معصومه شفيعى / گنجى بايد زنده بماند
۱۳۸۴ مرداد ۱۶, یکشنبهگنجى اعتصاب غذايش را بشكند. معصومه شفيعى در مصاحبه با دويچه وله (صداى آلمان) در باره حال اكبر گنجى و خانواده خود سخن ميگويد.
مصاحبهگر: كيواندخت قهارى
دويچه وله: خانم شفيعى، آيا از آقاى گنجى، همسرتان خبرى داريد؟
معصومه شفيعى: امروز يكشنبه ۱۶ مرداد است. من آخرين باري كه ايشان را ديدم دقيقا يك هفته پيش روز دوشنبه بود، فقط به مدت دو دقيقه. آن زمان حالشان خوب نبود. از نظر جسمى وضعيت مطلوبى نداشتند. به ما اجازه ملاقات بيشتر از دو دقيقه ندادند. ملاقات به هم خورد. چندين بار به بيمارستان مراجعه كردم و هر دفعه به ما گفتند كه امكان ملاقات نيست. ديشب هم به بيمارستان مراجعه كردم، گفتند كه امكان ملاقات نيست. خيلى نگران بودم. خيلى مضطربام. بچهها نگران هستند. مادر آقاى گنجى گريه مىكنند و خيلى نگراناند. امروز از طريق يكى از پزشكان بيمارستان ميلاد مطلع شدم كه روز جمعه آقاى گنجى حالشان خيلى بد شده بود. يكى از رگهاى دست چپ ايشان لختگى خون پيدا كرده بود. به اين دليل كه مايعات بدن ايشان بسيار كاهش پيدا كرده، مصرف مايعاتشان كم شده اس و خونشان مستعد لخته شدن است. پزشكان خيلى نگراناند، ترسيده بودند و مىگفتند كه اين لختگى مىتوانست، خداى نكرده، در قلب يا در مغز بوجود بيايد. در هر صورت از روز جمعه پزشكان در صدد رفع اين لختگى هستند. در آن زمان ميزان ضربان قلب كاهش پيدا كرده بود، ميزان نبض افت پيدا كرده بود و ميزان گلبولهاى سفيد خون بسيار كاهش پيدا كرده بود. مغز استخوان ايشان كاهش فعاليت داشته است. الان نمىدانم اين مسائل مرتفع شده يا نه، ولى وضعيت ايشان خيلى بحراني است. پزشكان كوشششان را مىكنند. اما من هيچ اطلاعى ندارم. به من اجازه ملاقات نمىدهند و نمىدانم ايشان در چه وضعيتى هستند. اميدوارم كه هر كسى كه آقاى گنجى را مىبيند، ما كه نمىتوانيم ببينيم، فقط پزشكها هستند و آن تيم دادستانى. من نمىدانم چه كسى مىتواند آقاى گنجى را ببيند و پيغام مرا به او برساند، فقط به او بگويد كه ما خيلى نگرانيم. از نظر روحى و جسمى داريم آسيب مىبينيم. من از ايشان خواهش مىكنم اعتصابش را بشكند. به خاطر ما اين كار را بكند. من از همه دوستان ايشان تقاضا دارم به ايشان فشار بياورند تا اعتصابش شكسته بشود. از همه دوستان مىخواهم كه به قوه قضاييه فشار بياورند كه به خواستههاى به حق و قانونى ايشان تمكين بكند. در هيمن جا از همه دوستان، از همه مردم، از همه كسانى كه با ما تماس مىگيرند، با منزل، با موبايل ما، ما شرايط روحى مساعدى نداريم. نمىتوانم در خيلى موارد پاسخگوى مردم باشم. فقط در برخى موارد كه اخبار جديدى داشته باشم، مىتوانم به اطلاع دوستان برسانم. از طريق راديوها اين كار را خواهم كرد. در هر صورت از همه پوزش مىخواهم.
دويچه وله: خانم شفيعى، فكر مىكنيد چرا جلوى ديدار شما با آقاى گنجى را گرفتهاند؟
معصومه شفيعى: من اصلا هيچ اطلاعى ندارم. چون به ما هيچ چيز نمىگويند. وقتى هم به آنجا مىرويم، خودشان نمىآيند تا با ما صحبت بكنند. از طريق حراست بيمارستان به ما مىگويند. آنها هم از طريق تلفن با حراست تماس دارند. حراست بيمارستان هم به عنوان واسطه مىآيد و به ما مىگويد كه امكان ملاقات نيست. و هيچ دليلى به حراست بيمارستان هم نمىگويند. حراست هم نقش واسطه را ايفا مىكند و كارى به اين مسأله ندارد. ماپاز دليل عدم ملاقات اصلا باخبر نيستيم. هر دفعه با شوق به بيمارستان مىرويم و بعد با نهايت استيصال برمىگرديم. اميدواريم كه بتوانيم بزودى ايشان را ملاقات بكنيم و از اين شرايط روحى نامساعد دربياييم.
دويچه وله: فعاليتهاى فعالان حقوق بشر در سراسر جهان و دولتها، پيامهايى كه مىفرستند، از جمله دولت آلمان هم تلاشى كرده، آقاى كوفى عنان، دبيركل سازمان ملل متحد، (با وزير امور خارجه ايران) صحبت كرده است، شما حس مىكنيد اينها تاثيرى گذاشته است؟
معصومه شفيعى: من از نظر ظاهرى تاثير مثبتى نمىبينم. اما به هر حال فكر مىكنم تاثير خودش را دارد. اما اين تاثير در سطح افكار عمومى منعكس نمىشود. به هر حال دولت ايران مىخواهد در اين مرحله در صحنه بينالمللى بدون تنش ظاهر بشود و اين مسئله مىتواند تنش برايش ايجاد بكند. من فكر مىكنم كه بىتاثير نيست. مسلما تاثير دارد و آن چيزهايى كه آقايان در ظاهر بروز مىدهند با مسائل پشت پرده بسيار فرق مىكند.
دويچه وله: در ايران شما الان چه احساسى داريد؟ احساس مىكنيد كه از جمله سازمانها و گروههاى زنان از شما در اين مدت به عنوان يك زن پشتيبانى كردهاند؟
معصومه شفيعى: بله، من از جهت دوستان، كسانى كه در داخل هستند و در جريان اعتصاب غذاى آقاى گنجى، احساس كردهام كه همگى حمايت مىكنند، ديدهام، حس كردهام كه همه حمايت مىكنند. صداقت آقاى گنجى را در اقدامشان كاملا درك كردهاند. مىدانند كه آقاى گنجى در اين مسأله بسيار محق است. به همين خاطر حمايتشان را به هر صورتى از ما اعلام كردهاند. اما به هر حال در شرايط موجود من فكر مىكنم كه تنها فشارهاى داخلى راهگشاى قضيه نيست و مسائل خارجى هم مىتواند بسيار راهگشا باشد.
دويچه وله: خانم شفيعى، شما در صحبت آغازينتان گفتيد از جمله از دوستان آقاى گنجى ميخواهيد كه از ايشان بخواهند كه به اعتصاب غدايشان پايان بدهند. اين كه قبلا از آقاى گنجى خواسته شده بود، از جمله طى نامهاى خطاب به آقاى گنجى (نامه به اكبر گنجى). چه چيز باعث تاكيد الان شما شده است؟
معصومه شفيعى: ببينيد، الان ۵۸ روز از اين اعتصاب مىگذرد. هر روز، هر لحظه و هر ساعت كه مىگذرد شرايط جسمى ايشان حادتر مىشود. اين مسأله اين جور كه دارد كش پيدا مىكند، نگرانى ما را در مورد سلامت جسمى آقاى گنجى واقعا خيلى زياد مىكند. هم من، هم دوستان آقاى گنجى و هم همه كسانى كه به ما مراجعه مىكنند و با ما تماس دارند به طرق مختلف، همه متفقالقول هستند كه آقاى گنجى بايد اعتصابش را بشكند، آقاى گنجى بايد زنده بماند، زنده آقاى گنجي خيلى مفيدتر از، خداى نكرده، مرده ايشان است. همه روى اين مسأله تاكيد دارند. خود من هم اين مسأله را كاملا حس مىكنم و در شرايط موجود به اين نتيجه رسيدهام كه ايشان بايد حتما و حتما اعتصاب غذايش را بشكند. من از هر راهى كه بتوانم براى شكستن اعتصاب غذاى ايشان استفاده مىكنم. بارها و بارها كه به بيمارستان مراجعه كردم، هميشه روى مسأله شكستن اعتصاب غذا تاكيد مىكردم، ولى متاسفانه در اين شرايط الان يك هفته است كه مراجعه مىكنم و به من اجازه ملاقات نمىدهند و هميشه هم خودم را آماده مىكردم كه از هر راهى بتوانم ايشان را متقاعد كنم براى شكستن اعتصاب غذا. ولى متاسفانه نتوانستم ايشان را ببينم. در هر حال شرايط كنونى ايجاب مىكند كه بهترين و عقلانىترين راه ممكن براى حل اين قضيه شكستن اعتصاب است.
دويچه وله: چيز ديگرى مىخواهيد اضافه كنيد؟
معصومه شفيعى: چيز ديگرى ندارم اضافه كنم. فقط اميدوارم شرايط آقاى گنجى خوب باشد و بتواند اين قضيه را زودتر حل كندو نگرانيهاى ما را درك بكند. بىخبرى يك نوع شكنجه روحى، و بدترين شكنجه روحى است. شما وقتى بدانيد كه عزيزتان در شرايطى بحرانى قرار دارد، ولى هيچ خبرى از او به شما نمىرسد و راهى براى پيغامگيرى نداريد، اين مسأله باعث مىشود كه شما از نظر روحى تحت فشار بسيار قرار بگيريد. اميدوارم مسأله حل بشود و ما بتوانيم تا حدى زندگى عادىمان را ادامه بدهيم.
دويچه وله: متشكرم خانم شفيعى كه در مصاحبه با ما شركت كرديد.