرپرستی ست که در خانواده ها نگهداری می شوند. موضوع ديگر در رابطه با سازماندهی کمک و يا فعاليت پزشکانی ست که می خواهند داواطلبانه، در آينده، بطور موقت در شهر بم خدمت کنند.

دويچه وله: آقای دکتر بنی واهب، از توضيحاتی که داده ايد بسيار سپاسگزارم.