مراسم یادبود جانباختگان سال ۱۳۶۷ در برلین
۱۳۸۵ شهریور ۲۴, جمعهبرنامه با پخش فیلمی از گورستان خاوران که توسط خانم دلناز آبادی تهیه و تدوین شده بود، آغاز گشت. دراین فیلم به جنبههایی از تلاش خانوادههای قربانیان برای حق تجمع در این گورستان و اجرای مراسم سوگواری اشاره شد. خانواده و بستگان قربانیان در تلاش دائمی برای برپایی گورهای فردی برای اعدام شدگان در این گورستان میباشند که البته با مخالفت مقامات رسمی این گورها تخریب میشوند.
در ادامه برگزارکنندگان با اشاره به نقض دایمی حقوق بشر و خطر اجرای حکم اعدام برای ۳۶ زندانی سیاسی در حال حاضر به انتقاد از جامعه بینالمللی پرداختند، به نظر آنان جامعهی بین المللی با توجه یکسویه و برجسته کردن برنامهی اتمی ایران بطورکلی نقض حقوق بشر در ایران را به فراموشی سپرده است.
به دلیل شرکت مهمانان آلمانی بخش سخنرانیها همزمان به دو زبان اجرا میشد. در پایان با اعلام یک دقیقه سکوت به قربانیان این دو فاجعه ادای احترام شد. سپس فیلم مصاحبهای با خانم ریاحی، مادری که سه فرزند خود را در سال های ۶۰ و ۶۷ از دست داده است، پخش شد. در این مصاحبه وی به چگونگی دستگیری و اعدام پسراناش میپردازد و دوران زندان و نحوهی برخورد مسئولین زندان با بستگان زندانیان و چگونگی انتقال خبر اعدام فرزندان خود را به گونهای غم انگیز ولی به روشنی بیان میدارد. جالب توجه دربارهی پخش این فیلم که بنا به درخواست خانم ریاحی تنها پس از مرگ وی در سال 2004 میسر شده است.
سخنران بعدی آقای ولفگانگ کالک، رئیس کانون وکلای جمهوریخواه آلمان، بود که به امکان پیگرد قانونی نقض حقوق بشر توسط دادگاههای بینالمللی پرداخت. وی با اشاره به الگوی دادگاه نورنبرگ که پس از پایان جنگ جهانی دوم به محاکمه سران رژیم نازی در آلمان مبادرت کرده بود، مبنای تاریخی و حقوقی این مسئله را بازگو کرد. و این الگو را برای حال و آینده نیز کارساز دانست. وی با اشاره به تجربهی دادگاه بینالمللی در لاهه در رابطه با کشورهایی نظیر رواندا و یو گسلاوی سابق پیرامون نقض حقوق بشر به این واقعیت اشاره نمود که متأسفانه تنها پس از شکست اینگونه رژیمها و دستگیری رهبران آن امکان پیگرد قانونی فراهم میگردد. وی که خود مشاور حقوقی خانواده های قربانیان رژیم نظامی درآرژانتین و زندانیان زندان ابوقریب در عراق است، به شرح تجربهی کشورهای مختلف در زمینه نقض حقوق بشراشاره کرد. با نمونه پینوشه رهبر نظامی شیلی دربارهی روند طولانی اما ضروری این پیگرد سخن گفت. وی با اعلام این مطلب که در مورد کشورهایی نظیر ایران ، اندونزی و چین فعلاً راه حل حقوقی وجود ندارد به شیوههای دیگری از جمله پرداختن هنر به این گونه جرایم و یا تشکیل کمیتههای حقیقت یابی اشاره کرد، و اهمیت این برخورد را در دو حوزه بیان نمود که اولی حوزه احقاق حق برای قربانیان وخانواده های آنان است که بعد فردی قضیه را شامل می شود ودومین حوزه دربعد جامعه مطرح است که در صورت روشن نشدن حقیقت از سلامت برخوردار نخواهد بود. در پایان با ذکر نمونه ی اولین محکومیت یک افسر آرژانتینی پس از 25 سال خانواده های قربانیان را به صبر دعوت کرد.
برنامه با اجرای دو قطعه موسیقی برای تار از سوی آقای آرش سرکوهی ادامه یافت.
خانم منیره برادران، زندانی سابق، آخرین سخنران شب بود که سخنان خود را با اشاره به مسئلهی فراموشی و مکانیزم آن آغاز نمود وی تعداد کشت شدگان سال ۶۷ را که بطور تقریبی شامل ۴۵۰۰ نفر میشود را از جمله دلایلی دانست که میتوان از این فاجعه به عنوان جنایتی علیه انسانیت نام برد. وی با ذکر روشن نبودن زبان حقوقی و تلفیق گناه دینی و جرم قانونی به معضل احکام صادره در آن زمان اشاره کرد. وی بحث پیرامون کمیتههای حقیقتیابی را در زمان حال ضروری دانست. وی اشاره کرد که پس از ۱۸ سال دلایل واقعی این اعدامها همچنان روشن نیست. و کشف حقیقت همچنان هم برای خانواده های قربانیان وهمچنین برای جامعه از الویت ویژهای برخوردار است. وی با برشماری خصوصیت این احکام و نحوه اجرای آن و سرانجام پنهانکاری در اعلام آن به این امر اشاره کرد که یکی از وظایف کمیتههای حقیقتیابی سندیت بخشی به این فاجعه است. وی با اشاره به نمونه هولاکاست و پیگرد قانونی در صورت انکار آن در آلمان به مقایسهای در اینباره پرداخت. وی به کارکرد مهم دیگری ازکمیتههای حقیقت یابی نیزاشاره کرد، به نظر او کار کمیتههای حقیقت یابی درواقع جلوگیری از فرآیند فراموشی در ابعاد اجتماعی است. تقویت و تمرکز حافظهی جمعی باید به ارتقای آگاهی عمومی منجر شود، تا جامعه بتواند از درون این تجربه دردناک گامی به پیش نهد.
شهرام اسلامی