1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

مشکاتیان و جان شیدای موسیقی

۱۳۹۰ شهریور ۲۹, سه‌شنبه

پرویز مشکاتیان، آهنگساز برجسته و نوازنده‌ی توانای سنتور، دو سال پیش در سی‌ام شهریور ماه در گذشت. مشکاتیان هم در حوزه‌ی موسیقی سنتی با شعرهای کلاسیک ایران، و هم در حوزه‌ی شعر نو با عرضه‌ای متفاوت، دست داشت.

https://p.dw.com/p/12cFW
زنده‌یاد پرویز مشکاتیان
زنده‌یاد پرویز مشکاتیانعکس: Fars

نام پرویز مشکاتیان از همان آغاز کودکی با سنتور در آمیخته بود. سنتور نخستین سازی بود که از سن پنج سالگی، نزد پدرش "حسن مشکاتیان"، فرا گرفت و تا پایان عمر با همین ساز زیست و نام و آوازه‌ای به دست آورد که در تاریخ موسیقی ایران بر جای خواهد ماند.

مشکاتیان خیلی زود صحنه را تجربه کرد. هشت ساله بود که در مراسم گرد هم‌آئی دانش آموزان مدرسه امیر معزی نیشابور، نخستین کنسرت خود را اجرا کرد. پس از آن اردوگاه‌های رامسر و مسابقات سراسری آموزشگاه‌ها، صحنه را همچنان گشوده برا ی او نگاه داشتند.

پدر که نواختن ساز را به او آموخته بود، به درستی می‌دانست که موسیقی ایرانی از شعر جدائی ندارد. همچنان که هنوز هم شنوندگان موسیقی سنتی، این نوع موسیقی را بدون کلام، نوای مطلوب خود به حساب نمی‌آورند. مشکاتیان نیز در همان سنین جوانی به رابطه‌ی تنگاتنگ ادبیات منظوم ایران با موسیقی سنتی پی برد. هنوز اما راه درازی را باید می‌پیمود تا یکی از نام‌آوران موسیقی سنتی ایران شود.

در دانشکده هنرهای زیبا، نزد "نور علی خان برومند" و دکتر داریوش صفوت، "ردیف میرزا عبدالله" را آموخت و به شاگردی استادان دیگر، چون دکتر محمد تقی مسعودیه، عبدالله خان دوامی، سعید هرمزی و یوسف فروتن نشست. با چنین پیش زمینه‌هائی او به نواختن و پرداختن آهنگ‌ها مشغول شد.

همین تسلط بر سنت، دست او را در نوآوری باز کرد. در آغاز تکیه او بیشتر بر شعرهای شاعران کلاسیک ایران، حافظ و سعدی و مولوی بود. اما در جا زدن در یک حوزه، نه او را راضی می‌کرد و نه شنوندگانی را که به دنبال تحولی در این زمینه بودند. نیما و امید، سایه و سپهری و مشیری را نیز تجربه کرد. چند تائی از این اجراها بر روی شعر نو همچنان در یادها باقی مانده و شهرتشان نزدیک به همان آوازه‌ای است که مشکاتیان از کار روی شعرهای کلاسیک به دست آورده است.

قاصدک "امید"، از آن جمله‌است. مشکاتیان خود گفته است:«بعضی از بچه‌ها برای آن که فقط نوآوری کرده باشند، شکل را به هم می‌ریزند و به محتوا کاری ندارند. ولی اگر محتوائی غنی در کار باشد، با هر شکل و به همان شکل دلپذیری که مورد نظر شماست، همان چیزی می‌شود که همه ما به دنبالش هستیم.»

سازگاری با سازهای ملی

مشکاتیان عمر کوتاهش چندان مجال نداد که در این زمینه بیش از این‌ها کار کند. چه بسا شعر نو، صدائی تازه نیز بطلبد. شاید شنیدن شعری از "نیما" با صدای "فرهاد"، دلپذیرتر باشد، تا با صدای "شهرام ناظری"! و چه بسا که هنوز هم باید ابتکاراتی دیگر، چه در ساز آرائی‌ها و چه در محتوا انجام گیرد تا آنگونه که باید و شاید شعر نو بر نواهای  سنتی  بنشیند.

مشکاتیان، در عین حال معتقد بود که در ترکیب سازها با هم باید همه‌ی زوایا را در نظر گرفت. او گفته است:« من با ورود ویولن به ارکستر مسئله‌ای ندارم. ولی اگر در همین گروه عارف ما یکی دو تا ویولن هم باشد، لهجه‌اش کاملا مشخص می‌شود. مگر این که کار، آرانژه و آرمونیزه شده باشد و بیست تا ویولن در اجرای آن شرکت داشته باشند. بعد هم این بیست تا ویولن، چهار تا ویولن سل و دو تا کنتر باس می‌خواهد که مجموعه را کامل کند. در حالی که اگر ما فقط دو تا ویولن را در میان سازهای ملی بگذاریم، به همان ویولن بی‌حرمتی کرده‌ایم.»

پرویز مشکاتیان اما تنها سنتور نواز و آهنگساز برجسته‌ی ما نبود. فرامرز پایور نیز به همان اندازه شهرت و اعتبار برای خود کسب کرده بود." محمود خوشنام" پژوهشگر موسیقی، ضمن آن که کار هر دو را ارزنده ارزشیابی می‌کند، اما تفاوت‌هائی نیز میان آن دو قائل است:«مهم‌ترین تفاوت در شیوه‌ی نواختن آن دو است. با آن که هر دو به سنت پایبندند، ولی مشکاتیان با چاشنی شیرین نوازی خود را از پایور متمایز می‌کند. ریتم‌های پر تحرکی که مشکاتیان به کار می‌گیرد، نشانه‌ی بارز این تفاوت است. به طور کلی مشکاتیان در موسیقی جان شیداتری دارد و دانش و شیفتگی ادبی نیز این شیدائی را افزون می‌کند. این تفاوت با توجه به فاصله‌ی زمانی زندگی این دو، طبیعی به نظر می‌رسد. هر زمانه‌ای شیوه‌ای را می‌پسندد. به هر حال باید تاکید کرد که هر دوی این نوازندگان از برجستگان دنیای موسیقی سنتی معاصر به شمار می‌روند.»

عارفی دیگر در میان کوره راه‌ها

یک سالی بود که محمد رضا لطفی، با شیدائی گروه "شیدا" را بنیان کرده بود. مشکاتیان اما به دنبال عارف بود. پیوند او با "حسین علیزاده" در سال ۱۳۵۴گروه عارف را به وجود آورد. چهار سال بعد اما این هر سه به هم پیوستند و گروه "چاووش" را بنیاد نهادند. امیر هوشنگ ابتهاج، "سایه" که مشکل پسند است و خیلی هم آسان تن به همکاری نمی‌دهد، حاضر به همکاری با این گروه شد.

انتخاب شعرهای مناسب بر روی آهنگ‌های تازه، شهرت این گروه را به برون مرز هم رساند. در شب‌های کنسرت، مشتاقان موسیقی سنتی در سالن‌ها جای خالی باقی نمی‌گذاشتند.

زنده‌یاد پرویز مشکاتیان
زنده‌یاد پرویز مشکاتیانعکس: mp3bank.ir
مشکاتیان در کنار محمدرضا شجریان
مشکاتیان در کنار محمدرضا شجریانعکس: FARS

بعدتر که کار گروه چاوش با وقفه روبرو شد، مشکاتیان و شجریان همکاری مشترک و تنگاتنگ‌تری را شروع کردند که آلبوم‌ " آستان جانان" از اولین دستاوردهای آن بود. آلبوم "بیداد"  که شماری از اعضای گروه‌های شیدا و عارف هم در آن شرکت داشتند، این همکاری را به اوج رساند. اجرای شجریان بر شعر "شهریاران"، از حافظ، همان زمان به تعبیرها و تفسیرهای گوناگون منجر شد. آمیخته شدن سه عنصر درایت و هنر و ذوق، به همکاری مشکاتیان و شجریان استواری و کیفیتی قابل اعتنا بخشید.

دهه دوم انقلاب را پشت سر می‌گذاشتیم. هنرمندان یک دهه را با قهر انقلابی روبرو شده بودند و تازه داشتند در این کوره راه‌ها راهی برای خود می‌جستند. اما تا شاهراه هنوز فاصله‌ی زیادی بود. پرویز مشکاتیان که در جوانی با مشکلات انقلابی روبرو شده بود، دیگر نمی‌خواست یک بار دیگر تجربه‌ی تلخ گذشته را تکرار کند. یک بار دیگر گروه عارف را به راه انداخت و راهی کشورهای اروپائی شد.

روح حساس و هنرمندانه او اما شاید تاب این همه افت و خیز را نداشت. سرانجام در شهریور ماه سال ۱۳۸۸ با زندگی وداع گفت. ترانه‌ی رزم مشترک، سروده برزین آذر مهر، که با صدای محمد رضا شجریان اجرا شد، همچنان ترانه‌ی محبوب مردم است. بر ظرافت و زیبائی هنرمندانه‌ی چهار مضراب بیداد مشکاتیان همه‌ی موسیقیدانان صحه می‌گذارند. شورانگیز، آستان جانان، دل انگیزان، گلنوش، دستان، افسرده حال، نیز از جمله آلبوم‌های به یاد ماندنی مشکاتیان است.

الهه خوشنام
تحریریه: جواد طالعی