1. پرش به گزارش
  2. پرش به منوی اصلی
  3. پرش به دیگر صفحات دویچه وله

مشکلات سوسیا‌ل‌دموکرات‌های آلمان

مصاحبه‌گر: فنگبو وانگ۱۳۸۶ شهریور ۲۱, چهارشنبه

مشکلات حزبیت در آلمان و به طور مشخص مشکلی که حزب کهن‌سال سوسیال دموکرات (SPD) با آن مواجه است: این مضمون گفت‌وگویی با استاد علوم سیاسی توماس مایر (Thomas Meyer) است که به حزب سوسیال‌دموکرات نزدیک است.

https://p.dw.com/p/Bf5l
پرچم حزب سوسیال دموکرات آلمان (SPD)
پرچم حزب سوسیال دموکرات آلمان (SPD)عکس: AP

دویچه وله: تعداد اعضای حزب‌های مردمی (Volksparteien) هر روز کاهش می‌یابد. آیا اگر این روند ادامه پیدا کند، به زوال احزاب مردمی خواهد انجامید؟

توماس مایر: تعداد اعضای حزب‌های بزرگ کمتر می‌شود و به همان نسبت هم نقش حزب‌های مردمی تغییر می‌یابد. ما برای تشکیل ائتلاف دولتی به حزب‌های بیشتری نیاز داریم و البته حزب‌های بیشتری هم وجود دارد و از این طریق سیستم حزبی نیز تغییر پید می‌کند.

آیا حکومت از نظر قدرت اجرایی تضعییف می‌شود، اگر حزب‌های مردمی هر روز کوچک‌تر شوند؟

به طور مستقیم نه. کشورهایی وجود دارند که در آنها حزب‌های بسیارزیادی فعالند و با وجود این، سیستم دموکراتیک نسبتا باثباتی دارند. در این کشورها همیشه در ائتلاف دولت چهار یا پنج حزب شرکت دارند. این البته برای ایجاد یک دولت ائتلافی مشکلاتی ایجاد می‌کند اما باعث تضعیف حکومت نمی شود.

حزب سوسیال دموکرات آلمان بیش از حزب‌های دیگر از کاهش اعضایش رنج می‌برد. علت این امر چیست؟

حزب سوسیال دموکرات در حال حاضر در وضعیت دشواری به سر می‌برد. میان دو جریان گیر افتاده. از یک طرف حزب دموکرات مسیحی‌ای که به سوی چپ چرخیده و برخی از برنامه‌های سوسیال دموکرات‌ها را برگزیده و از طرف دیگر حزب جدید چپ که بخشی از برنامه‌های بخش چپ سوسیال دموکرات‌ها را از آن خود کرده است.

در حال حاضر برای حزب سوسیال دموکرات سخت است در این ساندو‌یچ خودی نشان بدهد و تهاجمی عمل کند.

تا چه حد حزب چپ در بحران سوسیال دموکرات‌ها نقش دارد؟

حزب چپ نماد این بحران است. در واقع اینها بخشی از اعضای چپ سوسیال دموکرات هستند که حزبشان نتوانست آنها را ارضا کند. اکنون، پس از تشکیل حزب چپ، این حزب عاملی شده است برای تشدید بحران سوسیال دموکرات‌ها.

آیا لافونتین و شرکا، آراء حزب سوسیال دموکرات را قاپ می‌زنند؟

بخشی را بله. وقتی که حزب چپ ده درصد آرا را به خود اختصاص می‌دهد، بی‌شک بخش بزرگی از رأی‌دهندگان به این حزب کسانی هستند که از حزب سوسیال دموکرات ناامید شده‌اند.

کسانی ادعا می‌کنند که برنامه‌های نئولیبرال حزب سوسیال دموکرات را حزب دموکرات مسیحی قبضه کرده و برنامه‌های سنتی سوسیال دموکرات را حزب چپ. کدام‌یک از موضوعات سیاسی امروز در انحصار سوسیال دموکرات‌هاست؟

این یک توصیف ساده است. به هرحال حزب دموکرات مسیحی تلاش می‌کند بخشی از موضوعات خاص سوسیال دموکراسی را قبضه کند، اما همین باعث ایجاد یک تضاد در این حزب می‌شود. حزب چپ هم برنامه‌های سوسیال دموکراسی کهنه‌شده را قبضه کرده است، برنامه‌هایی که امروز دیگر از نظر سیاسی کاربردی ندارند. سوسیال دموکرات‌ها تا کنون نتوانسته‌اند در درون این ساندویچ برنامه‌های پیشرو خود را اجرا کند. این اما امکان‌پذیر است به شرط آن‌ که آنها برای انجام برنامه‌هایی که تنها مختص سوسیال دموکرات‌هاست و در این زمان امکان عملی شدن آنها وجود دارد، بهتر و بیشتر فعالیت کنند.

بعضی‌ها می‌گویند که حزب دموکرات مسیحی از نظر چپ‌بودن در حال سبقت‌گرفتن از حزب سوسیال دموکرات است. آیا حزب دموکرات مسیحی هم می‌تواند سوسیال باشد؟

حزب دموکرات مسیحی هنوز هم در یک تضاد گرفتار است، میان رگه‌های سوسیالی که از کلیسای کاتولیک به ارث برده و عناصری از سیاست‌ نئولیبرال که از اقتصاد سرچشمه می‌گیرد. بر حسب نتایج انتخابات و بر حسب انتظارات عمومی، این حزب می‌تواند گاهی این چهره و زمانی دیگر آن چهره را بنمایاند. در حال حاضر به دلیل شکست نسبی دموکرات‌ مسیحی‌ها در آخرین انتخاباتی که برگزارشد، آنها به شدت درتلاشند، چهر‌ه‌ی سوسیال خود را نشان دهند.

آیا امروزه هنوز کسانی وجود دارند که در هر انتخاباتی فقط به حزب سوسیال دموکرات رأی بدهند؟

بله، این‌گونه افراد هنوز وجود دارند اما تعداد آنها، اصولا تعداد کسانی که همیشه یک حزب را انتخاب می‌کنند هرروز کاهش می‌یابد. تعداد افرادی که در انتخابات مختلف به حزب‌های مختلف رأی می‌دهند در حال افزایش است و این درمورد همه‌ی احزاب، از جمله سوسیال دموکراسی صدق می‌کند.

جوانان، اگر به سیاست علاقه داشته باشند، وارد حزبی نمی‌شوند بلکه به سازمان‌های غیردولتی می‌پیوندند. تصویرهای تلویزیونی هنگام برگزاری نشست کشورهای عضو گروه ۸ در هالیگندام، این برداشت را تقویت می‌کردند. چرا حزب‌های سیاسی جذابیتشان را درمیان جوانان از دست می‌دهند؟

بسیاری از جوانتر‌ها بیشتر سازمان‌های کوچکی را ترجیح می‌دهند که فعالیت اعضا در آنها بیشتر به چشم می‌خورد، و درضمن برای یک یا دو هدف خاص مبارزه می‌کنند. برای آنها، حزب‌ها و کلا سازمان‌های بزرگتر خیلی بی در وپیکرند، به موضوعات خیلی زیادی می‌پردازند و بیشتر به مصالحه تمایل دارند. این باعث می‌شود که جوانان به حزب‌های امروزه نسبتا کم‌علاقه باشند.

در روز سوم سپتامبر کتاب پلاتسک، اشتاین بروک و اشتاین مایر در برلین عرضه شد. در این کتاب از به‌روز بودن، دموکراسی اجتماعی و پیشرفت در قرن بیست ویکم سخن می‌رود. واژه‌ی جادویی در این کتاب "دولت اجتماعی تأمین‌گر " (Vorsorgender Sozialstaat) است. چه چیز این طرح جدید است؟

در واقع این طرح خواهان آن است که بخش‌های مشخصی از حکومت اجتماعی از نوع اسکاندیناوی آن، الگو قرار داده شود. مثلا می‌توان با سرمایه‌گذاری بیشتر در زمینه‌ی تعلیم و تربیت و از طریق گسترش امکانات برابر در حوزه‌ی تعلیم و تربیت ، شهروندان را درموقعیتی قرار داد که بتوانند خود با تغییر و تحولات اجتماعی کنار بیایند و کمتر به کمک‌های اجتماعی از جانب حکومت وابسته باشند.

در واقع این یک طرح منطقی است که چندان هم تازه نیست و بخش‌هایی از آن در برنامه‌ی حزب سوسیال دموکرات که در سال ۱۹۸۹ در برلین به تصویب رسید، قید شده است. آن چه در این طرح جدید است، گستردگی برنامه‌هاست، و این حتما در تدوین برنامه‌‌ی جدید حزب سوسیال دموکرات نقشی اساسی خواهد داشت.

حزب سوسیال دموکرات قصد دارد که در ماه اکتبر یک برنامه‌ی حزبی جدید تصویب کند. چه چیزی در این برنامه جدید خواهد بود؟

یک سری تأکیدهای جدید وجود خواهد داشت. به طور حتم دولت اجتماعی تأمین‌گر یکی از آنهاست، هم‌چنین اهمیت بیشتر به محیط زیست، به ویژه در زمینه‌ی سیاست‌های جوی و نیز فعالیت بیشتر در زمینه‌ی سیاست‌گذاری برای اروپای واحد و روند جهانی شدن. به هرحال یک حزب سوسیال دموکرات جدید به وجود نخواهد آمد، ولی در برنامه‌ی جدید شرط‌های ایجاد و ادامه‌ی دموکراسی اجتماعی در عصر جهانی شدن، بهتر، واضح‌تر و با تحکم بیشتری قید خواهند شد.

نظرسنجی‌های اخیر نشان می‌دهند که شانس پیروزی کورت بک در انتخابات پارلمانی آینده چندان زیاد نیست. آیا حزب سوسیال دموکرات یک ستاره‌ی رسانه‌ای مثل گرهارد شرودر لازم دارد که بتواند خانم مرکل را از صدارت برکنار کند؟

این یک پرسش بی‌‌پاسخ است. پیش آمده است که نظرسنجی‌ها با نتایج انتخابات کاملا متفاوت بوده‌اند. به هر حال از آلان نمی‌توان به‌وضوح گفت که آیا کورت بک قادر خواهد بود به پارلمان راه یابد یا نه. تا انتخابات بعدی هنوز خیلی وقت هست.

در آخرین انتخابات پارلمانی، خانم مرکل در مقایسه با "صدراعظم رسانه‌ها" شرودر چندان قادر به استفاده از رسانه‌ها نبود. اگر به نتایج نظرسنجی‌ها در مورد محبوبیت سیاستمداران اعتماد کنیم، به نظر می‌رسد که خانم مرکل بهتر از شرودر توانسته است خود را از طریق رسانه‌ها جا بیاندازد. نظرشما چیست؟

مرکل از این نظر پیشرفت بسیار خوبی داشته است. او به شدت هم مورد قبول رسانه‌هاست و هم محبوب مردم. علت این تحول هم این است که او فعالیتش را بیش از حد در حوزه‌ی سیاست خارجی متمرکز کرده است. با موضوعاتی که به سیاست خارجی ربط دارند، می‌توان موفقیت کسب کرد. این موضوعات در داخل زیاد بحث‌برانگیز نیستند، و علاوه برآن، ایستادن در کنار سیاستمداران برجسته در سراسر جهان تصاویر خوبی عرضه می‌کند.

این البته نشان می‌دهد که سیاستمداران خاصی، وقتی به بالاترین مقام رسیدند، می‌توانند از پشتیبانی غیرمترقبه‌ی مردم بهره‌مند شوند، به شرط آن که امکانات خوبی برای عرض اندام پیدا کنند.