1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

محمدرضا معينى / وضعيت نابسامان سلامتى روزنامه نگاران ايرانى در بند

۱۳۸۲ دی ۲۱, یکشنبه

هفته گذشته سازمان گزارشگران بدون مرز طى گزارش خود در باره سال ۲۰۰۳ ميلادى از افزايش روزافزون فشارهاى سياسى بر خبرنگاران نوشت. در باره وضعيت روزنامه نگاران ايران نيز اين سازمان با انتشار اطلاعيه اى ابراز نگرانى كرده و وضعيت سلامتى گروهى از آنان را كه اكنون در زندانهاى ايران به سر مى برند نابسامان توصيف كرده است. در اين رابطه صداى آلمان با آقاى محمدرضا معينى مسئول بخش ايران اين سازمان پرسشهايى را مطرح نموده است.

https://p.dw.com/p/A64x
طبق بررسيهاى سازمان گزارشگران بدون مرز ايران بزرگترين زندان روزنامه نگاران در خاورميانه است.
طبق بررسيهاى سازمان گزارشگران بدون مرز ايران بزرگترين زندان روزنامه نگاران در خاورميانه است.

مصاحبه كننده: كيواندخت قهارى

صداى آلمان: آقاى محمدرضا معينى، سازمان گزارشگران بدون مرز در اطلاعيه اى ابراز نگرانى كرده از وضعيت بازداشت و شرايط نگهدارى يازده روزنامه نگار زندانى در ايران. خواهش مى كنم در باره محتواى اطلاعيه اين سازمان براى شنوندگان ما توضيحى بدهيد.

محمدرضا معينى: اگر اجازه بدهيد، من اول تصحيح كنم، چون همزمان با انتشار اطلاعيه ما آقاى عليرضا احمدى همان روز با سپردن وثيقه صد ميليونى از زندان آزاد شدند. بنابراين امروز ايران با ۱۰ زندانى بزرگترين زندان روزنامه نگاران در خاورميانه است.

در مورد وضعيت بقيه بايد بگويم كه ما شديدا نگران وضعيت آقاى پورزند، آقاى جبارى، آقاى اشكورى، اكبر گنجى، كه به عنوان بيمار و آن هم شديدا بيمار در زندان مطرح شدند و هستند، بوديم و هستيم هنوز و براى بخشى ديگر از زندانيان هم اين مسئله براى ما ايجاد مشكل كرده است. يعنى اينكه ما چطورى از اين زندانيان نگهدارى و مراقبت مى كنيم و چگونه اينها مريض مى شوند. همان طور كه شنوندگان شما مى دانند، آقاى تقى رحمانى هم در زندان دچار بيماريهايى شده اند.

علاوه بر اين وضعيت غير قابل قبول بازداشت موقت اين زندانيان است. يعنى بخشى از اين زندانيان، آقايان هدى صابر، رضا عليجانى، تقى رحمانى، ايرج جمشيدى نزديك به هفت ماه است كه هر ماه بازداشت موقتشان تمديد مى شود، مال بخشى از آنها هم تمديد نمى شود و اين غيرقابل قبول است. يعنى رويه قضايى اى كه در ايران وجود دارد بايد مشخص كند كه آيا اين زندانى هست يا زندانى نيست. علاوه بر اينكه در مورد آقايان عليجانى، رحمانى و صابر اين وضعيت هم هست كه شايعاتى رسمى و غيررسمى هست مبنى بر حكم دادگاه تجديد نظر ايشان كه اين بسيار بسيار نگران كننده است.

صداى آلمان: آقاى معينى، سازمان گزارشگران بدون مرز گزارش سالانه اش را هم چند روز پيش منتشر كرد. روند مسائل مربوط به مطبوعات ايران در سال پيش كلا چطور بوده، اگر بخواهيد در چند جمله اين روند را بيان كنيد؟

محمدرضا معينى: گزارشگران مى گويد در سال گذشته در تمام جهان آمارها قرمز بودند، يعنى تمام نمودارهايى كه نشان آزادى مطبوعات است قرمز بوده است. در ايران اين روند ادامه داشته و بدتر شده است.

در ايران سال ۲۰۰۳ ميلادى با بستن روزنامه ها آغاز شد، “حيات نو” و “بهار” در ژانويه سال گذشته بسته شدند. بعد از ان در ماههاى ژوئن و ژوييه كشور ما دومين زندان بزرگ روزنامه نگاران در جهان بود با بيست و پنج روزنامه نگار در زندان. كه اين روند به شكل معينى، مى توانم بگويم، همين اطلاعيه اى كه ما داديم، در ادامه همان است.

متاسفانه هيچ چيز عوض نشده است. يعنى در طى اين يك سال نه تنها عوض نشده، بلكه خيلى هم بدتر شده است. تعداد زندانيها نه تنها كمتر نشده، بلكه بيشتر شده است.

افزون بر اينها مسئله قتل خانم كاظمى هم بود كه به نظرم خودش نقطه بسيار سياه و تاريكى در تاريخ يك سال گذشته جمهورى اسلامى مى ماند.

صداى آلمان: همان طور كه در اطلاعيه سازمان گزارشگران بدون مرز اشاره شده، انجمنى به اسم دفاع از زندانيان در ماه گذشته اعلام موجوديت كرده است، كه نخستين اعلاميه اش هم در مورد وضعيت تعدادى از روزنامه نگاران در بند است. برداشت و نظر شما در باره ايجاد چنين سازمانى در موقعيت كنونى در ايران چيست؟

محمدرضا معينى: من شخصا فكر مى كنم كه اين اولين انجمنى است كه در ايران بعد از انقلاب براى دفاع از حقوق زندانيان تشكيل شده است. اين زندانيان هم شامل همه مى شود، يعنى كليت زندانيان.

واقعيت اين است كه وضعيت زندانيان سياسى در ايران هميشه سخت بوده، سخت هست و به نظرم سخت هم خواهد بود. اما يك وضعيت معين ديگر هم هست و آن هم وضعيت تمامى زندانيان است. من فكر مى كنم كه اين اقدام از طرف نيروهاى فعالى كه در اين انجمن فعاليت مى كنند، بسيار جالب بوده است. علاوه بر اين اينكه اين انجمن به همت آقاى عمادالدين باقى تاسيس شده، كه خودشان، به اصطلاح مثل فارسى اى كه داريم، زمانى شكسته دست بودند.

من فكر مى كنم اين اقدام بايد مورد حمايت قرار بگيرد و تشويق بشود و از زاويه كارى كه مى كند به نظر من هم براى زندانيان و هم براى ايران اهميت دارد.