1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

مرد کم­حرف ادبیات ایران خاموش شد

۱۳۸۸ تیر ۲۶, جمعه

پنجشنبه ۲۵ تیرماه، اسماعیل فصیح، یکی از پرکارترین و گوشه­گیرترین رمان­نویسان ایران در گذشت. از او بیش از سی جلد کتاب منتشر شده. رمان­های «داستان جاوید»، «ثریا در اغما» و «زمستان ۶۲» از مشهورترین آثار فصیح هستند.

https://p.dw.com/p/Irqo
اسماعیل فصیح
اسماعیل فصیح

خبر درگذشت اسماعیل فصیح تلخ بود اما دور از انتظار نبود. نویسنده‌ی رمان «ثریا در اغما» از حدود دو هفته پیش بر اثر خونریزی مغزی در بیمارستان بستری بود و پزشکان امید چندانی به بهبودی‌اش نداشتند. خبر را همسر و دو فرزندش با انتشار بیانیه‌ی کوتاهی به اطلاع عموم رساندند. فصیح فروردین سال ۸۶ نیز دچار خونریزی مغزی شد و یک هفته را در بخش مراقبت‌های ویژه گذراند.

نوشتن به جای حرف زدن

روزنامه‌نگاران کمتر سراغ اسماعیل فصیح می‌رفتند. تقریبا همه می‌دانستند اهل مصاحبه نیست؛ بیش از آنکه اهل حرف زدن باشد شوق نوشتن داشت. به ویژه از سال ۱۳۵۹ که پس از هفده سال کار در شرکت نفت بازنشسته شد. در دهه‌ی شصت خورشیدی تقریبا هر دو سال و در دهه‌ی هفتاد هر سال رمان تازه‌ای از اسماعیل فصیح منتشر شده است؛ بعضی سالها مانند سال ۷۳ دو و سال ۷۷ حتا سه رمان. از او تاکنون بیست رمان و داستان و ۹ کتاب ترجمه انتشار یافته است. نخستین کتاب فصیح، «شراب خام» در سال ۱۳۴۷ و کتاب بعدی‌اش، «دل کور» سال ۱۳۵۱ به چاپ رسید. شهرت او اما با «داستان جاوید» (۱۳۵۹) آغاز شد وبا «ثریا در اغما» اوج گرفت که به عنوان چهارمین اثر این نویسنده سال ۱۳۶۲ منتشر شد.

انزوای خود خواسته

اسماعیل فصیح از معدود نویسندگان مطرح ایران است که در فعالیتهای اجتماعی و سیاسی تقریبا حضور نداشت. در نشستهای ادبی شرکت نمی‌کرد و معاشرتش با دیگر نویسندگان نیز بسیار محدود بود. بسیاری او را نویسنده‌ای منزوی می‌خوانند. اما انزوای او از بدبینی نسبت به «روشنفکران» هم ناشی می‌شد که در برخی از آثارش به ویژه در «ثریا در اغما» نیز انعکاس دارد. این رمان را می‌توان نقدی بر جریانات روشنفکری ایران در دوران انقلاب ۵۷ دانست. ثریا تمثیلی از ایران در تب و تاب انقلاب است که با مرگ دست و پنجه نرم می‌کند، اما عده‌ای از روشنفکرانش در کافه‌های پاریس مشغول خوشگذرانی هستند و برایش نسخه می‌پیچند. فصیح با صادق چوبک، غلامحسین ساعدی و احمد محمود روابط دوستانه‌ای داشت و چوبک کسی بود که او را پس از بازگشت به ایران برای استخدام به شرکت نفت معرفی کرد.

ردپای سرگذشت نویسنده در آثارش

یکی از شخصیت‌های اصلی رمان‌های فصیح جلال آریان است که گاهی سرگذشت‌اش به زندگی خود نویسنده شباهت‌های زیادی دارد. اوج این شباهت را می‌شود در یکی از آخرین کتابهای منتشر شده‌ی اسماعیل فصیح، «عشق و مرگ» (چاپ اول ۱۳۸۳) دید. ماجراهای این کتاب اشاره‌ی روشنی به ازدواج نخست نویسنده و مرگ دلخراش همسر جوانش دارد. فصیح در دورانی که در آمریکا تحصیل می‌کرد عاشق دختری نروژی می‌شود و با او ازدواج می‌کند. این زن هنگام وضع حمل همراه با نوزادش می‌میرد. اسماعیل فصیح که آن زمان جوانی ۲۹ سال بود هرگز این فاجعه را فراموش نکرد و از اندوه آن رها نشد.

بیماری به دلیل فشار عصبی

اسماعیل فصیح در هیچ یک از حرکت‌های اعتراضی نویسندگان و هنرمندان حضور نداشت و در مورد مسائل سیاسی و اجتماعی جز در کتابهایش چیزی نگفت و ننوشت. تنها مصاحبه‌ای که در سال ۱۳۷۲ در مجلهی «کلک» از او منتشر شده به کارهای ادبی نویسنده اختصاص دارد. با این همه آثار او نیز مانند آثار اغلب نویسندگان ایران از تیغ سانسور و محدودیتهای وزارت ارشاد در امان نماند. یکی از مشهورترین و پرخواننده ترین رمانهای فصیح، «زمستان ۶۲»، پس از چاپ اول، هشت سال توقیف بود.

«تلخ کام»، آخرین رمان منتشر شده در زمان حیات نویسنده، نه ماه منتظر اجازه‌ی انتشار ماند. گفته می‌شود یکی از دلایل بیماری دو سال پیش فصیح فشار عصبی ناشی از همین مسئله بوده است. ظاهرا وزارت ارشاد در پی انتشار این خبر، با حذف چند پاراگراف با چاپ کتاب موافقت می‌کند. «تلخ‌کام» چهار ماه پس از مرخص شدن نویسنده از بیمارستان، تیرماه ۱۳۸۶ منتشر شد. اسماعیل فصیح اسفند ماه سال ۱۳۱۳ در یکی از محله‌های جنوب تهران به دنیا آمد.

بهزاد کشمیری‌پور
تحریریه: بهرام محیی