1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

مربى موفق كيست؟

۱۳۸۵ آذر ۱۰, جمعه

مربى موفق كيست و چگونه انسانى است، از چه ابزارى استفاده می‌كند و رمز موفقيت وى در چيست؟ يافتن جواب براى اين سئوالات يكى از دشوارترين مباحث است و اگر اينگونه نبود، اين همه مركز تحقيقات و آموزش آكادميك وقت خود را صرف يافتن جواب اين سئوالات نمى‌كردند.

https://p.dw.com/p/A6eV
عکس: AP

اما آنچه كه مشخص است اينكه، مربى نيز انسانى است كه فرزند زمان و دوران خود است. بنابراين شرايط و اوضاع اجتماعی، فرهنگى، سياسى و اقتصادی، همگى بر تكوين شخصيت و نحوه كار يك مربى تاثير گذار است.

دو روز پيش ماكس مركل فوتباليست و مربى اتريشى تبار كه در آلمان بعنوان مربى قهرمان ساز معروف بود در سن هشتاد و هفت سالگى درگذشت. وى جزو معدود بازيكن ملى بود كه هم براى تيم ملى آلمان و هم براى تيم ملى اتريش پا به ميدان گذاشت. او موفق شد در دهه شصت تيم «مونيخ1860» را به قهرمانى جام حذفى برساند. مركل تنها مربى در تاريخ بوندس ليگا است كه موفق شد در سال ۱۹۶۹ با تيم نورنبرگ بعنوان آخرين تيم جدول، به عنوان قهرمانى دست يابد و سال بعد هم دوباره به دسته دوم سقوط كرد.

«پتر رادنكوويچ» دروازه بان نامدار تيم مونيخ درباره مركل می‌گويد كه او يك «ديكتاتور» بود و با شلاق و شيرينى بر تيم حكومت می‌كرد. مركل نمونه‌اى از يك مربى برآمده از يك دوران تاريخى در اروپا است، دورانى كه ديكتاتورهاى سياسى بر اين قاره حكومت داشتند.

اما در كنار اين نمونه از مربيان كه بنظر می‌رسد دوران آنان سپرى شده، نمونه ديگرى نيز وجود دارد كه می‌توان بر آن نام مربى پدر سالار نهاد. نمونه بارز اين نوع از مربيان «سب هربرگر» افسانه‌اى است. او از سال ۱۹۴۹ تا سال ۱۹۶۴ سر مربى تيم ملى آلمان بود و موفق شد تيم ملى اين كشور را در سال ۱۹۵۴ براى نخستين بار بعد از جنگ جهانى دوم به عنوان قهرمانى جهان برساند.

هربرگر مسئوليت تيم كشورى را برعهده داشت كه هنوز آثار ويرانى جنگ جهانى در آن مشهود بودند و پدران شاگردانش اكثرا يا در اسارت بودند و يا در جنگ كشته شده بودند. همه آنهائى كه هربرگر مربى‌گری‌شان را برعهده داشت از وى بعنوان «پدر» ياد می‌كنند. پدرى كه تيم را همچون خانواده ميداند و با اتوريته پدرانه خود بر فرزندان و يا بهتر بگوئيم بر شاگردانش حكومت دارد.

اما ما در عصر قراردادهاى سنگين، بودجه‌هاى كلان، اسپانسرها و تامين كنندگان مالى و تبليغاتى با يك نمونه ديگر از مربى پدرسالار هم روبرو هستيم و آن مربى پدرسالار مدرن است. نمونه بارز اين نوع مربيان «اتو رهاگل» مربى سابق تيم وردر برمن و سر مربى كنونى تيم ملى يونان است. وى موفق شده بارها برمن را بعنوان قهرمانى در بوندس ليگا برساند و تيم ملى يونان هم زير نظر او و به دور از انتظار همگان به عنوان قهرمانى اروپا دست يافت.

اين نوع مربى از اعتماد و پشتيبانى مديران و دست اندكاران برخوردار است. براى او تيم اهميت استراتژيك دارد. يك بازى بى‌اهميت در بوندس ليگا را را مى‌بازد تا هفته بعد بتواند با تقويت انگيزه پيروزى در ميان شاگردانش هم پيروزى در چمپين ليگ را جشن بگيرد و هم جايزه يك ميليون يوروئى را به صندوق تيم واريز كند.

اما يكى از مربيان بسيار نادر، مربى كاريسماتيك هستند. مربى كه فقط فره ايزدى او بيانگر موفقيت اوست. تنها نمونه اين مربى «فرانس بكن باوئر» قيصر فوتبال آلمان است. او حتى ديپلم مربى‌گرى هم ندارد و از افراد نادرى است كه هم بعنوان فوتباليست به عنوان قهرمانى جهان دست يافته‌اند و هم بعنوان مربى. شخصيت بازيكنانش هر چقدر هم كه قوى و ناآرام باشد، فقط تنها اوست كه می‌تواند چنين تيمى را رهبرى كند و همه مربيانى كه بعد از او سر كار مى‌آيند با مشكل كم رنگ بودن روبرو خواهند شد.

در آنسوى مربى كاريسماتيك، مربى رفيق هم وجود دارد و سعى دارد از سر دوستى با شاگردانش درآيد. نمونه ديگرى هم از مربيان وجود دارد كه جستجوگرند و همچون معدنچيانى همواره در جستجوى الماس صيقل نخورده می‌گردند تا بتوانند از آن طريق توانائى هاى خود را به اثبات برسانند. نمونه بارز آن در ميان مربيان آلمانى،«وينى شيفر» كه از مربى‌ گرى كارلسروهه تا تيم‌هاى ملى كشورهاى آفريقائى را برعهده داشت است. اما مشكل اين نمونه از مربيان در اين است كه بسيارى از الماسهائى كه كشف می‌كنند و صيقل مى‌زنند، بالاخره روزى خريدارى می‌شوند، آنها مجبورند دوباره از نو شروع كنند.

در اين ميان نمونه ديگرى هم از مربيان پا به عرصه گذاشته‌اند كه می‌توان بر آنها نام «انگيزه برانگيز» نهاد. «كريستف دام» يك از مربيان بسيار موفق در عرصه بين‌المللى است كه می‌تواند به شاگردانش بى نهايت انگيزه دهد و آنها را در راه پيروزى بياندازد، اما مشكل آنها اين است كه به آن بالا كه رسيدند ديگر خود بى انگيزه می‌شوند و مجبورند بدنبال انگيزه جديدى بگردند. دام حال مربيگرى تيم دسته دوم اف ث كلن را برعهده گرفته است و می‌خواهد آن را دوباره در راه موفقيت بياندازد.

اما يورگن كلينزمان را ديگر نمی‌توان مربى كلاسيك ناميد. او مدير است. تيمى براى تيم‌اش در اختيار دارد. روانشناسان به روحيه بازيكنان می‌پردازند، فزيوتراپها و بدنسازان توان بدنى بازيكنان را تحت كنترل دارند، تيم ديگرى بازيهاى حريف را بررسى می‌كند، متخصصان مواد غذائى بر روى تغذيه بازيكنان نظر دارند و بالاخره يك گروه از متخصصان كامپيوتر درصد زدن پنالتى بازيكنان حريف را به ثبت رسانده‌اند تا در صورتى كه كار به پنالتى كشيد، دروازه‌بان بداند كه فلان بازيكن به احتمال قوى به كدام سو شليك خواهد كرد.

محمود صالحى